ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 26183
  • ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۵:۲۸
  • 86 بازدید
  • ارسال توسط :
شهیدی که حضور داعش در مجلس را در خواب دید و به خانواده اش گفت

شهیدی که حضور داعش در مجلس را در خواب دید و به خانواده اش گفت

گروه سیاسی- شهید علی توده فلاح از کارمندان باسابقه مجلس بود که صبح روز چهارشنبه بعد از حمله تروریست ها به مجلس، با اطلاع رسانی به همکاران خود در طبقه چهارم ساختمان اداری مجلس، جان بسیاری را نجات داد.   به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از افکارنیوز، بنا به گفته […]

گروه سیاسی- شهید علی توده فلاح از کارمندان باسابقه مجلس بود که صبح روز چهارشنبه بعد از حمله تروریست ها به مجلس، با اطلاع رسانی به همکاران خود در طبقه چهارم ساختمان اداری مجلس، جان بسیاری را نجات داد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از افکارنیوز، بنا به گفته همکاران نجات یافته اش اگر وی اطلاع رسانی نمی کرد که داعش حمله کرده، بیشتر کارکنان و مسئولان دفاتر طبقه چهارم به شهادت می رسیدند.

 

توده فلاح به محض دیدن تروریست ها از راه پله طبقه سوم ساختمان اداری به طبقه چهارم رفت  و به همکارن خود می گفت که حمله تروریستی شده، در اتاق را قفل و موبایل ها را بی صدا کنید و صدای تلفن ها را قطع کنید.

وی سپس در راهرو طبقه چهارم فریاد می زد که  موضوع جدی است. شوخی نگیرید و به داخل اتاق هایتان بروید.

این شهید بعد از اطلاع دادن به همکاران خود، در حال رفتن به طبقات پایین بود که در پله های طبقه دوم با یکی از تروریست ها روبرو می‌شود و فکر می کند که یک نفر به مجلس حمله کرده و می خواست اسلحه اش را بگیرد اما تروریست دیگر او را به رگبار می بندد.

در حال حاضر بسیار از کارمندان مجلس بخصوص کارمندان طبقه چهارم که تروریست ها در آنجا جای گرفته بودند، نجات جان خود را مدیون وی هستند.

خبرنگار افکار نیوز با خواهر این شهید گفتگو کرده است.

متن زیر حاصل این گفتگو است؛

خواهر شهید علی توده فلاح هستم.

شهید علی هشت سال در مجلس بود. در دفتر نماینده های جنوب.

علی بسیار با اخلاق و متین بود.

2 سال ازدواج کرده که هنوز بچه اش را ندیده بود. اولین بچه اش چند ماه دیگر به دنیا می آید که اسمش را انتخاب کرده بود و می خواست «زینب» صداش کند.

در ایام عید یک روز تعریف می کرد که خواب دیده داعش وارد مجلس شده و او را با گلوله زدند و وی شهید شد.

می گفت «در خواب دیدم که داعش به مجلس آمده و همه را به رگبار بستند و من این طرف و آن طرف می دویدم و نمی دانستم که چی کار کنم. رفتم زیر میز قایم شدم. آمدند با تیر زدند به سرم».

به علی گفتم از این حرفا نزن. اگر هم داعش آمدند نرو جلو.

علی به من گفت، چرا نروم؟. باید از کشور و ناموس دفاع کنم.

حالا همکارانش تعریف می کنند که وقتی داعش وارد مجلس شد، ما فرار کردیم اما علی در طبقات مجلس به این طرف و آن طرف می رفت و به همه خبر میداد که داعش آمده و مخفی شوید. خودش هم برای جنگ با داعش به یکی شان حمله کرد اما او را به رگبار بستند.

بعد از شنیدن خبر درگیری در مجلس، به مجلس رفتم. اما هیچ کس پاسخگو نبود.

گفتند مجروحان را به بیمارستانهای بقیه اله، سینا، طرفه و امام حسین بردند. به همه این بیمارستانها رفتم اما خبری نشد از علی.

دوستان و همکارانش می دانستند که در هنگام ورود داعش به مجلس وی شهید شده  اما به ما نمی گفتند تا اینکه ساعت 12 شب چهارشنبه به ما اطلاع دادند که علی شهید شد.

 

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.