به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری فارس از رفسنجان، مادر شهید قربان‌خانی شهید مدافع حرم امشب در دومین یادواره شهدای گمنام و مدافع حرم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان اظهار داشت: سه‌، چهارماه اول خبر نداشتیم مجید قرار است به سوریه برود بعدا خواست رضایت ما را جلب کند که با «نه» گفتن ما روبه‌رو شد.

مادر شهید قربان‌خانی ادامه داد: دورانی برای خواستگاری رفتیم و مقدمات ازدواجش را فراهم کردیم، تمام راه‌هایی که مجید برود را بستیم که منصرف شود هر شب یکی از دوستانش را درب منزل برای گرفتن رضایت می‌فرستاد که در آخر بدون خداحافظی رفت.

وی بیان داشت: اگرچه مجید به خانواده احترام می‌گذاشت و وقتی حضرت زهرا(س) به خواب او آمده بود که «یک هفته دیگر پیش من می‌آیی» هر شب کارش گریه و زاری بود خودش نوشته بود خودم نمی‌دانم حضرت زینب (س) با من چه کرده است.

این مادر شهبد افزود: بهترین امکانات را الان داریم جوانانی هستند که می‌توانند از این امکانات بگذرند که امیدواریم قدر این جوانان را بدانند.

پدر شهید اظهار کرد: از همه مردم باصفای رفسنجان تشکر می‌کنم صحبت از آقامجید بسیار  زیاد است چرا به او حر مدافعان حرم می‌گویند او با تمام شهدا فرق دارد همه شهدا در راهی بودند که حق‌شان شهادت بوده اما او را خداوند انتخاب کرد تا ثابت کند او را می‌تواند به عرش اعلی ببرد تا جوانانی که مسیر خوبی پیش نگرفتند هم امیدوار شوند.

وی بیان کرد: او بدون خداحافظی به سوریه رفت یک روز غروب به منزل زنگ زد و گفت من سوریه و نایب‌الزیاره‌ شما هستم و از طرف شما و مادر در حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) نماز خواندم، من که به او اجازه رفتن ندادم، آن روز گفتم حلالت کردم چون می‌دانستم مجید برنمی‌گردد.

قربان‌خانی با بیان اینکه طبق گفته دوستانش او نمی‌خواست بدنش را کسی بعد از شهادت ببیند، خاطرنشان کرد: علت اینکه دوست نداشته بدنش را کسی ببیند خالکوبی‌های روی بدنش بود بعد از سه سال و چندماه با چند تکه استخوان سوخته آمد.

پدر شهید حرّ مدافعان حرم با اشاره به عملیاتی که شهید در آن به شهادت رسیده بود، ابراز داشت: سال 97 من به سوریه سفر کردم حدود 10 روز ماندم و منتظر هواپیما بودیم به همراه 23 پدر شهید که دو نفر آمدند و یکی از آن‌ها گفت من فیلم شهید قربان‌خانی را دارم و از او خواستم ببینم و فیلم را دیدم.

وی ادامه داد: نمی‌دانم چه خصومتی با او داشتند که با این وضع او را تیرباران کرده بودند، می‌گویند مدافعان حرم به سوریه می‌روند بخوربخور است بله خیلی هست اما اینجا آقازاده‌ها بیت‌المال را می‌خورند آن‌جا مدافعان حرم انواع گلوله، خمپاره، ترکش و…را می‌خورند.

پدر شهید قربان‌خانی از جنایات داعش یاد کرد که چگونه بچه‌های مدافع حرم را به شهادت رساندند و گفت: داعش بعد از تیرباران پیکر فرزندم آن را قطعه‌قطعه‌ کردند و آتش زدند.

وی با ابراز گله‌مندی از اینکه این دولت یک‌بار اسم شهدای مدافع حرم را به زبان نیاورده، اضافه کرد: مجید بعد از سه سال و چندماه چند تا تکه استخوانش را می‌خرند و به ایران می‌آورند، تولد حضرت علی‌اکبر (ع) بود که پیکرش پیدا شد گفتیم ببرید گمنام دفن کنید ما او را به حضرت زهرا (س) هدیه دادیم.

این پدر شهید تصریح کرد: ما برای مجید هیچ وقت سالگرد نمی‌گیریم اما تولد می‌گیریم تولدی که می‌گیریم رهبری تأیید کردند؛ دنبال خانواده‌های بی‌بضاعت که دختر و پسر توان ازدواج ندارند می‌گردیم و تاکنون در این چهار سال ده تا عروس و داماد را به خانه بخت فرستادیم.