ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 28542
  • ۰۳ تیر ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۰
  • 82 بازدید
  • ارسال توسط :
ترقه بازی کور

ترقه بازی کور

تلخی حوادث روز 17 خرداد ماه 1396 چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد؛ گروه های تکفیری که حدود 77 سال داغ ناامن نمودن بزرگ ترین پایگاه نظامی منطقه را به سینه داشتند و توانسته بودند طی این مدت از متروی مسکو تا کنسرت های پاریس و لندن را به آشوب […]

تلخی حوادث روز 17 خرداد ماه 1396 چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد؛ گروه های تکفیری که حدود 77 سال داغ ناامن نمودن بزرگ ترین پایگاه نظامی منطقه را به سینه داشتند و توانسته بودند طی این مدت از متروی مسکو تا کنسرت های پاریس و لندن را به آشوب بکشانند، این بار تصمیم گرفتند که با چند اقدام کور، تمام ناتوانی خود را جبران کنند و بر همین اساس در پایان کار خود نیز چاره ای جز انتحار پیش رو نداشتند.
 
اما جای تاسف بیشتر آن است که با نگاهی به حوادث و رویدادهای چند هفته اخیر در می یابیم که اقدامات و اظهارات عالی ترین مقامات کشوری و امنیتی کشور نیز چندان بی تاثیر نبوده است؛ از تضعیف نیروهای امنیتی و اقدامات مجموعه نظام در دهه های اخیر تا تاکید بر اینکه کار دستگاه امنیتی «نگیر و نبند» است، همه و همه دست به دست هم داد که بازیگران بین المللی نیز که مدتها در کمین نشسته بودند، فرصت را برای اقدامی ضد امنیتی مناسب ببینند و دو نقطه مهم را با چالش روبرو کنند.
 
برای یافتن علل و انگیزه های بیرونی این حادثه تلخ می بایست نگاهی موشکافانه به رخدادهای چند سال اخیر داشت تا به وضوح دریافت که از جمله ریشه و علل چنین اقداماتی، قدرت یافتن جمهوری اسلامی ایران و نقش ستودنی آن در مقابله واقعی با تروریسم قابل ردیابی است.
 
از سوی دیگر تقابل نیابتی به وجود آمده میان اتحاد سعودی- آمریکایی و ایران نیز نقش بسیار موثری در افزایش تهدیدها علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته و دارد که می توان این دو موضوع را به عنوان ریشه های بیرونی حادثه تروریستی 17 خرداد مورد ارزیابی قرار داد و در ادامه به این کار خواهیم پرداخت.
 
اقدامات عملی ایران برای مقابله با تروریسم
 
اگرچه که ایالات متحده نیز با تشکیل ائتلافی شعار مبارزه با داعش را در سطح بین المللی مطرح ساخته است اما امروز با گذشت چند سال از حضور تسلیحاتی نیروهای تکفیری در منطقه غرب آسیا، به خوبی قابل تشخیص است که کدام کشورها عزمی جدی برای مقابله با تروریسم را دارند.
 
اگر ما سوریه و عراق را به عنوان دو میدان عملی اصلی نیروهای تکفیری در غرب آسیا در نظر بگیریم، به راحتی می توان دریافت که جمهوری اسلامی ایران از همه ظرفیت های خود برای از بین بردن تروریسم استفاده کرده است.
 
به عنوان نمونه همگان معترف اند که حضور مباشری ایران در سوریه توانسته است از فروپاشی نظام سیاسی این کشور جلوگیری کند و با درگیر نمودن سایر کشور های منطقه در عرصه نبرد سوریه، موازنه قدرت را به سمت پایداری نظام سیاسی مستقر سوق داهد.
 
حضور نظامی روسیه نیز توانست سطح همکاری میان تهران-مسکو را ارتقا دهد و پس از آغاز عملیات هوایی موفقیت آمیز روسیه در قلمروی سوریه و منهدم کردن مواضع تروریست های داعش، 4 کشور روسیه، عراق، سوریه و ایران اقدام به تشکیل مرکز اطلاعاتی برای هماهنگ ساختن مبارزات با سازمان تروریستی داعش با مرکزیت بغداد کردند.
در ستاد اطلاعاتی چهار کشور نمایندگان هر چهار کشور حضور داشتند. مدیریت این مرکز به صورت گردشی هر سه ماه یک بار تغییر می کند. وظیفه اصلی این ستاد جمع آوری اطلاعات، جمع بندی و تحلیل آنها در خصوص وضعیت منطقه خاورمیانه در برنامه مبارزه با داعش و توزیع وظایف و انتقال سریع آنها به مراکز عملیاتی هر چهار کشور است.[1]
 
عراق نیز که دیگر جولانگاه نیروهای تکفیری می باشد طی این مدت با استمرار کمک های ایران توانسته است بر مخاطرات امنیتی داعش چیره شود و علاوه بر این گروه های نیابتی موثرترین سلاح ایران علیه داعش در عراق است؛ چرا که آنها شصت تا هفتاد درصد جمعیت عراق را تشکیل می دهند. ضمن آنکه جمعیت شیعه عراق در جنوب عراق مسقر هستند یعنی منطقه ای که مقدس ترین اماکن مذهبی شیعیان در آنجا قرار دارد. شبه نظامیان هیچ دلیل تاکتیکی و یا احساسی برای این که مناطقشان را ترک کنند، ندارند. به همین دلیل یک سنگر قابل اعتماد در مقابل پیشروی های داعش هستند.
 
علاوه بر این مناطق شیعه عراق از خشونت های دیگر نقاط عراق مصون مانده اند و این مسئله به سربازان عراقی و شبه نظامیان شیعه کمک کرده است تا در قلمروی تحت کنترل داعش نفوذ کنند. شبه نظامیان شیعه در عراق عمدتاً به خاطر کمک های ایران، به موفقیت هایی در مقابل داعش رسیده اند.[2]
 
تقابل نیابتی اتحاد سعودی- آمریکایی و ایران
 
 هم زمان با هماورد جدی ایران با گروه های تکفیری شاهد آن بودیم که بار دیگر منازعات منطقه ای تقویت شده و عربستان سعودی برای جبران عقب ماندگی خود در نقش آفرینی به دنبال راه حلی بود.
متاسفانه با تکرار تاریخ مجددا ایالات متحده از اختلاف های موجود میان کشورهای منطقه به نیکی سوءاستفاده نمود و با تحریک عربستان سعودی، این کشور را به محلی برای تربیت و اعزام نیروهای تکفیری تبدیل کرد.
 
آنها که در ابتدا هرگونه حمایت از نیروهای تکفیری را مورد تکذیب قرار می دادند، پس از مدتی ناچار به اقرار شدند و مهم تر از آن، اسناد منتشر شده نیز به خوبی گواه حمایت این اتحاد از نیروهای تکفیری داشت.
از جمله این اسناد می توان یه گزارش روزنامه نیویورک تایمز در بهمن 1394 اشاره نمود که این روزنامه  به نقل از مسؤولان آمریکایی و غربی فاش کرد که عربستان سعودی، به منظور بر هم زدن معادلات نظامی در سوریه، هزینه ای سنگین برای خرید سلاح از کرواسی و انتقالِ محرمانۀ آن به سوریه پرداخت کرد.
 
این مسئولان که نیویورک تایمز، نام آن ها را فاش نکرد، خاطر نشان کردند که سلاح های خریداری شده از کرواسی، در ماه دسامبر همان سال، از طریق اردن، به دست گروه های مسلح تروریست رسید و گروه های مسلح تروریست با استفاده از سلاح هایی که دریافت کردند، توانستند به دستاوردهای تاکتیکی محدودی ضد ارتش سوریه دست یابند.
این روزنامه آمریکایی همچنین فاش کرد که عربستان و آمریکا با امضای قراردادِ همکاری "Timber Sycamore" توافق کرده اند که پشتیبانی مالی و نظامی از مخالفان مسلح سوری به عهده عربستان و پشتیبانی آموزشی و لجستیکِ آنان به عهدۀ آمریکا باشد.[3]
 
حدود یک سال پس از این نیز شاهزاده بن طلال در گفتگو با شبکه تلویزیونی «سی‌ان‌ان» آمریکا، نقش رژیم سعودی را در تاسیس گروه تروریستی داعش و حمایت و پشتیبانی مالی از این گروه و فعالیت‌هایش در همه کشورهای عربی، فاش کرد.
 
ولید بن طلال در این گفتگو، بر حمایت حاکمان سعودی و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از گروه تروریستی داعش و حمایت مالی آن‌ها از این گروه در آغاز بحران در سوریه تاکید کرد. وی همچنین اذعان کرد داعش در ریاض تشکیل شد و رژیم سعودی از این گروه حمایت و از عملیاتش در همه کشورهای عرب پشتیبانی مالی می کند.[4]
 
زمانی تکاپوهای ایالات متحده برای تضعیف ایران در منطقه بیشتر قابل لمس می شود که هراس ایالات متحده از هشدارهای اندیشکده های آمریکایی مبنی بر افزایش قدرت نظامی ایران و بسته شدن دست آمریکا در خاورمیانه را در نظر داشته باشیم. برای مثال یک اندیشکده آمریکایی در سال 2013 در رابطه با افزایش قدرت نظامی ایران هشدار داده بود «بعید نیست که ایران با قابلیت‌های نظامی نامتقارن خود مشکلات جدی را برای نیروهای آمریکا در خاورمیانه ایجاد کند. قابلیت‌های نامتعارف ضد دسترسی هوایی و دریایی ایران – متکی بر امتیازهای فرماندهی و کنترل غیرمتمرکز که در اعماق زمین‌های ایران پخش شده‌اند – از عملیات آمریکا در خلیج‌فارس می‌تواند جلوگیری کند چرا که تنگه هرمز برای آمریکا یا نیروهای ائتلافی مشکل‌ساز خواهد شد. با توجه به اینکه تنگه در باریک‌ترین نقطه خود تنها 21 مایل عرض دارد، عبور در این تنگه به‌ویژه در مواجهه با حمله هماهنگ ایران متشکل از قایق تندرو برای حمله، قایق‌های انتحاری، موشک‌های کروز ضد کشتی و مین‌ها، سخت خواهد شد.»[5]
 
اندیشکده واشنگتن پست نیز در تاریخ 28 دسامبر سال 2016 با تکرار هشدارهای قبلی در گزارش خود اشاره داشت که «رشد قابلیت‌های دفاع هوایی و موشکی این امکان را به ایران می‌دهد تا آزادی عمل آمریکا را در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان کاهش دهد و آسیب پذیری پایگاه‌های هوایی دشمن را در سراسر منطقه بیشتر کند»[6]
با در کنار هم قرار دادن این واقعیت ها به خوبی می توان دریافت که دشمنان این آب و خاک از قدرت یافتن روزافزون ایران در منطقه بسیار هراسنند و هر اقدام ضد امنیتی را(ولو در حد ترقه بازی) برای خود مغتنم می شمردند.
 
نتیجه گیری:
 
در چنین شرایطی لازم است که دولت مستقر سه موضوع مهم را سرلوحه مار خود قرار دهد؛ نخست آنکه در نظر داشته باشد که رقابت های انتخاباتی به پایان رسیده است و اگر طی این مدت هرگونه تخریبی نسبت به نیروهای نظامی و امنیتی متوجه شده باشد، هم اکنون فرصتی پیش آمده که این تخریب ها جبران شود. نیاز به یاددآوری ندارد که ایران در یکی از ناامن ترین نقاط جهان قرارگرفته است و بخش زیادی از آزادی خود را مدیون و مرهون رشادت های سربازان گمنامی هستیم که بار تامین امنیت ما را به دوش می کشند و هیچ توقعی جز لبخند رضایت ایرانیان ندارند.
 
علاوه بر این کاملا ضروری است که دولت و همه نیروهای نظامی تمام تلاش خود را برای ارتقای توان و بنیه دفاعی کشور به کار ببرند تا چتر امنیتی جمهوری اسلامی ایران روز به روز از استحکام سخت بیشتری برخوردار شود و هیچ گروه و یا کشوری مانند سه دهه گذشته اجازه بر هم زدن نظم و امنیت حاکم مطلوب را به خود ندهد. به هر روی با تلاش مجموعه حاکمیت هم اکنون از جمله امن ترین کشورهای دنیا به حساب ِمی آییم و هر اقدام ضد امنیتی(ولو بسیار کوچک) زیبنده ما نیست و همچنین سیاستهای دولتمردان ما نباید تضعیف کننده نیروی دفاعی ما باشد. 
 
سومین نکته مهم نیز از این قرار است که دولت محترم می بایست در تنظیم روابط خود با کشورهای بلوک غرب سامانی جدی دهد و تغییرات به وجود آمده در سطح ریاست جمهوری ایالات متحده را بیش از پیش جدی بگیرد چرا که این کشور با زمامداری مجدد جمهوری خواهان به تحریک بیشتر کشورهای منطقه علیه ایران خواهند پرداخت و قرارداد 100 میلیارد دلاری آمریکا با عربستان جهت فروش تسلیحات به این کشور(چیزی نزدیک به 9 برابر بودجه دفاعی ایران در سال 1394[7]) از جمله نمونه های آن می باشد که هوشمندی هرچه بیشتر دستگاه دیپلماسی ما را می طلبد.
 
پی نوشت ها:

[1] – https://ir.sputniknews.com/opinion/201601111098149/.
[2] – http://yon.ir/Tr3GM.
[3] – http://fa.alalam.ir/news/1782838.
[4] – http://yon.ir/vjIuk.
[5] – http://yon.ir/ydLfW.
[6] – http://parstoday.com/fa/iran-i48814.
[7] – https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/01/30/1044601.
 

پایگاه برهان

انتهای متن/

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.