ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 13173
  • ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۵:۲۶
  • 98 بازدید
  • ارسال توسط :
آتش نشان شهید می خواست مدافع حرم شود

آتش نشان شهید می خواست مدافع حرم شود

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از «شیعه نیوز»، چشمانش به ورودی اتاق است تا یک بار دیگر پسر مهربان و خندانش را ببیند. سر برمی گرداند. دیدن نامزد جوان بهنام، جگرش را آتش می‌زند. شوکه است و پژمرده شده. چه زود سیاهپوش دامادش شد….  اینستاگرام شهید بهنام میرزاخانی   مادر […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از «شیعه نیوز»، چشمانش به ورودی اتاق است تا یک بار دیگر پسر مهربان و خندانش را ببیند. سر برمی گرداند. دیدن نامزد جوان بهنام، جگرش را آتش می‌زند. شوکه است و پژمرده شده. چه زود سیاهپوش دامادش شد….

 
آتش نشان شهید می خواست مدافع حرم شود
اینستاگرام شهید بهنام میرزاخانی

 

مادر هر بار نگاه به عکس بهنام می‌کند یاد آن روزهایی می‌افتد که او خوشحال از نجات یک انسان در خانه می‌خندید و همه چیز را با آب و تاب تعریف می‌کرد. مادر دلش آرام است؛ شک ندارد اگر بهنام‌اش لحظه‌ای چشم می‌گشود، با لبخندی به مادر می‌گفت: «خوشحالم. من امروز خیلی‌ها را نجات دادم.» مادر بهنام می‌گوید: «می خواستم چند ماه دیگر دامادش کنم اما…. بهنام عاشق شهادت بود و به کارش عشق داشت. وقتی کسی را نجات می‌داد آنقدر شاد می‌شد که لحظه‌ای صدای خنده‌های قطع نمی‌شد. می‌خواست مدافع حرم شود. پسرم به آرزویش رسید اما دلم برای خنده‌هایش تنگ است.»

 
آتش نشان شهید می خواست مدافع حرم شود
 

بهنام میرزاخانی تنها 26 سال داشت که در حریق و آوار ساختمان فرسوده پلاسکو با 65 درصد سوختگی به بیمارستان شهید مطهری منتقل شد و پس از یک روز کما به شهادت رسید. او نخستین شهید آتش‌نشان در حادثه ساختمان پلاسکو بود.حمید مراوندی تهیه‌کننده برنامه تلویزیونی «دوباره گوش کن»، ضمن ابراز همدردی با خانواده این آتش‌نشان فداکار گفت: «یکی دو ماه قبل برای ضبط تیتراژ برنامه‌ای تلویزیونی به دنبال لباس آتش‌نشانی بودم اما به خاطر قیمت بالای آن کسی حاضر نبود لباسی به من امانت دهد. خیلی گشتم تا اینکه از طریق یکی از دوستانم به بهنام میرزاخانی معرفی شدم. آتش‌نشان خوشرو و خوش برخورد ایستگاه آتش‌نشانی امام حسین(علیه السلام)بود و قرار شد ساعاتی لباسش را امانت بگیرم. در همان چند دقیقه که داشتیم درباره برنامه صحبت می‌کردیم ناگهان بهنام به من گفت: «کسی را می‌شناسی بی‌دردسر و تشریفات مرا به سوریه بفرستد؟ دوست دارم مدافع حرم بشوم و عاقبت بخیر…» او به آرزویش رسید. بهنام میرزاخانی عاشق شهادت بود.»

منبع: رکنا

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن