ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 38469
  • ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۷:۳۶
  • 82 بازدید
  • ارسال توسط :
علاقه به جبهه باوجود مجروحیت و درد شدید/ خدمت به پدر و مادر بزرگترین افتخار شهید

علاقه به جبهه باوجود مجروحیت و درد شدید/ خدمت به پدر و مادر بزرگترین افتخار شهید

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرنگار فعالیت‌های قرآنی خبرگزاری فارس جامعه قرآنی کشور در پانزدهمین دیدارشان با خانواده‌های معظم شهدا در سال 1396 به دیدار خانواده شهید هاشم لطفی رفتند. اعزام مجدد به جبهه باوجود مجروحیت و درد شدید در ابتدای این دیدار برادر شهید ضمن خیر مقدم به […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرنگار فعالیت‌های قرآنی خبرگزاری فارس جامعه قرآنی کشور در پانزدهمین دیدارشان با خانواده‌های معظم شهدا در سال 1396 به دیدار خانواده شهید هاشم لطفی رفتند.

اعزام مجدد به جبهه باوجود مجروحیت و درد شدید

در ابتدای این دیدار برادر شهید ضمن خیر مقدم به حاضران گفت: برادرم با اینکه نوجوان بود ما را مجاب کرد که به جبهه برود در عملیات کربلای 5 در شلمچه مجروح شد و درحالی که هنوز بهبود نیافته بود دوباره به جبهه بازگشت. پیش از اعزام به یاد دارم شب آخر به شدت درد داشت اما عزمش جدی‌تر از آن بود که این درد بتواند جلوی او را بگیرد.

جامع‌الابعاد بود و در موضوعات فرهنگی، هنری و ورزشی فعالیت داشت

همیشه خندان و شاداب بود از دوره دبستان وارد بسیج شد و درسش هم خیلی خوب بود، در بسیج هم مسئول واحد نوجوانان و مسئول فرهنگی بود. اهل ورزش و هنر بود و نقاشی می‌کرد، به واقع یک انسان جامع‌الابعاد بود.

 

 

خدمت به پدر و مادر بزرگترین افتخار شهید

خدمت به پدر و مادر را بزرگترین افتخار خود می‌دانست و به معنی واقعی خادم این عزیزان بود.

همه خصوصیات این شهید حاصل لقمه حلال و تربیت صحیح پدر و مادر بود. پدرم باوجود درآمد کم اما همه فرزندانش اهل قرآن و تحصیل‌کرده هستند و در سال‌های جنگ تقریباً در تمام دوران دفاع مقدس حداقل دو فرزند مادرم در جبهه بودند.

برگزاری جلسه قرآن در مسجد و شرکت در مسابقات

درکنار فعالیت‌های مختلف فرهنگی اهتمام خاصی به قرآن داشت و در مسجد جلسه قرآن برای بچه‌ها برگزار می‌کرد، در چند مسابقه قرآن هم شرکت کرده و جوایزی دریافت کرده بود.

سرانجام این شهید عزیز سال 1366 در منطقه ماؤؤت عراق براثر اصابت موشک به شدت مجروح شد و چند روز بعد به شهادت رسید. هنگامی که خبر شهادت هاشم را شنیدم به سراغ مادر رفتم که مشغول خواندن نماز بود، نماز مغرب را که خواند خبر شهادت برادرم را به مادر دادم و جالب است که مادر با آرامش از جایش برخواس، نماز عشاء را هم خواند و پس از پایان نماز پی‌گیر خبر شهادت فرزندش شد.

اغلب اوقات روزه‌دار بود اما نمی‌گذاشت کسی متوجه شود

در ادامه مادر شهید درباره فرزندش گفت: هاشم بسیار مؤمن بود و اغلب اوقات روزه می‌گرفت درحالی که نمی‌گذاشت کسی از روزه‌داریش مطلع شود. به مسجد علاقه زیادی داشت و بیشتر زمانش در مسجد سپری می‌شد.

 

 

علاقه به درس حتی در جبهه

درسش خیلی خوب بود و باعلاقه درس می‌خواند در منطقه هم که بود به ما پیام داد که کتاب‌هایم را بفرستید تا همین‌جا درس بخوانم. قاری قران بود و یکبار از مسجد به دلیل برگزیده شدن در مسابقه جایزه گرفته بود.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.