گروه فرهنگ و مقاومت: ام البنین حسینی همسر سردار شهید علیرضا توسلی (ابوحامد)، از حال و هوای شکل گرفتن لشکر فاطمیون و احساس مسئولیت همسرش برای دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام روایت می کند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از  بولتن نیوز، توجه شما را به روایت شیرین این همسر شهید از فداکاری های شهدای حرم، لشکریان فاطمیون و شهید توسلی جلب می کنیم:

اواخر سال 91 بود و شهید توسلی تازه از سفر کابل بازگشته بود، تلویزیون اخبار جنگ سوریه را نشان می داد و ایشان همیشه اخبار را پیگیری می کرد و مدام از وضعیت سوریه باخبر می شد.

وقتی تصاویر جنگ سوریه در تلویزیون نشان داده میشد، شهید توسلی از ظلمی که در سوریه اتفاق می افتاد ابراز ناراحتی می کرد و تذکر می داد که امروز جبهه مقاومت اسلامی به حضور ما نیاز دارد، آنچه در سوریه در حال وقوع است نبرد حق و باطل است و برای ما که خود را شیعه می دانیم، بر اساس آنچه اسلام از ما می خواهد باید در کنار مظلوم باشیم.

در آن روزها حاجی مهمان‌های زیادی داشتند و خانه از مهمان خالی نبود، بسیاری از دوستان و هم‌رزمانشان می آمدند و با ایشان درباره اوضاع مشورت می کردند.

یکی از همین شبها به من گفتند می خواهم درباره موضوع مهمی با شما مشورت کنم و من هم با کمال میل به سخنان ایشان گوش کردم.

شهید توسلی گفتند:

وضعیت سوریه روز بروز بدتر می شود و دشمنان اسلام امروز سوریه را نشانه گرفته اند و مدام تهدید می کنند که اماکن مقدسه شیعیان را هدف قرار میدهند و تمام برنامه شان هم مبارزه با شیعه است، آنها با هیچ کس دیگر کاری ندارند و آمده اند تا نسل کشی شیعیان را به راه بیندازند.

من و عده ای از دوستان هم‌سنگر تصمیم گرفته ایم که برای دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) و سایر اماکن مقدسه و مبارزه با تکفیریها وارد میدان شویم و سهم خودمان را ادا کنیم، هر کسی در این نبرد سهمی دارد و ما نیز می خواهیم در این مبارزه سهم خود را ادا کنیم.

در حین سخنانشان چندین بار بغض راه گلویشان را گرفت و یادآوری عاشورا و ظلمهایی که بر اهل بیت علیهم السلام رفته است، اشکهایشان را جاری ساخت.

آن شب شهیدتوسلی از غربت همیشگی شیعیان مظلوم جهان، از صف آرایی عظیم استکبار جهانی و تقابل با شیعیان در سراسر دنیا و از نبردی ناعادلانه سخن گفتند و من نیز سراپا گوش بودم و تک تک کلماتشان را که از اعماق وجودشان بلند میشد، به گوش دل می سپردم.

در میان سخنهایشان پرسیدم:

ما در اینجا مهاجر هستیم، چه لزومی دارد که در آن‌سوی دنیا برای جنگیدن برویم؟

با صبوری و متانت نگاهم کردند و گفتند:

امام خمینی می فرمودند که اسلام مرز ندارد، ما اگر به ایران آمدیم هم بر همین اساس بود، برای ما مرزهای عقیدتی از مرزهای جغرافیایی پررنگ تر است، ما در واقع می رویم تا از مرزهای عقیدتی خودمان دفاع کنیم نه از مرزهای جغرافیایی کشورها!

از آن شب به بعد جلسات بیشتری با هم‌رزمانشان داشتند و برای آغاز نبرد لحظه شماری می کردند، من از همان لحظات اول حسی عجیب نسبت به حضور ایشان در جبهه دفاع از حرم داشتم، ایشان قبل از سوریه در افغانستان و ایران نیز تجربه جنگ را داشتند، اما این بار نوع جنگ فرق داشت، ایشان می رفتند تا مانع تکرار عاشورا شوند، می رفتند تا تفسیربابی انت و امی باشند، می رفتند تا نگذارند کسی به حریم اهل بیت (علیهم السلام) تعرض کنند.

روزها گذشت و روز موعود فرا رسید، بیست و دوم اردیبهشت سال 92 بود که سردار شهید علیرضاتوسلی (ابوحامد) به همراه 22 نفر از هم‌سنگرانشان برای دفاع از حریم اهل بیت عازم سوریه شدند.

آنها 22 نفر بودند که صادقانه و متعهدانه برای دفاع از حریم اهل بیت رفتند و اکثرشان به شهادت رسیدند، اما حالا بعد از گذشت نزدیک به چهار سال از رفتن آنها، ما لشکر پر افتخار فاطمیون را داریم که نامش لرزه بر اندام تکفیر انداخته و خواب اربابان تکفیر را آشفته کرده است.

به برکت خون شهیدانی که در این راه جان‌فشانی کردند، به یمن حضور جان برکفانی که در این مسیر جانبازی کردند، به شکوه رزمنده‌های مخلصانه کسانی که این روزها فرسنگ‌ها دورتر از خانه و کاشانه‌شان از حریم آل الله دفاع می کنند، لشکر فاطمیون توانسته است سهمی بزرگ در معادلات جبهه مقاومت اسلامی داشته باشد و در راه دفاع از حریم اهل بیت به خوبی جان‌فشانی کند.

سالروز تاسیس فاطمیون را به تمام مدافعان حرم، چه آنها که در میدان_نبرد و سینه به سینه تکفیر می جنگند و چه آنها که در جبهه فرهنگی تلاش می کنند و چه آنها که به هر طریقی در این مسیر تلاش می کنند، تبریک می گوییم و امیدواریم امانت‌دار خوبی برای آرمان‌های شهدا باشیم.