ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 39425
  • ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۷
  • 586 بازدید
  • ارسال توسط :
جوان ترین فرمانده شهید دلفانی/برای دفاع از فرزند زهرا(س) راهی جبهه شدم

جوان ترین فرمانده شهید دلفانی/برای دفاع از فرزند زهرا(س) راهی جبهه شدم

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از سفیر افلاک؛ شهید خدامروت گلی در سال ۱۳۴۵ در روستای گرمخانی نورآباد در کانون گرم یک خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود.   وی از کودکی به خاطر هوش سرشار و عمیقی که داشت […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از سفیر افلاک؛ شهید خدامروت گلی در سال ۱۳۴۵ در روستای گرمخانی نورآباد در کانون گرم یک خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود.

 

وی از کودکی به خاطر هوش سرشار و عمیقی که داشت از دوستان و همسالانش متمایز گردید.

 

 

در سن هفت سالگی به هرسین برای یادگیری علم هجرت نمود با وجود کمی سن علاقه فراوانی به فرهنگ غنی و بارور اسلامی و کسب ارزشهای متعالی اسلام داشت در راستای مبارزات سیاسی امت و آغاز قیام در راهپیمایی ها شرکت و در پخش اعلامیه های حضرت امام به طور جدی تلاش می کرد.

 

با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی شهید گلی با اینکه سن و سالش کم و جثه اش کوچک اما دارای روحی بلند بود و به حفظ و حراست از شهر و کنترل عوامل مخرب و فرصت طلب پرداخت بعد از آرامش نسبی در بخش هرسین به ادامه تحصیل و کار کشاورزی پرداخت.

 

همزمان با حمله مزدور حاکم بر عراق به میهن اسلامی ما تحصیل و مدرسه را ناتمام گذاشت و نخستین فردی بود که در زادگاه خویش جهت اعزام به جبهه در بسیج عشایری نام نویسی کرد و همراه جمعی از دوستان و اقوام خویش عازم جبهه های نبرد گردید و پس از چند ماه از شروه جنگ به منطقه سر پل ذهاب اعزام شد .پدرش جانباز و برادرش هم جانباز 70 و قطع دو پا است.

 

او در جبهه های غرب آگاهانه و با ایثار و با ایمان قلبی در راه خدا انجام وظیفه می کرد در میدان استراحت نمی کرد و خستگی را هم احساس نمی کرد با خدا و در راه خدا مأنوس بود او در بیمارستان بستری بود بعد از مختصری بهبودی که حاصل گشت او که سربازی راستین و صدیق امام و جبهه و جنگ بود جبهه را ترک نکرد بلکه وارد سپاه شد در آغاز جنگ مسئولیت هایی به ایشان محول شد از قبیل  مسئول گروهان و بعد از ورود به سپاه ایشان مسئولیت هایی که عبارتند از مسئول تیم اطلاعات در پادگان ابوذر ، معاونت عملیاتی سپاه ریحاب ، قائم مقام سپاه ریجاب ، مسئول پادگان امام ( بیونیچ ) مسئول محور دالاهو و مسئول محور تیپ نبی اکرم (ص) وآخرین مسئولیت ایشان قائم مقام طرح عملیات تیپ نبی اکرم (ص) بود که به او محول کردند.

 

ایشان به خوبی و به نحو احسن از عهده این مسئولیت ها بر آمد و تنها و تنها برای رضای خالق بی همتا و یاوری دین و ولایت فقیه او همچنین در عملیات های مختلفی شرکت داشت و از آغاز جنگ  عملیات فتح باری دراز عملیات های ابتدای والفجر ۴و۵ ، پاکسازی کانی صفر ( دالاهو )، عاشورا ،قادر ۱ و آخرین عملیاتی که ایشان در آن شرکت داشتند 10 اسفند سال 64 در عملیات والفجر ۹ بود که در منطقه سلیمانیه عراق  و درسن 19 سالگی به اعلی درجات رسید و پیکر  مطهرش در منطقه به جا مانده و در مورخه 77/6/20 پیکر پاکش را تحویل خانواده و در گلزار شهدای کرمانشاه بخاک سپردند.

 

لازم است قطره ای از دریای بیکران روح بلند و اخلاق نیکوی این شهید عزیز گفته شود.

 

ایشان بسیار مهربان جدی ، صبور و متین و محجوب بود و همیشه لبخند به لب داشتند او محبوب تمام اقوام و دوستان بود.

 

اما در مسائل مربوط به جبهه و جنگ بسیار سخت کوش ، شجاع و مخلص و فعال بود و درنگی را جایز نمی دانستند او همیشه می گفت دوست دارم که یک گردان رزمنده و دلاور و همیشه مهیا برای عملیات را سازماندهی کنم او بسیار مظلوم بود همچنان که خود می گفت: "مظلومیت ما بعد از شهادتمان ثابت می شود ".

 

این شهید بزرگوار که اخلاص و سادگی و گمنامی و سیاست و خشونت شمشیر با درونی زلال از محبت به خدا و امام و انقلاب از او چهره ای مخصوص ساخته بود که بتعریف نیاید جز اینکه تنها شهادت معرف نیکوی راستین و صادق اوست در قسمت کوتاهی از وصیت نامه ایشان که در عملیات قادر به تحریر در آمده می خوانیم :

 

امروز تاریخ 06/18 /64است و شهادت نامه خود را در حالی می نویسم که آتش دشمن مثل باران شدت دارد   ولی خدا خودش گواه است که هراس به دل راه نخواهم داد و با امام خواهم بود، پیش خود فکر می کردم امروز روز امتحان است ، روزی است که مشخص می شود پیرو دین بودن یعنی چه ؟خودم می دانم خیلی گناه کرده ام ولی خدا را شکر می کنم ضد انقلاب نبوده ام گناهانم بیشتر حق خداوند است که خیلی مهربان و رئوف است و شاید به عزت خون  همان شهدای پرپر شده دور و برم که آن روز نگاهشان می کردم ببخشد. ای برادران اسلام خیلی مظلوم است و باید کمک کنید تا نجات پیدا کند از دست اجانب البته امروز ندای این یاران از ایران بلند است آنهم به رهبری حضرت امام ….

 

خداوند تو گواه باش که برای حب مقام در جبهه نماندم بلکه می خواستم از فرزند زهرا(س) دفاع کنم و عاشق این عزیزان از خود گذشته بسیجی بودم و السلام . (ارتفاع گوزیل خدامروت گلی)

 

 

تکرار عمل برای خدا  

همرزم شهید میگوید: "شهید گلی همواره این حدیث را تکرار میکرد" : من کان حبه لله و بغضه لله و طرده لله فهوممن یکمل ایمانه : امام صادق علیه السلام فرمود: هرکسی دوستیش و دشمنی اش برای خدا باشد و جذب دفعش برای خدا باشد و بخشش و عطایش برای خداباشد او ایمان کامل دارد.

 

متن کامل وصیت نامه:

بسمه تعالی

با درود فراوان به حضرت ولی عصر (عج ) و نایب بزرگوارش حضرت امام و با سلام به امت شهید پرور و شهدای عزیز اسلام که افتخار شرف و انسانیت و چگونه زیستن و مردن را به ما و گمراهان آموختند .

 

باید ما بدانیم دنیا جای زندگی کردن برای مومن نیست ، همانا که دنیا زندان مومن و بهشت کافر است . انسان در صورتی می تواند به سعادت اخروی برسد که مطیع امر پروردگار خویش باشد و دستوراتش را اجرا کند ، قرآن می فرماید : خیال کردید همینکه گفتید ما مسلمان هستم ، شما را بدون آزمایش  می گذاریم ، خداوند آن کسانی را که شعار می دهند آزمایش می کند تا خوبان از بدان جدا شوندو انسان باید عمل صالح داشته باشد نه شعار .

 

بزرگترین ستون دین نماز است اما نماز خواندن تنها کافی نیست ، همینکه انسان نشست و دو رکعت نماز خواند ، خیال کند بار از گردنش افتاده ، باید نماز را بپا دارد ، خیال می کنند اگر دو رکعت نماز هول هولکی بخواند فردا او را به بهشت می برند خیر این خبرها نیست که قرآن کریم می فرماید ، قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین ، یعنی بگو ای پیغمبر ، همانا نماز و طاعت و کلیه اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است .

 

بله انسان فقط بایست سر تعظیم را در برابر پروردگار فرو آورد نه در برابر آدم پولدار یا آدم زورگو و یا ساختمان و غیره … که امروز همه آن چیزها برای دنیای کفر قابل پرستش است ، بله جبهه رفتن باید برای خدا باشد ، نماز جمعه باید برای خدا باشد ، کمک به جبهه و فقرا باید برای خدا باشد ، حجاب باید برای خدا باشد و … اگر به غیر رضای او باشد هیچ فایده ای ندارد حتی انسان مرتکب گناهی شده بجای ثواب.

 

امروز تاریخ 64/06/18 است و شهادت نامه خود را در حالی می نویسم که آتش دشمن مثل باران شدت دارد ( البته از خود مطمئن نیستم تا آخر شهادت نامه زنده خواهم ماند یا نه ) ولی خدا خودش گواه است که هراس به دل راه نخواهم داد و با امام خواهم بود، پیش خود فکر می کردم امروز روز امتحان است ، روزی است که مشخص می شود پیرو دین بودن یعنی چه ؟ خودم می دانم خیلی گناه کرده ام ولی خدا را شکر می کنم ضد انقلاب نبوده ام گناهانم بیشتر حق خداوند است که خیلی مهربان و رئوف است و شاید به عزت خون همان شهدای پرپر شده دور و برم که آن روز نگاهشان می کردم ببخشد.

 

ای برادران اسلام خیلی مظلوم است و باید کمک کنید تا نجات پیدا کند از دست اجانب.

 

در پایان خداوندا تو گواه باش که برای حب و مقام در جبهه نماندم بلکه خواستم از فرزند زهرا دفاع کنم و عاشق این عزیران از خود گذشته بسیجی بودم و السلام .

ارتفاع گوزیل – خدا مروت گلی

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.