ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 18397
  • ۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۶:۰۸
  • 82 بازدید
  • ارسال توسط :
نحوه شهادت شهید منتظرقائم از زبان کسی که شاهد شهادت وی بود

نحوه شهادت شهید منتظرقائم از زبان کسی که شاهد شهادت وی بود

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پایگاه خبری طبس نیوز،  پنجم اردیبهشت ماه یادآور شکست مفتضحانه آمریکاست آن هم توسط شن هایی که مامور خدا بودند. به این مناسبت گفتگوی تفصیلی با احمد حبیبی بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اولین کسانی […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پایگاه خبری طبس نیوز،  پنجم اردیبهشت ماه یادآور شکست مفتضحانه آمریکاست آن هم توسط شن هایی که مامور خدا بودند.

به این مناسبت گفتگوی تفصیلی با احمد حبیبی بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اولین کسانی که صحنه واقعه را مشاهده کرد و ناگفته هایی دارد که زوایای پنهان این موضوع را روشن تر می کند.

حوادث قبل و زمینه ساز حمله آمریکا:

در ۵ اردیبهشت ۵۹ و شکست مفتضحانه آمریکا حرف و حدیث زیاد است و این برنامه ای مهم و پیچیده ای بوده که متاسفانه خیلی کم به آن رسیدگی میشود.

انقلاب اسلامی مظلوم واقع شده، این حرکتی جهانی علیه انقلاب اسلامی ولی متاسفانه سالی یک مرتبه یادآوری می کنند و تمام، گرچه قول هایی را می دهند اما عملی نمی شود.

انقلاب اسلامی ما تنها انقلابی بوده که فریاد نه شرقی و نه غربی سر داد و این به مزاج آمریکا و صهیونیسم جهانی خوش نیامد و فکر می کردند این انقلاب مانند انقلاب های کشورهای دیگر است.

از همان ابتدای انقلاب، هر روز صبح که بیدار می شدیم گروهکی تحت یک نامی مثل قارچ سمی می‌رویید و به جان این انقلاب می افتاد و همه توطئه های آمریکا و استکبار جهانی بود.

اینها را از نظر اطلاعاتی، مالی تجهیز می‌کردند تا انقلاب را سرنگون کنند اما دیدند به اینها امیدی نیست و به لیبرال ها و مسن تر ها و آن هایی که وجهه‌ای مردمی دارند روی آورد و بعد دیدند به آنها نیز امیدی نیست تا اینکه خودش وارد عمل شد و دست به اقدام زد و هماهنگ کرد کشورهای نوکرش در اطراف ایران را هماهنگ کرد و می خواست به اصطلاح خود، انقلاب نوپای اسلامی را سرنگون کند.

جشن و پایکوبی پیروزی آمریکایی ها قبل از حمله به ایران

زمانی که آمریکا به ایران حمله کرد پانزدهمین ماه از انقلاب می‌گذشت، جیمی کارتر قول داده بود گروگان ها را آزاد می‌کند و تکلیف جمهوری اسلامی ایران را یکسره می‌کند و جشن و بزن بکوب گرفته بودند، حال ببینید عظمت انقلاب اسلامی ما از اینجا نشان داده می‌شود و اگر با دقت توجه کنند توطئه هایی که آمریکا و استکبار جهانی علیه این انقلاب از روز اول برنامه ریزی و اقدام کرده که شاید اگر جایی دیگر بود نابود شده بود و این عظمت اسلام و دید بصیرتی مردم و رهبری پیامبرگونه صحیح این انقلاب را نشان می‌دهد.

همه هماهنگی های لازم را انجام دادند

آمریکا همه برنامه ریزی و هماهنگی های خود را انجام داد، از نظر جوی هم پیش بینی کرده بودند ده روز در آن زمان که اینها می‌خواهند وارد شوند طوفان و حرکت شن و هیچ چیزی نباشد.

زمانی که می‌خواستند وارد شوند حتی با نفوذی های داخلی خود هماهنگ کرده بودند از جمله آقای بنی صدر که برخی عقیده دارند در جریان کامل بوده اما به نظر ما در جریان کامل نبوده و تمام ابعاد حمله را به او نگفته بودند.

مردم طبس آسیب دیده زلزله بودند

شهر طبس زلزله شده بود، مردم آسیب دیده بودند و نیروی نظامی آنچنانی هم نبود، سپاه تازه تاسیس شده بود ولی تشکیل نشده بود یعنی جا و مکانی برای استقرار نداشت.

نیروی کمیته، نیروی سپاه، شهربانی و ژاندارمری بود که همه در کنار هم و در یکجا مستقر بودیم نه اطلاعات نظامی قوی، نه اسلحه قوی و نه سروسامانی داشتیم و هنوز پایه ریزی برای تشکل های جدید نظامی در طبس را ایجاد می‌کردیم.

روز واقعه

از پاسگاه ژاندارمری رباط خان روستایی در ۴۲ کیلومتری منطقه واقعه خبری رسید که قاچاقچی ها جاده کویری یزد طبس را بستند، ما بر اساس اطلاعاتی که داشتیم گفتیم قاچاقچی ها که با هلی کوپتر نمی‌آیند، به جاده هم کاری ندارند آن‌ها مسیر را می‌آیند و می‌روند و بار خود را حمل می‌کنند.

این شد که ماموریت داده شد و من با ۴ نفر از برادران کمیته وقت به منطقه رفتیم.

صبح زود آنجا رسیدیم و ۵ فروند هلی کوپتر غول پیکر از قوی ترین هلی کوپتر آمریکا مشاهده کردیم که هیچ آرم و نشانی نداشتند و یک هلی کوپتر با یک هواپیمای C130 نظامی که تانکر سوخت بوده برخورد کرده و آتش گرفته بود و ۶ جنازه در لابه لای آهن های هلی کوپتر و هواپیما در حال سوختن بود و دو جنازه بیرون افتاده بود که بوی تعفن آن هنوز در منطقه بود.

با رگبار ما را از بالگردها دور می کردند

در داخل یکی از بالگردها دستگاهی مانند موتور ماشین روشن بود و به احتمال خیلی قوی تصویر و صدای ما را انتقال می داد چون ما که به منطقه رسیدیم حدود ده دقیقه تا یک ربع نشد که دو فروند فانتوم از جنوب منطقه مشاهده شدند، گفتیم خب خدا رو شکر به کمک ما می آیند اما آنها آمدند یک دور در منطقه زدند و شروع کردند به رگبار زدن و این هشداری بود که ما نزدیک بالگردها نشویم و اینها منطقه را مثل آبکش کردند ما ۵ نفر بودیم با ۵ سلاح از رده خارج با ده تیر که همراه خود داشتیم.

اگر اسناد نمی‌سوخت چهره خیلی ها لو می‌رفت

از پنجره های بالگردها هر کدام یک مسلسل کالیبر ۵۰ بیرون و نواری به آن وصل بود که هر کدام آن یک لشکر را از پا درمیاورد ولی کسی نبود و فرار کرده بودند.

روی بالگردها هیچ آرم و نشانی نبود من داخل یکی از هلی کوپترها رفتم و بررسی کردم همان که داخلش دستگاه روشن بود.

کل اسناد در اطراف هلی کوپتر چیده شده بود که اگر واقعا آنها نمی‌سوخت یک نمونه که من دیدم چهره خیلی ها لو میرفت ما اگر میدانستیم قرار است این اسناد را از بین ببرند با چنگ و دندان از آن‌ها محافظت می کردیم.

مثلا برگه ای بود که نوشته شده بود وارد استان سمنان که شدید به آقای فلان مراجعه کنید که رابط اصلی است و سرشاخه های آن هم مشخص کرده بودند و مقرها فلان جاست به طور واضح به زبان انگلیسی و فارسی بود و هر کدام از این‌ها یک مسئول داشت و آن‌ها اگر وارد هر استانی می‌شدند عین کف دست می‌دانستند که باید چه کار انجام دهند.

رادارهای مسیر را با هماهنگی حذف کردند

اینها به صورت دزدکی از مرز آبی خلیج فارس وارد شدند و رادارها را قبلا هماهنگی کرده بودند، مرخصی داده بودند و بهانه تعمیر رادارهای مسیر را حذف کرده بودند که خبری از رادارها کسی به جایی ندهد و همه پیش بینی های لازم را انجام داده بودند.

از حدود ۱۸ فروند هلی کوپتر و هواپیمای آمریکایی نصف اینها در کویر طبس نشسته بودند و بقیه آنها در حال پیوستن بودند که برای آخرین هماهنگی، بررسی و آخرین تصمیم را از آنجا بگیرند که به اصطلاح خود، گروگان ها را آزاد کنند و برگردند و سپس اهداف خود را عملی کنند.

در حال فرود هواپیما شن ها طوفان به پا میکنند

هواپیمای C130 که در حال نشستن بوده در حین فرود ناگهان اعلام می‌کند که طوفان شده و من جایی را نمی‌بینم چکار کنم و می‌نشیند در حالی که فاصله کمی با زمین داشته صبح که ما رسیدیم رد لاستیکش مانند چرخ موتور یا ماشینی که ترمز میگیرد حدود ۱۵۰ متر زمین را کنده بود.

وقتی می‌نشیند با هلی کوپتری که کنار هلی کوپترهای دیگر نشسته، برخورد می‌کند و دچار آتش سوزی می‌شود و همین آتش سوزی باعث شکست عملیات به این مهمی می‌شود.

مسافران یزد- مشهد به دست آمریکایی ها گروگان گرفته می‌شوند

این برخورد انجام شد و انفجار اتفاق افتاد بلافاصله خبر می‌دهند که می‌گویند برگردید، همه سریع سوار هلی کوپترها و هواپیماها می‌شوند.

در فاصله ای که اینها در آنجا مستقر بودند یک دستگاه اتوبوس مسافربری از یزد عازم مشهد بوده که مسافران را به گروگان می‌گیرند تا مسافران خبر را پخش نکنند.

یک دستگاه سوخت نیز که در حال عبور بوده به آن شلیک می‌کنند که او هم خبر را نتواند جایی پخش کند که تانکر دچار حریق می‌شود البته راننده از تاریکی شب استفاده می‌کند و فرار می‌کند و سریع به هم سرویسی پشت سر خودش خبر میدهد که قاچاقچیان اینطور کردند و برمی‌گرد و خودش را به یزد می‌رساند و به سپاه یزد خبر می‌دهد.

فقط ۲۰ درصد فیلم طوفان شن واقعی بود

فیلمی که ساخته شاید بیست درصد آن از نظر من که آنجا بودم مورد تایید است بسیاری از صحنه های آن ساختگی است و همانطور که می‌گویند «فیلم»، برای مردم فیلم درست کردند ولی خیلی از صحنه های آن وجود نداشته است.

آن‌ها می‌توانستند بهتر از این کار کنند، حداقل از اطلاعاتی که ما داشتیم استفاده می‌کردند ما که نگفتیم ما را مطرح کنید، مطلب من را بگیرید و بر اساس استناد فیلم بسازید.

رادیو آلمان اعلام می‌کند طرح شکست خورد!

بعد از فرار آمریکایی ها، خودشان از رادیو کل آلمان اعلام کردند که طرح شکست خورده و بیرون نیایند!

سوال اینجاست چه کسی می‌خواسته بیرون بیاید که با شکست طرح نباید اکنون بیاید؟

اینها نکات ظریفی است که باید توجه شود روز جمعه ۵ اردیبهشت سال ۵۹ قرار بوده هواداران با تمام امکانات (که به آنها گفته شده بود که هر چه لازم است خرج کنید) در مراکز استان ها شلوغی راه بیفتد.

چرا؟ مثلا آنها می خواهند در تهران عملیات انجام دهند نیروهای اصفهان نتوانند به کمک بیایند، نیروهای خراسان نتوانند به کمک بیایند و همه درگیر خودشان شوند تا به راحتی بتوانند کارشان را انجام دهند ولی «یدالله فوق ایدیهم».

نحوه شهادت شهید محمد منتظرقائم

فانتوم ها آمدند رگبار را زدند و رفتند در این فاصله از سپاه یزد یک دستگاه استیشن ۵ نفر به فرماندهی سردار شهید محمد منتظر قائم به منطقه آمدند و از زمانی که ما به محل رفتیم تا زمانیکه از سپاه یزد آمدند حدود یک ساعت بیشتر نشد .

شهید منتظر قائم از ماشین پیاده شدند ایشان لبی خندان و بشاش داشتند و با اینکه اولین و آخرین دیدار و برخورد ما با ایشان بود حکم خود را نشان دادند و گفتند شنیدیم خبری شده و اتفاقی افتاده و آمدیم و برای ایشان گفتیم این جریانات است و ما نیز از طبس آمدیم.

من به ایشان گفتم داخل هلی کوپتر پر از اسناد است و بقیه را من نرفتم ببینم.

سردار محمد منتظر قائم پیشنهاد کردند حالا که قرار است بررسی شود به ۴ نیروی خود بگو فاصله بگیرند و ما نیز به ۴ نیروی خود میگوییم فاصله بگیرند.

من و تو برویم داخل و بررسی کنیم ببینیم قضیه چیست و اینها از کجا آمدند چون هنوز استتار شده بودند بدون هیچ آرم و نشانی.

دو موتور تریل ۴۰۰ با فاصله قرار دادیم و گفتیم اگر انفجاری رخ داد از بین نروند یک دستگاه جیپ هم بود و لن را هم با فاصله گذاشتیم.

ایشان رفتند داخل همان هلی کوپتر نگاهی کنند و برگردند و نیروها فاصله گرفتند ایشان داخل هلی کوپتر بود و من حدود ۱۰۰ متر با ایشان فاصله داشتم چون جیپ(غنایم آمریکا) را کنار گذاشته بودم و داشتم به سمت ایشان می آمدم که هماهنگی کنیم و ببینیم باید چکار کنیم.

من داشتم نگاه ایشان می کردم و سردار در حین پایین آمدن از هلی کوپتر بود که یکی از نیروهای یزد اعلام کرد محمد باز هواپیماها دارند می‌آیند من بالا را نگاه کردم دیدم چیزی دیده نمی‌شود بعد ناگهان دیدم از سمت شمال منطقه در سطح بسیار پایین و حدود ۱۰۰ متری زمین دو فروند بمب افکن اف ۴ دارند میایند.

بالا همان هلی کوپتر اولی که شهید منتظر قائم از پله های آن داشتند پایین می آمدند رسیدند و آن را هدف قرار دادند و چنان انفجاری رخ داد که تا آن زمان ندیده بودیم و از آن زمان به بعد تا حالا هم ندیدیم.

هلی کوپتر با آن عظمت و قدرت به تکه هایی نیم متری تبدیل شد که از آسمان پایین می آمد. و شهید منتظر قائم در همانجا به شهادت رسیدند.

اف ۴ ها یک دور زدند و هلی کوپتر دیگری را هم زدند و از پنج فروند سالمی که نشسته بود دو تای آن را بمباران کردند و در روز پنج اردیبهشت از بین رفت.

سپس این دو فروند اف ۴ رفتند و سعی کردیم شهید منتظر قائم سریع به طبس برسانیم که شاید امیدی برای زنده ماندن ایشان باشد ولی به نظر می‌رسید که در همانجا به شهادت رسیدند.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.