به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله، پاسدار شهید شریف رضوانی در روز هفدهم آذرماه سال 1331 در روستای خانکندی از توابع شهرستان بیجار گروس دیده به جهان گشود. پدرش مصیب و مادرش هاجر خانم نام داشت. پدرش کشاورز بود […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله، پاسدار شهید شریف رضوانی در روز هفدهم آذرماه سال 1331 در روستای خانکندی از توابع شهرستان بیجار گروس دیده به جهان گشود. پدرش مصیب و مادرش هاجر خانم نام داشت. پدرش کشاورز بود و در منطقه و در بین اهالی روستا از مردان به نام آن دیار محسوب می شد.
شریف با پشت سر نهادن ایّام طفولیّت در مدرسه قدیمی روستا تحصیلات ابتدائی را به پایان رساند و با وجود سن و سال کم در کنار تحصیل علم و دانش همواره کمک کار پدرش بود. در همان عنفوان نوجوانی چهره معصوم و آرامش او را در بین هم سن و سالانش متمایز می ساخت. شریف با حسن خلق با مردم رفتار می کرد و در جوانی خیلی زود در اجرای برنامه های اجتماعی و بر پایی مراسمات مذهبی خصوصاً راه اندازی دستجات عزا داری سیّد و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نقش پر رنگی داشت.
شریف در سال 1355 به سنّت حسنه پیامبر گرمی اسلامی(ص) لبیّک گفت و ازدواج کرد. اولین فرزندش ـ سعادت ـ در آذرماه سال 1357 دیده به جهان گشود؛ همان سالی که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید.
با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی شریف به جمع مدافعین نظام نوپای اسلامی پیوست و با تمام وجود از انقلاب طرفداری می کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به علت مقبولیّت بالا در بین مردم و سلامت نفس و امانت داری، امور اجتماعی روستا را به ایشان محوّل کرده بودند و شریف عضو فعّال شورای اسلامی روستا بود.
هفدهم دیماه سال 1359 در ماه های آغازین جنگ تحمیلی دومین فرزندش ـ گلبهار ـ به دنیا آمد و شریف با وجود همسر و دو فرزند هم چنان نسبت به نظام و انقلاب احساس دین و تکلیف میکرد. در روزهایی که جوانان ایران اسلامی از مرزهای میهن اسلامی پاسداری می کردند، شریف ماندن در روستا را برای خود جایز ندانست و با همین انگیزه و با کسب رضایت والدین در بیست و دوم اسفندماه سال 1360 به عضویّت سپاه درآمد و برای دفاع از میهن اسلامی لباس رزم به تن کرد و به مصاف دشمنان انقلاب اسلامی رفت.
شریف در طول مدتی که در سپاه خدمت می کرد، بارها به مصاف دشمنان اسلام و انقلاب رفت و به ویژه در پاکسازی روستاهای اطراف شهرستان های تکاب، سقز و دیواندره در کنار سایر رزمندگان سپاه اسلام حضور یافت و بر این باور بود که راه امام خمینی(ره) همان تداوم راه انبیای الهی است و همواره می گفت: امام خمینی(ره) حسین(ع) زمان است و باید او را یاری کنیم.
شش ماه از حضورش در سپاه می گذشت که دختر سومش ـ ناهید ـ در شهریور ماه سال 1361 به جمع خانواده پیوست. تیرماه سال 1362 ثمره زندگی شهید شریف رضوانی سه دختر قد و نیم قد بود و کوچکترین آنها تنها هشت ماه داشت که قلب پاکش آماج گلوله مزدوران استکبار جهانی قرار گرفت و در روستای قره گل از توابع شهرستان دیواندره بر اثر درگیری با گروهک های ضدّ انقلاب به شهادت رسید.
دوستان و آشنایان او را به نام محمدشریف می شناختند و با عشق به رسولالله(ص) نام محمد را به اسم سجلی وی اضافه کرده بودند. محمدشریف همواره خود را سرباز اسلام و انقلاب و خادم مردم میدانست و مقبولیّت او در میان مردم روستا زبانزد عام و خاصّ بود و همه از او به نیکی نام میبردند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز