ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 34904
  • ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ - ۶:۴۱
  • 79 بازدید
  • ارسال توسط :
خبرنگاران؛ قشری که در بحران‌ها و سختی‌ها حضور فعال دارد/ کار در حرفۀ خبرنگاری روز و شب نمی‌شناسد

خبرنگاران؛ قشری که در بحران‌ها و سختی‌ها حضور فعال دارد/ کار در حرفۀ خبرنگاری روز و شب نمی‌شناسد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  آرمان کرمان ، به مناسبت فرا رسیدن روز خبرنگار بر خود لازم دانستیم تا با یکی از خبرنگاران پیشکسوت در این رابطه  مصاحبه ای داشته باشیم. آذر همتی پیشکسوت حرفه خبرنگاری می گوید : از سال […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  آرمان کرمان ، به مناسبت فرا رسیدن روز خبرنگار بر خود لازم دانستیم تا با یکی از خبرنگاران پیشکسوت در این رابطه  مصاحبه ای داشته باشیم.

آذر همتی پیشکسوت حرفه خبرنگاری می گوید : از سال 58 که به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمدم، با روزنامه جمهوری اسلامی که اولین روزنامه نوپای انقلاب اسلامی بود، آشنا و به همکاری با این روزنامه مشغول شدم. البته چون آموزش خبرنگاری ندیده بودم، ضمن کار، تجربه کسب می‌کردم. اما به نوشتن متن‌های ادبی علاقمند بودم و همین باعث می‌شد که زودتر یاد بگیرم.

بعد از چند سال به خاطر ازدواج و فرزندان مجبور شدم کار را کنار بگذارم و مجددا از سال 70 همکاری خودم را با روزنامه جمهوری اسلامی ادامه دادم.

این کار در وهلۀ اول به عشق و علاقه نیاز دارد هر چند مشکلات کار زیاد است و باید با این مشکلات هم دست و پنجه نرم کرد.

همانطور که شما هم درگیر هستید و می‌دانید، کار در حرفۀ خبرنگاری روز ، شب ،ساعت ، تعطیل و غیرتعطیل نمی‌شناسد و هر وقت که نیاز باشد باید در صحنه باشید و این امر زندگی را کاملا تحت‌الشعاع قرار می‌دهد به طوری که وقتی یکی از فرزندانم اظهار تمایل کرد که در این حرفه وارد شود، طبق تجربۀ خودم او را نهی کردم. هر چند معتقدم کار رسانه‌ای انسان را در جریان بسیاری از مسائل، مشکلات، اخبار و رویدادها قرار می‎‌دهد و این یک امتیاز محسوب می‌شود.

این روزها شاهدیم که همۀ ادارات و ارگان‌ها برای کارکنان خود امتیازاتی قائلند ولی خبرنگاران عزیز که یک تشکل صنفی مدافع حقوق خود ندارند و اگر هم دارند در تامین رضایت همکاران چندان موفق نبوده‌اند، از بسیاری امکانات و امتیازات محرومند.

اساساً تشکیلاتی که برای حمایت از این قشر راه‌اندازی می‌شود باید بدون جهت‌گیری سیاسی و فقط در راستای تامین منافع خبرنگاران عزیز حرکت و ایفای نقش کند.

مشکلات روبروی خبرنگاران

موضوع بیمۀ خبرنگاران که البته بیشتر شامل خبرنگاران رسانه‌های محلی می‌شود، مسئلۀ مسکن و دیگر مسائل همواره از دغدغه‎های این قشر بوده و هست. قشری که در بحران‌ها و سختی‌ها حضور فعال دارد، شهید و جانباز می‌دهد، شهیدان حسن مصطفوی و اسماعیل عمرانی‌ها را تقدیم می‌کند و در واقع با پیام رسانی و اطلاع رسانی به موقع و بهنگام، سعی می‌کند جامعه را در جریان آخرین اخبار و رویدادها قرار دهد و سطح آگاهی مردم را افزون کند.

 

خاطرات تلخ و شیرین

البته این کار تلخی‌ها و شیرینی‌های خاص خود را هم دارد که بنده در سوابق کار خبری خودم می‌توانم از ارسال خبر شهادت برادرم و اخبار و گزارشات زلزلۀ بم به عنوان تلخ‌ترین خبرها یاد کنم و شیرینی حضور حداکثری مردم در صحنه‎های مختلف حمایت از نظام جمهوری اسلامی اعم از انتخابات، راهپیمایی روز قدس و 22 بهمن نام ببرم که خون تازه در رگ‌های انقلاب می‌تراود و خاک یأس بر چهرۀ منحوس دشمنان نظام می‌پاشد.

اوایلی که بنده کار خبرنگاری را شروع کردم، مصادف بود با سال‌های اول جنگ تحمیلی و امکانات بسیار محدودی که برای ارسال خبر و عکس وجود داشت. آن زمان از اینترنت و فضای مجازی که خبری نبود و حتی دستگاه نمابر هم نداشتیم. خبر را که تهیه می‌کردیم پس از تنظیم، تلفنی برای واحد خبر قرائت می‌کردیم و آن‌ها همزمان ضبط و پیاده می‌کردند و اگر به تنظیم مجدد نیازی بود، تنظیم می‌کردند.

برای ارسال عکس بخصوص از جبهه و رزمندگان(آن زمان در غرب کشور و استان کرمانشاه که درگیر جنگ بود، ساکن بودم.) باید فیلم مربوطه را که حتما هم باید سیاه و سفید می‎بود، با اتوبوس به تهران ارسال می‌کردیم و یکی از همکاران روزنامه می‎رفت می‎گرفت و آن‌ها را چاپ و استفاده می‌کردند.

البته من با همسرم هر دو کار خبر و نمایندگی روزنامه را در استان کرمانشاه به عهده داشتیم و ایشان هر روز تعداد چند گونی روزنامه سهمیه جبهه‌های غرب را به شهر اسلام آباد غرب یا گیلانغرب می‌بردند و گاهی هم اقدام به مصاحبه با رزمندگان و فرماندهان می‎کردند و عکس می‌گرفتند و به کرمانشاه ‌می‌آوردند تا به تهران ارسال کنیم.

در مورد خبر تلخ شهادت برادرم باید عرض کنم برادرم شهید بهزاد همتی سال‌های 59-60 و 61 در شهر دیواندره از استان کردستان به خدمت مشغول بودند و آخرین مسئولیت ایشان بخشداری شهر دیواندره بود که متاسفانه برادرم و شهردار(شهید سیدحمید محمدی) با یک برنامۀ از پیش طراحی شده توسط گروهک ضد انقلاب کومله به شهادت می‌رسند.  خون این دو عزیز که یکی شیعه و دیگری از اهل سنت بودند، پیوند این دو مذهب را مستحکم‌تر کرد و در افشای چهرۀ پلید مدعیان حمایت از خلق، بسیار موثر بود.

 

شهدای خبرنگار تعهد خود را به منصه ظهور رساندند

در پایان جا دارد از شهدای عزیز خبرنگار استان کرمان هم یاد کنیم که با خون خود، تعهد خود را در انجام رسالت حرفه‌ای اطلاع رسانی به منصۀ ظهور رساندند. باشد که رهرو شایسته‌ای برایشان باشیم.

 

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.