ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 44004
  • ۱۰ شهریور ۱۳۹۶ - ۶:۲۸
  • 64 بازدید
  • ارسال توسط :
در قنوت نمازش آرزوی شهادت داشت/ اجازه ثبت NGO شهدای منا داده نشد

در قنوت نمازش آرزوی شهادت داشت/ اجازه ثبت NGO شهدای منا داده نشد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خبرنگار نسل شاهوار دو سال از وقوع فاجعه منا در دهم ذی الحجه می گذرد، حج سال 94 برای ایرانیان با خاطرات تلخ سقوط جرثقیل در در مسجد الحرام و فاجعه غم بار منا عجین شده […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خبرنگار نسل شاهوار دو سال از وقوع فاجعه منا در دهم ذی الحجه می گذرد، حج سال 94 برای ایرانیان با خاطرات تلخ سقوط جرثقیل در در مسجد الحرام و فاجعه غم بار منا عجین شده است. حوادث بی سابقه ای که توسط خاندان آل سعود در جریان حج تمتع رقم خورد باعث جان باختن بیش از هفت هزار نفر از حجاج خانه خدا شد. 475 نفر از زائران ایرانی جانباختگان فاجعه منا از حجاج ایرانی بودند و حاج مجید یونسیان تنها شهید حادثه منا از شهرستان شاهرود بود.

خانواده های شهدای منا بر تعمدی بودن و نقش پررنگ عربستان در این فاجعه تاکید دارند و اذعان دارند اگر سخنان صریح رهبر معظم انقلاب خطاب به عربستان به منظور بازگرداندن پیکر حجاج ایرانی نبود، شاید آل سعود هیچگاه پیکرهای مطهر این عزیزان را تحویل نمی داد.

متن زیر ماحصل گپ و گفتگویی دوستانه با خانواده شهید حاج مجید یونسیان است

شهادت در فاجعه منا روزی حاج مجید بود

پدر شهید: حاج مجید خلق و خوی خاصی داشت. حتی در حد یک تماس تلفنی خودش را مدیون بیت المال نکرد.

شهادت در فاجعه منا روزی حاج مجید بود، به قول ما بچه های جبهه و جنگ و عملیاتی ها جزو امضا شده بودند، با روحیاتی که از مجید سراغ داشتم اگر حتی در فاجعه منا هم شهید نمی شد ممکن بود در سوریه شهید شود.

با کاروان 260 نفره جانبازان در سال 94 عازم حج شدیم، از بیناد تماس گرفته بودند و گفته بودند چون از هیچ سهمیه ای استفاده نکرده اید می توانید همراه هم بیاورید، تصمیم گرفتم حاج خانم را که تا کنون به حج تمتع نبرده ام را هم با خود ببرم، به مجید هم زنگ زدم و گفتم اگر شرایط سفر حج مهیا شود تمایل داری یا نه که همراهی در این سفر و شهادت روزی او بود.

نماز شب مجید ترک نمی شد

مجید در مکه هم دائم به افرادی که روی ویلچر نشسته بودند و افراد مسن کمک می کرد، نماز شبش ترک نمی شد، پیگیر کارهای مادرش بود و هر روز با خانواده اش در ارتباط بود. به یاد ندارم که جلوتر از من وارد جایی شده باشد، تا زانو نمی زد مقابل من کاری نمی کرد.

همه اعضای کاروانه صبح روز عید قربان برای صرف صبحانه دور هم جمع شده بودیم، منتظر مجید بودم که دیدم با روحانی کاروان حجت الاسلام مرتضایی وارد چادر شدند، بعد از صرف مختصر صبحانه ای به صورت سرپایی رو به من کرد و گفت: «بابا می توانم یک آب اضافه بردارم؟» وقتی به وی جواب مثبت دادم و گفتم این آب ها برای شما حجاج است و موردی ندارد به جز بطری خودش یک بطری آب دیگر برداشت و به همراه روحانی کاروان و چند نفر دیگر برای رمی جمرات از چادر بیرون رفت، چند قدمی به دنبالش رفتم اما به دلیل تغییر در برنامه رمی جمرات خانم های کاروان و ادامه پذیرایی به چادر برگشتم.

بدون مجید به ایران بازگشتیم

ساعت حدود 9 صبح بود که مطلع شدم چه فاجعه ای رخ داده است، جزو اولین نفراتی بودم که در صحنه حاضر شده بودم و آنچه می دیدم برایم غیر قابل باور بود، افرادی که هنوز زنده بودند روی هم تل انبار شده بودند و اگر همکاری سعودی ها بود بسیاری از حجاج نجات پیدا می کردند. از مجید خبری نبود، همان روز خیلی پیگیری کردیم اما ساعت یازده شب بدون یافتن مجید برگشتیم و بعد از آن نیز تا یک هفته به دنبال مجید بودیم اما کوچکترین اثری از او نیافتیم و بدون مجید به ایران بازگشتیم و پیکر حاج مجید همراه با پیکر شهید رکن آبادی بعد از گذشت حدود دو ماه از فاجعه منا به ایران بازگشت.

امتحان الهی با دیدن داغ فرزند دشوار است

از افرادی که در فضای مجازی ناآگاهانه شایعاتی را علیه خانواده خانواده های شهدای مکه و منا به ویژه در فضای مجازی ساخته می شود گلایه مندیم. طعنه ها، کنایه ها و زخم زبان هایی که در فضای مجازی در خصوص دیه یک میلیاردی و دریافت پول های هنگفت مطرح شد ما را به شدت آزار می دهد. متاسفانه برخی درک نمی کنند امتحان الهی با دیدن داغ فرزند چقدر سخت است و متوجه رنج زیادی که خانواده های شهدای فاجعه منا و مکه متحمل می شوند نیستند. دعا می کنم خداوند هیچ کس را با دیدن داغ فرزندش آزمایش نکند.

اجازه ثبت NGOشهدای منا داده نشد

فاجعه تلخ منا و حوادثی که در مکه اتفاق افتاد همچنین کوتاهی دولت عربستان هیچ گاه نباید به فراموشی سپرده شود. به عملکرد مسئولان در خصوص فاجعه منا و حوادث مکه نقد فراوانی دارم، بی تدبیری و بی مسئولیتی برخی مدیران و مسئولان را نمی توانیم نادیده بگیریم. کمیته حقیقت یاب و نتیجه تحقیق هایش چه شد و چه دستاوردهایی داشت؟

مسئولان باید پاسخگو باشند. اگر تشر حضرت آقا نبود عربستان حتی بدن های شهدای منا را به ما تحویل نمی داد.  یک مدیر از مدیرانی که کوتاهی کردند از کار برکنار نشدند. حتی اجازه ندادند که NGOشهدای منا به ثبت برسد.

دانشگاه تنها یک مدرک فوق لیسانس افتخاری چهارتا شده به ما داد

حاج مجید کارشناس فرهنگی دانشگاه صنعتی بود و تا پیش از شهادت علی رغم چند سال فعالیت استخدام نشده بود.

در مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت در دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل بود، تمام واحدهای درسی مقطع فوق لیسانس را پاس کرده بود و فقط دفاعیه اش باقی مانده بود. اما مسئولان دانشگاه لطف کردند و تنها یک مدرک فوق لیسانس افتخاری چهارتا شده به ما دادند که بی حرمتی به ما بود. تا به حال کسی از دفاعیه رد نشده است، حق گرفتنی است و تا گرفتن مدرک لیسانس حاج مجید پیگیر هستم.

موضوع دیگر گلایه مندی ما از مسئولان شهری است، در بروجرد میدان علامه بروجردی به نام شهدای منا تغییر یافت، در شهرهای دیگر المان هایی خاص شهدای منا ساخته شد و خیابان های اصلی شهر به نام شهدای منا تغییر یافت اما در شاهرود مسئولان شهر علی رغم مصوبه شورای امنیت ملی هیچ کاری نکردند و تنها بلوار میدان قیام تا سه راهی تقاطع میدان حسینی را به نام بلوار شهدای منا نامگذاری کردند.

مجید از دوران راهنمایی نماز شب می خواند

مادر شهید: مجید سال 65 به دنیا آمد. علت اصلی خلق و خوی و روحیات خاص مجید رعایت مسائل شرعی و تکرار ذکر ائمه در دوران بارداری و شیردهی مجید بود. در دوران شیردهی مجید را با ذکر قرآن شیر می دادم، اگر شک داشتم کسانی در مال و اموال شان اندکی شبهه هست رعایت می کردم و از طعام آنها استفاده نمی کردم.

از همان دوران کودکی علاقه خاصی به مسجد داشت، از 5 سالگی دائم اصرار داشت که به مسجد غربای شاهرود برویم. از هفت سالگی به بعد نمازهایش را دقیق و به موقع می خواند و از سن 9 سالگی به بعد هم روزه کامل می گرفت.

دوران تحصیلی راهنمایی مجید در تهران بود، نیمه شب ها که از خواب بر می خواستم جای مجید در رختخوابش خالی بود و در بهار خواب منزل نماز شب می خواند.

دوران عقد برای هر جوانی جزو بهترین دوران زندگیش است ولی مجید نگران این بود که مبادا در مجلس عروسی اش کوچکترین گناهی انجام شود.

در گلزار شهدا خانمی از همسایه ها به من گفت به ندرت عروس و دامادی پیدا می شود که در مجلس عروسی اش نماز بخواند اما دیدیم که حاج مجید شب عروسی اش اول نماز خواند و بعد به مراسم عروسی خودش رفت.

مجید برای رمی جمرات رفته بود و دیگر برنگشت، تا شامگاه عید قربان چادر به چادر در جستجوی مجید بودیم نمی توانستم باور کنم چه اتفاقی افتاده است، باید بدون مجید بازمی گشتیم، وقتی به هتل بازگشتیم در اتاق سه تخته مان جای مجید خالی بود.

در قنوت نمازش آرزوی شهادت داشت

همسر شهید: سال 88 و در روز میلاد امام رضا علیه السلام با هم ازدواج کردیم. کارشناس فرهنگی دانشگاه صنعتی شاهرود بود و نقاط مشترک فکری و فرهنگی زیادی با هم داشتیم، همیشه دوست داشت زندگی ما زندگی باشد که مورد رضایت و قبول اهل بیت علیهم السلام و امام زمان عجل الله باشد. همیشه در قنوت نمازش آرزوی شهادت داشت.

تا قبل از وقوع فاجعه منا هر روز با هم ارتباط صوتی و تصویری داشتیم، اما ظهر روز حادثه از صفحه تلویزیون نظاره گر فاجعه ای بودم که اتفاق افتاده است و اسم حاج مجید که به عنوان شهدای فاجعه منا اعلام شد.

شهاب آن روز ها سه ماهه بود، می خواهم شهاب را آنگونه که همسرم دوست داشت تربیت کنم تا آرزوی حاج مجید که دوست داشت شهاب سربازی برای امام زمان عجل الله باشد تحقق یابد.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.