ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 17125
  • ۲۸ فروردین ۱۳۹۶ - ۷:۳۶
  • 87 بازدید
  • ارسال توسط :
تأملي بر سياست آمريکا در قبال داعش در افغانستان

تأملي بر سياست آمريکا در قبال داعش در افغانستان

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از «شیعه نیوز»، صبح روز جمعه 25 فروردين سال جاري، نيروي هوايي آمريکا بزرگ‌ترين بمب غيراتمي خود به وزن 11 تن را که به مادر بمب‌ها مشهور است، براي نخستين بار در منطقه آچين ننگرهار بر سر  کمپ گروه داعش فرو ريخت. نيروي هوايي آمريکا مستقر […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از «شیعه نیوز»، صبح روز جمعه 25 فروردين سال جاري، نيروي هوايي آمريکا بزرگ‌ترين بمب غيراتمي خود به وزن 11 تن را که به مادر بمب‌ها مشهور است، براي نخستين بار در منطقه آچين ننگرهار بر سر  کمپ گروه داعش فرو ريخت.

نيروي هوايي آمريکا مستقر در افغانستان اعلام کرده است که «هدف از اين بمباران، تخريب تونل‌هاي داعش و نيز پاکسازي  منطقه آچين انجام شده است. در اين عمليات دقت لازم به کار گرفته شد تا کمترين خطر را متوجه نيروهاي افغان و آمريکا کند و در عين حال بيشترين تلفات را به نيروهاي داعش وارد کند.»

 جان نيکلسون، فرمانده نيروهاي آمريکايي، گفته است که «داعش خراسان» (شعبه اي از داعش که خراسان بزرگ را هدف قرار داده است)، از تونل‌هاي مستحکم به عنوان مخفيگاه استفاده مي‌کنند و ارتش آمريکا عمليات تهاجمي را تا انهدام کامل اين گروه ادامه خواهد داد.

تحليل رويداد
واقعيت اين است که استان ننگرهار و فرمانداري آچين يکي از  مهم‌ترين پايگاه نظامي و آموزشي داعش در افغانستان است که از حدود دو سال پيش و در جوار پايگاه دايمي آمريکا در جلال آباد، مرکز استان ننگرهار، فعاليت خود را شروع کرده است و تاکنون جولانگاه شبه‌نظامياني شده است که از نقاط مختلف جهان در آن حضور دارند و خود را “داعش خراسان” ناميده‌اند.

براي اولين بار که زمزمه ظهور داعش در افغانستان بلند شد، در غرب افغانستان و در شهرستان خاک سفيد استان فراه، بود که در همسايگي استان خراسان جنوبي واقع شده است.

اما پس از پاکسازي اين منطقه، داعش و حاميان منطقه اي و فرامنطقه اي آن، استان ننگرهار را مناسب ديدند؛ جايي که شبه نظاميان وابسته به طالبان پاکستان با بلند کردن پرچم سياه داعش زمينه حضورشان در جنوب افغانستان را فراهم کردند. بنابراين بخش عمده اي از نيروهاي تکفيري داعش همان شبه نظامياني هستند که در مناطق قبايلي آموزش ديده و به دلايل مختلف به جنوب افغانستان کوچ داده شده است، هر چند که در ميان اين شبه نظاميان از مليت هاي مختلف نظير اويغور، تاجيک، ازبک و چچني گرفته تا عرب و پشتون و… حضور دارند و آموزش هاي   لازم را ديده اند که براي آينده افغانستان و آسياي مرکزي عواقب امنيتي وخيمي خواهد داشت.

بدون ترديد يکي از دلايل اصلي تلاش روس ها و چيني ها براي ارتباط با طالبان و ترغيب آنان به مذاکره به اين دليل است که داعش از بدنه طالبان يارگيري نکند و به نوعي داعش را در نطفه خفه کنند، اين در حالي‌است که آمريکايي ها مي کوشند تا داعش را در افغانستان و سپس آسياي مرکزي نفوذ و گسترش دهند.

همچنان که غربي ها به اسم مبارزه با طالبان توانستند 16 سال طولاني ترين جنگ را مديريت کنند، اکنون نيز مي خواهند به اسم مبارزه با داعش براي دست کم يک دهه ديگر در افغانستان سياست هاي شوم خودشان را به پيش ببرند.

لازم‌است گفته شود که در دو سال گذشته ارتش افغانستان با پشتياني نيروي هوايي آمريکا عمليات‌هاي متعددي را در منطقه آچين انجام داده و به رغم اعلام دولت افغانستان مبني بر تلفات سنگين نيروهاي داعش، اين منطقه تاکنون پناهگاه امني براي نيروهاي داعش بوده است و به جهت مامن امن بودن، چندصد نيروي افراطي در حال آموزش و سپس انتقال آنان به ساير مناطق عمدتا شمال افغانستان هستند.

درباره تعداد نيروهاي داعش در افغانستان اختلاف نظر زيادي وجود دارد و منابع مختلف آمارهاي متفاوتي را ارائه مي‌دهند، اما بر اساس اظهارات مقامات نظامي آمريکايي اين گروه در ابتداي ظهور حدود 2هزار شبه نظامي در اختيار داشت و به تازگي “آدام استامپ” سخنگوي پنتاگون رقم اين نيروها را 600 تا 800 نفر اعلام کرده است. اين در حالي‌است که روس ها تعداد داعشي ها را بيش از 8هزار نفر عنوان داشته و تصريح مي کنند که گروه داعش فعلا به دنبال جذب نيرو و سپس آموزش و تجهيز  آنان مي باشد. بدون شک يکي از سناريوهاي آمريکايي ها انتقال و انتشار داعش در افغانستان و آسياي مرکزي است و به همين جهت سياست دوگانه خود در مبارزه با داعش را در پيش گرفته اند تا با تحريف افکار عمومي، از گسترش داعش در منطقه حمايت کند، بويژه که در عراق و سوريه شکست سختي از محور مقاومت خورده است.

درباره اين که اين بمباران ارتباطي با سياست‌هاي جديد دولت ترامپ دارد يا خير، يک منبع آگاه از پنتاگون به روزنامه ديلي بيست گفته است که اين موضوع ارتباطي به اين سياست‌ها ندارد و تصميم فرماندهان نظامي آمريکا در افغانستان بوده است. به گفته اين منبع، اين فرماندهان با استفاده از اختياراتي که ترامپ به آنان داده است، تشخيص دادند که استفاده از اين بمب علاوه بر تأثيري که دارد، تلفاتي به غيرنظاميان وارد نمي‌کند. در بخشي از اظهارات ترامپ که روزنامه گاردين آن را منتشر کرده است، به اين نکته تصريح شده است که اين عمليات بر اساس اختياراتي بوده است که من به ارتش ايالات متحده داده ام.

 با توجه به اينکه ترامپ هنوز سياست مشخصي در مورد افغانستان اتخاذ نکرده است، اما اين تحليل اساسي وجود دارد که هدف از پرتاب بمب 11 تني، ارسال پيام و سيگنال هايي به بازيگران موثر از جمله طالبان، روسيه و … است. پيام به روس‌ها که آمريکا با داعش در حال جنگ است و بدون آنها مذاکره با طالبان و ايجاد صلح معني ندارد. پيام‌شان به طالبان هم اين است که توان برهم زدن بازي و حمله به مواضع طالبان را دارند و نبايد به سمت روسيه يا چين گرايش پيدا کنند. اين پيام در حالي براي طالبان ارسال مي شود که طالبان طرف اصلي مذاکره را نه دولت افغانستان و روسيه، بلکه آمريکا مي داند اما آمريکايي ها به دلايل مختلف چنين وانمود مي کنند که طرف اصلي مذاکره نيستند و اين دولت افغانستان است که بايد تصميم بگيرد. در حالي که در خوشبينانه ترين حالت، دولت افغانستان بيشتر از 30 درصد اختيار نداشته و اساس تحولات با مديريت نيروهاي خارجي صورت مي پذيرد. با توجه به چنين ديدگاهي اين تحليل وجود دارد که آزمايش تسليحات جديد در افغانستان، به نوعي از آينده امنيتي وخيمي خبر مي دهد که خواسته اصلي غربي هاست.

 در چنين نگاهي وضعيت هرج و مرج و آشوب افغانستان تداوم خواهد يافت و ترامپ نيز همانند دولت هاي گذشته سعي خواهد کرد تا دردسرهاي جديدي با حمايت از داعش براي روسيه، چين و ايران ايجاد کند.

درباره تلفات داعش تاکنون اطلاعات موثقي منتشر نشده است  و در خصوص تلفات غير نظاميان نيز به دليل اين که خطوط ارتباطي منطقه آچين پس از بمباران قطع شده است، اطلاعاتي منتشر نشده است، اما عصمت شينواري يکي از اعضاي پارلمان افغانستان به روزنامه گاردين گفته است که بر اساس اطلاعاتي که به دست وي رسيده است، يک معلم و فرزند وي بر اثر اين بمباران کشته شده‌اند و تعدادي از منازل بر اثر اين بمباران آسيب ديده است.

واکنش‌هاي اوليه به اين بمباران نخستين واکنشي که از سوي بسياري در فضاي مجازي ديده مي‌شود، تداوم سياست جنگ آمريکا در افغانستان است. با وجود اين که اين بمب مخفيگاه داعش را در افغانستان هدف قرار داده است که افکار عمومي عليه اين گروه تروريستي است، اما عكس العمل به سياست جنگ افروزي آمريکا در نخستين واکنش‌ها مشاهده مي شود و بسياري اين اقدام را به مثابه آزمايش تسليحاتي آمريکا، در افغانستان مي دانند. به عبارتي شهروندان افغاني معتقدند آمريکا افغانستان را به محل انجام آزمايش هاي تسليحاتي خود تبديل کرده و پيش از اين هم آمريکا سلاح هاي مختلفي را در کشورهاي تحت اشغال يا نفوذ خود آزمايش کرده است.

حامد کرزاي در صفحه توئيتر خود به شدت استفاده از اين بمب را در افغانستان محکوم کرده است. کرزاي نوشته است که اين جنگ عليه تروريسم نيست و سوء استفاده از افغانستان براي آزمايش سلاح‌هاي جديد است.

اين در حالي است که دکتر عبدالله، رياست اجرايي دولت افغانستان بمباران آچين را يک عمليات هماهنگ شده با دولت وحدت ملي عنوان کرده بود که هدف آن تخريب مواضع داعش در ننگرهار بوده است.

با اين حال مدثر اسلامي از فعالان اجتماعي افغانستان در شبکه توئيتر نوشته است که اين بمب جايي را هدف قرار داده است (ننگرهار) که زيستگاه يک و نيم ميليون افغان است و بدون هماهنگي با دولت افغانستان بوده است و وزارت دفاع افغانستان از اين رويداد اطلاعي ندارد.

در مجموع مسئله اصلي اين است که آمريکايي ها به هيج وجه در قبال اقدامات خود در افغانستان پاسخگو نيستند و همين وضعيت يکي از دلايلي است که سبب شده نا امني در اين کشور تداوم يابد. شبکه اطلاع رساني افغانستان در اين باره مي نويسد: «متاسفانه نظاميان آمريکايي به بهانه مبارزه با طالبان و اينک هم داعش، از سلاح هاي شيميايي و سمّي عليه مردم بي دفاع افغانستان استفاده کرده اند و هيچ ارگان داخلي و خارجي نيست که توان بررسي و مقابله با اين جنايات را داشته باشد. مگر اينکه هر از گاهي يک افشاگر پيدا شود و پرده از اين جنايات آمريکا در کشور ما بردارد.»

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.