به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقایم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان «منطق ولى؛ منطقى مستحکم و عادلانه و شایسته اعتماد» به شرح ذیل است: ماه مبارک رمضان با همه جاذبههاى افطار و سحر و لیالی قدرش، در حالى […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقایم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان «منطق ولى؛ منطقى مستحکم و عادلانه و شایسته اعتماد» به شرح ذیل است:
ماه مبارک رمضان با همه جاذبههاى افطار و سحر و لیالی قدرش، در حالى رو به پایان است که یکبار دیگر همه ما را به پیامهاى اصلى و فلسفه وجودىاش فرا مىخواند.
ماه رمضان؛ ماه اصلاح و هدایت نفس
ماه رمضان؛ ماه خودسازى و تزکیه و تهذیب نفس
ماه رمضان؛ ماه تخلق به اخلاق الهى و توحیدى که البته ترجمان «لعلکم تتقون» نیز همین است.
و اخلاق نیز با دو کارکرد مشخص، فلسفه و هدف غایى همهچیز شریعت است؛ یکى اصلاح آسیبها و آفتها که نبى مکرم اسلام(ص) خطاب به اباذر غفارى فرمود: «جَدِّدِ السَّفِینَةَ فَإِنَّ الْبَحْرَ عَمِیقٌ» و دیگر، هدایت به سمت قلههاى سعادت و رستگارى است که باز فرمود: «وَ أَخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَّ النَّاقِدَ بَصِیر بصیر» و یا طبق کلام زهراى اطهر(س) که فرمودند: «مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللهُ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه.»
تجلى همه خوبىها در سیرت امام المتقین على(علیهالسلام) است که الگوى دنیا و معیار سنجش عمل ما در آخرت مىباشد. در این روزهاى متعلق به او چه بهجاست که سرى به نهجالبلاغهاش بزنیم و با سفارشات الهامبخش و نجاتآفرینش بیشتر انس بگیریم که پس از قرآن، هیچ کتابى به جامعیت آن وجود ندارد و بهترین معرِّف عظمت و شخصیت آسمانى او که بهحق جا پاى رسول مکرم(ص) گذارده بود و قرآن ناطق و ترجمان شایسته حق و عدالت بود، همین نهجالبلاغه است.
اما عظمت و اخلاص و ایمان على(علیهالسلام) را در مقطع پس از پیامبر(ص) بهتر مىتوان شناخت آنگاه که پس از رحلت منادى توحید و عدالت، نبى مکرم(ص) فتنهاى مرموز با شعار «حَسْبُنَا کِتَابُ الله»، نه تنها قرآن ناطق، وصى و خلف شایسته پیامبر خدا، امام المتقین على(علیهالسلام) را به حاشیه راند، تا به آنجا که در برابر موج بىبصیرتى امت، مظلومانه بفرماید: «فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًى» (خطبه سوم) بلکه به بهانه اینکه چون جسم رسول خدا(ص) در میان ما نیست بنابراین توجه به سیرت و گفتار و احادیث وى نیز مجاز نمىباشد و با وجود قرآن، ذکر و بیان آن عین شرک خواهد بود. آن روز از میان مدعیان قدرت و خواص امت، متأسفانه کسى نبود که فریاد بزند: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى،إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى» چه آنکه به حسب واقع سیرت پیامبر جز صورت شریعت و عمق کلام وحى نبود که پیامبر رحمت هرگز از روى هواى نفس سخن نگفته و یا کلام و حدیثى بر زبان نرانده است، او مطابق با وحى و کلام حق سخن مىگفت و مردمان را هدایت مىفرمود ولى فتنه سقیفه کار خودش را کرد و در میان موج بىبصیرتى، بناى یکصد سال ممنوعیت نقل و کتابت حدیث نبوى را پایهریزى کرد و این شد که حتى قرآن کریم نیز در میان امتش مهجور ماند و بهجاى آن توراتخوانى در محافل اسلامى رونق یافت!
نتیجه آن شد که با برداشته شدن ممنوعیت نقل و کتابت حدیث در زمان امام باقر(علیهالسلام) و خلافت کوتاه عمربن عبدالعزیز، ظهور احادیث و روایات اسرائیلیات همزمان با احیاء و نشر احادیث نبوى، یک معضل و آفتى جدى و خطرناک بهشمار میرفت که هنوز نشانهاى از آن در منابع روایى ما موجود مىباشد.
در دورانى که نقل و تشریح احادیث نبوى که خود مبین حقیقت کلام وحى و اسلام ناب بود، شرک تلقى مىگردید، شرایط بر امامان معصوم شیعه بهویژه على(علیهالسلام) بسیار سخت و دشوار بود، با همه اینها باز على(علیهالسلام) و اولاد طاهرینش جز از حق و عدل نگفته و نخواستند، گواه این مدعى فرق شکافته و محراب و سجاده خونین شهید راه عدالت، امام على(علیهالسلام) است که با فریاد «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة» جاودانه و ماندگار شد و به تبع آن تابلو خونرنگ عاشوراى حسینى(علیهالسلام) است که با خون دلها و مجاهدت امام سجاد(علیهالسلام) جریان یافت و اما آنچه اکنون محل بحث ماست، دوران انتظار و غیبت حجت خدا حضرت بقیةالله ارواحنا فداه و عصر ولایت مطلقه فقیه است که بسیارى ظالمانه و همنواى با جبهه کفر و الحاد (استکبار جهانى) در تکاپوى تضعیف آن بهوسیله تحریف امام و تاریخ انقلاب اسلامى هستند.
کیست که نداند امام خامنهاى(مدظلهالعالى) در این قریب به سه دهه بعد از امام به شایستگى تمام و بیش از حتى نزدیکان حضرت امام، از سیرت و اصول مکتب امام خمینى(ره) بهعنوان صحیفه انقلاب یاد کرده و کشتى انقلاب اسلامى را در همان مسیر، با وجود فتنهها و توطئههاى فراوان هدایت فرموده است.
در استحکام منطق و منش عادلانه و البته قابل اطمینان و اعتماد رهبرى حکیم و فرزانه انقلاب، امام خامنهاى(مدظلهالعالى) همین بس که پس از اما و اگرهایى بالاخره شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسهاى که در تاریخ 23/3/96 و با مسؤولیت ریاست محترم جمهورى داشت و در راستاى هشدارهاى معظمله، لغو توقف سند دوهزار و سى (2030) را تصویب نمود. سندى که مىرفت در پروسه زمانى 15 ساله، کشور و جامعه سرزنده و پویا و انقلابى ایران اسلامى را به بهانه توسعه پایدار و جهانىسازى زندگى شهروندى، تسلیم آداب و رسوم و فرهنگ منحط غربى نموده و با اجراى آن استقلال کشور را مخدوش و علیرغم داشتن سندهاى بالادستى جامع بومى همچون سند تحول آموزش و پرورش، بر دامنه سیطره نظام سلطه آنهم در کشور انقلابى ایران بیفزاید. هرچند انتظار مىرود فراتر از لغو، کلیت این سند ابطال و سندهاى مشابه نیز به تبع آن از دستور خارج گردد، انشاءالله.
اقدام شوراى عالى انقلاب فرهنگى ضمن قابلیت تقدیر و تشکرى که دارد، به واقع نشان داد که برخلاف آنچه القاء مىشد که نظرات رهبری مبتنى بر گزارشات غلط است، استدلال و منطق مقام معظم رهبرى بىنظیر و کاملاً قابل اطمینان و اعتماد و البته مطابق با منافع و مصالح ملى مىباشد، البته منفعت ملى طبق تفسیرى که خود معظمله در جمع کارگزاران نظام بیان داشتند، آنجا که فرمودند همهچیز در نظام باید مطابق با مصلحت و منفعت ملى باشد و ملاک و معیار سنجش منفعت ملى را نیز 3 عنصر اساسى اسلام و پیشینه تمدنى و تاریخى ایران و شعارها و آرمانهاى انقلاب مطرح فرمودند. چه آنکه افتخار همه باید به اسلامى بودن، ایرانى بودن و انقلابى بودن باشد و هر تصمیم و طرح و برنامهاى که با این سه اصل اساسى در تضاد و تزاحم باشد، محکوم به شکست و البته نشانى از نفوذ و انحراف دارد و باید همگان با آن مقابله کنند و البته در داشتن این حساسیت و تعصب و روحیه مقابله، مدیران و مسؤولان نظام بهویژه دولتمردانى که در اداره کشور از امکانات بیشترى برخوردار مىباشند، در اولویت هستند و الا اگر برخى مجموعههاى وابسته به دولت و حاکمیت به هر دلیل، دچار انفعال و ایستایى و یا سستی در عمل به وظایف خود باشند، این جامعه نخبگى و فرهنگى کشور بهویژه دانشجویان و طلاب و اندیشمندان و صاحبنظران متعهد و کارآشنا هستند که مجازند «آتشبهاختیار» عمل نمایند و قطعاً مراد از آتشبهاختیار، هرج و مرج و عبور از مجارى قانونى و چارچوبهاى تعریفشده نظام که بهمنزله میثاق ملى است، نمىباشد بلکه اقدام با دو ملاحظه اساسى مد نظر مىباشد:
1. ایجابى و تکیه بر استعدادها و ظرفیتهاى مردمى بهویژه جوانان با انگیزه و متدین و انقلابى که بیشتر متمرکز در دانشگاهها و حوزههاى علیمه و نیز محلات و مساجد و پایگاههاى مقاومت بسیجاند.
2. در چارچوب ارزشهاى ملى و انقلابى و نیز قوانین مصرح و با رعایت اصل انسجام ملى و سیاستها و منویات راهبردى مقام معظم رهبرى.
روشن است که تعبیر «آتشبهاختیار» برداشتى از ادبیات نظامی و امنیتى است و معمولاً فرمانده در شرایط خاص با اعتماد به نیروهاى تحت امر براى پیشبرد اهداف و زدن خصم، با تکیه بر استعدادها و ظرفیتهاى خودى و با اختیارات تفویضى در جهت تسریع در رسیدن بر اهداف؛ به کار میبرد.
یعنى چیزى را که انتظار مىرود با استفاده از ظرفیتهای منسجم سازمانى و تشکیلاتى حاصل گردد، اکنون عناصر و نیروها که همه قابل اعتماد و داراى ظرفیتها و توانمندیهاى لازم هستند، با تشخیص و اراده شخصی خود محقق خواهند ساخت.
البته افراط و تفریط و بهعبارتى عدم فهم فرمان فرمانده و پیشی گرفتن و یا عقب ماندن از منویات وى نیز ممکن است آفت بهبار آورد و لذا درک عمق منظور و منوى رهبرى فرزانه انقلاب، شرط اصلى در عمل آتشبهاختیار است و بهترین روش براى فهم و درک منویات معظمله، فرمایشات صریح خود ایشان است که بهویژه در این روزهاى اخیر به تناسب دیدارهایى که در محضرشان بوده است، در رابطه با موضوعات مختلف بهروشنى حجت را بر همگان تمام کردهاند؛ نمونههایى را ذیلاً یادآورى مىنمائیم:
– «شما افسران جنگ نرماید آنجایى که احساس مىکنید دستگاه مرکزى اختلال دارد و نمىتواند درست مدیریت کند آنجا آتشبهاختیارید، یعنى باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.»
این سخن رهبرى عزیز نگارنده را به یاد فرمایش مشابه از شهید مظلوم بهشتى انداخت که مىفرمود: «پاسداران، آگاهانه انتخاب مىکنند، شجاعانه مىجنگند، غریبانه زندگى مىکنند، مظلومانه شهید مىشوند و بىشرمانه مورد توهین قرار مىگیرند.»
– «تأمین منافع ملى باید ملاک تصمیمگیرى مسؤولان باشد، منافع ملى آن وقتى واقعاً منافع ملى هستند که با هویت ملى و انقلابى ملت ایران در تضاد نباشد.»
– «در گزارش حوادث کشور و احوال شخصیتهاى ملى، ضعف وجود دارد، ایرانىها در این خصوص دچار تنبلى و کوتاهى هستند، مثلاً امام بزرگوار ما شخصیتى درجه یک است که دوست و دشمن به عظمت او اعتراف دارند اما تاکنون چند کتاب درباره این شخصیت عظیم نوشته شده است؟»
– «بسیارى از اینکه آمریکائیها در عراق چه هدفى داشتند و چگونه سرشان به سنگ خورد، اطلاع ندارند اما این قضیه بسیار مهم و نیازمند تبیین است که چگونه عراق صدام به عراق شهید حکیم تبدیل شد.»
نکته همینجاست که با این بیان روشن مقام معظم رهبرى، وقتى نهادهاى مربوطه در بازخوانى و تبیین تاریخ پرافتخار انقلاب و شخصیت بىنظیر امام راحل و نیز حوادث مهم داخلى و خارجى همچون عراق کوتاهى مىکنند، صاحبنظران مستعد و متعهد چرا نتوانند آتشبهاختیار عمل کنند، بلکه جا دارد انقلابى به صحنه آمده و خود گامهاى تبیینى و ترویجی موثرى بردارند.
مهمترین بخش سخنان رهبرى انقلاب در دیدار کارگزاران نظام با معظمله، تحذیر رئیس جمهور منتخب از مبتلا شدن به سرنوشت بنىصدر بود، این هشدار ناصحانه و عبرتآموز، اصلاً سابقه تاریخى ندارد.
رهبر معظم انقلاب «دوقطبى شدن کشور» و «دودستگى مردم» را تجربهاى خطرناک دانستند و فرمودند: «در سال 59 رئیس جمهور وقت، جامعه را دوقطبى و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود.» این هشدار آنوقتى صریحتر شد که رهبرى از منش دوقطبیگرایانه آقاى روحانى در ایام پس از انتخابات انتقاد کردند.
ایشان با اشاره به برخى افراد که با تفسیرهاى غلط بهدنبال تقسیم کردن مردم هستند، فرمودند: «نباید با بگومگوها و تقسیم کردن مردم، کار بزرگ ملت در انتخابات را خراب و ضایع کرد.»
ایشان در بخش دیگرى از سخنرانی، آقاى روحانى را از خطابهخوانى و رهنمودگویى به عملگرایى و مسؤولیتپذیرى دعوت کردند و فرمودند: «رئیس جمهور محترم در سخنانشان مواردى را گفتند که «باید بشود» اما مخاطب و مجرى عمده این موارد، خود ایشان و تیم کارى دولت هستند.»
نقد صریح «برجام» و ضرورت تشکیل هیأت نظارت بر برجام براى چندمین بار و سخن از خسارتهاى برجام و اعتماد به آمریکا نیز در بیانات رهبر معظم انقلاب براى دولتمردان پیامهاى روشنى داشت.
– مطالعه سیر سخنان پس از انتخابات حضرت آقا نشان مىدهد، ایشان در عین اینکه موجودیت دولت فعلى را تأیید مىکنند، هیچ صحهاى بر مشى و مماشى آن نخواهند گذاشت و حتماً نظارت سختگیرانهترى بر سلوک دولت خواهند داشت.
– در جمع شعرا نیز فرمودند: «پیامبر اکرم(ص) به یکى از صحابه خود دستور دادند که مشرکان را هجو کند، امروز نیز مواردى مثل رقص شمشیر جاهلیت مدرن در کنار جاهلیت قبیلگى با قرار گرفتن عربستان در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، مسائلى است که جاى هجو دارند.»
حال با این بیان قاطع و انقلابى مقام معظم رهبرى، آتشبهاختیار عمل کردن شعرا به این معناست که از همه ظرفیت خود استفاده کرده و به کمک دولتمردان و نهادهاى سیاسى و دیپلماسى بیایند؛ قطعاً برکاتى خواهد داشت.
چنانکه در آستانه روز قدس آنهم در شرایط امروز جهان و منطقه و نابسامانى حاکم بر کشورهاى اسلامى بهویژه خیانت برخى سران کشورهاى عربى و بهاصطلاح اسلامى که با حمایت همهجانبه از فتنه داعش و تکفیر و میداندارى جنگهاى نیابتى و سیاستهاى استکبارى اسلامهراسى و شیعههراسى و ایرانهراسى بهدنبال به فراموشى سپردن. مسأله اول جهان اسلام یعنى قدس و فلسطین و جنایات رژیم جعلى و غاصب صهیونیستى هستند، بر همگان تکلیف است که به صحنه بیایند و به فضل الهى در شکوه بخشیدن به مراسم راهپیمایى روز قدس بیش از گذشته اهتمام بورزند حال اگر برخى دستگاههایى که بهطور مستقیم در اینراستا مسؤولیت دارند، به هر دلیل دچار اختلال و یا کمکارى گردیدند و یا برخى جریانهاى مرموز در پى القاء عدم ضرورت پرداختن به مسائل منطقهاى ازجمله فلسطین و لبنان که بعضاً در اوج فتنههایى همچون فتنه 88 حتى برخلاف آرمانهاى انقلاب و سیاستهاى نظام شعار نه لبنان نه غزه سر مىدادند، افراد متعهدى با استفاده از هنرها و ظرفیتها و استعدادهاى شخصى بخواهند در جهت حفظ آرمان فلسطین و قدس شریف و تشویق و ترغیب تودههاى مردم همراه با روشنگرى و بصیرتافزایى اقدام نمایند، چرا مجاز نباشند، این نیز مصداقى دیگر از عمل آتشبهاختیار است که قطعا امرى پرثواب و انقلابى و مطابق با وظایف و تکالیف انسانى و اسلامى میباشد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز