ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 30193
  • ۱۴ تیر ۱۳۹۶ - ۵:۲۰
  • 81 بازدید
  • ارسال توسط :
زود است از دنیا بروم + عکس

زود است از دنیا بروم + عکس

گروه جهاد و مقاومت مشرق – آنچه در ادامه می خوانید، وصیتنامه شهید سید احمد حاج بابایی است که در دبیرستان سپاه تهران تحصیل می کرد و در دوران دبیرستان به جبهه رفت و در سن 20 سالگی و در 11 تیرماه ۱۳۶6 و در جریان عملیات نصر 4 شهید شد. مزار این شهید در […]

گروه جهاد و مقاومت مشرق – آنچه در ادامه می خوانید، وصیتنامه شهید سید احمد حاج بابایی است که در دبیرستان سپاه تهران تحصیل می کرد و در دوران دبیرستان به جبهه رفت و در سن 20 سالگی و در 11 تیرماه ۱۳۶6 و در جریان عملیات نصر 4 شهید شد. مزار این شهید در بهشت زهرا (س) قطعه ۲۶ ردیف ۶۵ شماره 14 قرار دارد.

وصیّت اوّل : عملیات کربلای ۵

به نام او جَلَّ شَأنَهُ

یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی

نصیحت ما :
الحمداللّه به اَسماءش که بالاخره، در این دیر خرابات ذرّه ای از شراب معرفت را، به ما چشانید و تا به آخر ما را ، مست و مدهوش، باقی گذاشت تا ناظران نظر کنند، و عاقلان اندیشه و عبرت بگیرند، و تجربه اندوزی کنند که چیست این «مِیْ» که سر و سامان عاشقان را، تا به نقطه ی وصل سوزانده!

حاضران ببینند و آیندگان بشنوند، قدرت اثر «مِیْ» را که به خدا قسم، تنها وسیله برای قرب به خدا همین است، معرفتی که با درون عَجین گشته ؛ نه امروز و نه دیروز ،که از عالم «ذَرّ» ! و نه اثرش امروزی است، و نه فردائی ، که تا آنجا که بخواهد !
این معرفت و عرفان، که تنها وسیله ی سعادت و لقای ربّ است، انسان را به درجه ی والای نفس مطمئنه می رساند که هم راضیه است و هم مرضیه و شکر خدا را که نگفتیم: رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً بلکه او گفت: ارْجِعِی إِلی رَبِّک ِ
ایمان بیاوریم که رجوعی است و برگشتنی !
باور داشته باشیم که این دنیا فانی است !
بفهمیم که نَفس دشمن اول ماست !

و امروز که این وصیّت نامه را می نویسم،
به خدا قسم از بهترین لحظات عمرم است، چه با همه که غیرند ، تسویه حساب کنم و بلامانع رجوع کنم و به خدا قسم شرم دارم از آنچه می نویسم و شرم دارم در بهشت زهرا سلام اللّه علیها دفن شوم و شرم دارم تا شهیدم خوانند! و بدانید در این چند لحظه که در دنیاتان بودم، هیچکس را عزیزتر و مهربان تر و کریم تر از او ندیدم و سپاس خدا را که اموراتم را به مردم وانگذاشت تا اهانتم کنند! بلکه خود تمام اموراتم را گذراند.
سپاس خدا را که غفّار بود در مقابل آن همه بدیها و چه بگویم و چه بنویسم که قلمم قدرت تحمّل ندارد و زبانم یارای بیان. بگذار برای همیشه در قلبم بماند که سخن بسیار است.

پدر و مادرم:
تنها تقاضایم حلالیّت است که به خدا قسم، در حقّ تان ظالم بودم و از روی جهالتم بود نه دانائی ام، امیدوارم در این نعمت که نصیبتان شده شاکر باشید.

خواهران و برادرانم !
شما را به خدا قسم در انجام و شناختِ وظائف مقدّسه، کوشا باشید ؛ در حقّ مان دعا کنید و در مسائل سیاسی بی تفاوت نباشید، همیشه مرجع مسائل تان امام باشد و نائب او.
نسبت به دوستان و رُفقایتان کمال احتیاط را مراعات کنید ، در انتخاب و برخورد.

و همه ی شما موظّفید که از هر کس که مرا می شناسد کسب حلالیّت به جِدّ کنید ، وَلو به یک لحظه و نظر.

والسّلٰامُ عَلَی النَّبیِ وآله
حقیر احمد حاج بابایی ۱۳۶۵/۱۰/۲۰

وصیّت دوّم : عملیات نصر ۴

به نام او جَلَّ شَأنَهُ

یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی

کمال نفس مطمئنه که در مقام رضا کسب می شود، موجب انفجار حجاب و کشف و افشاء خون خواهد بود، لذاست که تمامی چهارده معصوم علیهم السّلام که رسیدند، همه خونین شدند و آغشته بخون و مویّد این ادعا : إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلاً است و جمله ی مقابلش که «إلهِی رِضًی بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ».
پس بدانید بِجَمعه با این مقدمات، معنای جمله شهید همّت را که: کربلا رفتن خون می خواهد ! حرف زیاد است و سخن بسیار ولی دم فرو می بندم ، مبادا ضایع گردد.

و دیگر ؛ وصایا ، نامه های ماست به دوستان، خصوصا برادرم رضا، پس هر چه بوده جمع کند و آنچه صحیح است و مناسب احوال نشر دهد و اگر او نبود برادر دیگرم مجتبی.

مولای من! طبیب من! بدتر از من در این عالم چه کسی است؟ پست تر از من درمیان این عباد مُکرّمت چه کسی است؟ ای بدبخت چه بد مأوائی انتخاب کردی و چه راهی پیش گرفتی هنوز هم از غالب شیطنت و حیوانیّت بیرون نیامدی، همه اش گناهی، گناه گناه.

و من در عَجَبَم و مضطرب که بالاخره چه خواهد شد؟ تا امروز نه اراده ای بوده و نه اجازه ای، تنها راه شاید آن باشد که در این عملیات اگر توفیق شرکت بود جراحت سختی بردارم تا مگر از این طریق آدم بشوم بهرحال هر چه او بخواهد.

از همه کس حلالیّت می طلبم و باید اعتراف کنم که نمی خواهم امروز از دنیا بروم، امروز برایم زود است؛ خیلی هم دوست دارم بعد از آنکه لذّت مناجات ها و نمازها را چشیدم و در این دنیا أَئمّه را به چهره زیارت کردم و مست جمالشان شدم آنگاه هر چه رضای او بود، از دنیا بردم.

وَالسٌلامُ علَی النٌَبی و آله
احمد حاج بابایی ۱۳۶۶/۰۳/۳۰

 ولادت : ۱۳۴۶/۰۴/۱۸
 شهادت: ۱۳۶۶/۰۴/۱۱

منبع: یادواره شهدای دبیرستان سپاه تهران

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.