به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، شهدا میسرایند سرود سرخ شهادت را و میشکافند سیاهی ستم ظلمت را آنان میشنوند وزش صبح عدالت را، میچشند طعم شیرین عبادت را و میپوشند لباس خونین شهادت را زیرا محدثین کلام سرخ حسین، مبلیغن […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، شهدا میسرایند سرود سرخ شهادت را و میشکافند سیاهی ستم ظلمت را آنان میشنوند وزش صبح عدالت را، میچشند طعم شیرین عبادت را و میپوشند لباس خونین شهادت را زیرا محدثین کلام سرخ حسین، مبلیغن فرهنگ شهادت و مفسرین آیات جهاد و مفلحین هر فتح الهیاند. اینک که دستهای پر نیاز ما از آستان الهی آنان کوتاه است، به سراغ یارانی میرویم که در سایه سار معرفت ایشان زیستهاند. عبدالله شادی در این گفتوگو حاج عباس عبدالهی را برای ما میشناساند.
آناج: از نحوهی آشنایی خود با حاج عبدالله بفرمایید:
جزو نیروهای ایشان در تیپ امام زمان(عج) بودم همچنین در گردان تکاوران لشکر عاشورا که فرمانده ما بودند به عنوان همکار تا زمان بازنشستگی حاج عباس در خدمتشان بودم. بعدها که به بسیج دانشجویی استان رفتم همواره از وجود پر برکت حاج عباس در امور فرهنگی و حفظ آثار دفاع مقدس بهرهمی بردیم و روایتگری و مداحیهای ماندگاری از ایشان را به ثبت رساندیم.
آناج: از روحیات حاج عباس عبداللهی بگویید؛
حاج عباس دارای شخصیتی خاص بود که نوع تعامل و ارتباط ایشان در کمتر کسی دیده میشود. به حدی که دوستانش را عضوی از خانواده خود میدانست و رابطهای عمیق با آنها برقرار میکرد. در واقع رفاقت ایشان چند بُعدی بود؛ راهنما و استادی قابل که نقش تربیتی خود را بیشتر در قالب شوخی ایفا میکرد و با عمل درس زندگی میآموخت.
نمود عینی حدیث امام حسن مجتبی(ع) با این مضمون بود که، هرچه برای خود میپسندید برای دیگران نیز میخواست و هرچه برای خود نمیپسندید برای دیگران هم نمیخواست. حقیقتا به دنیا وابستگی نداشت و در راه انفاق همیشه پیشقدم بود.
یکی از خاطرات ماندنی که از ایشان دارم مربوط به ماموریت دشوار آموزشی-عملیاتی است که حاج عباس ما را به صعود از صخرهای صد و بیست متری هدایت کرده و ما شب را در غاری دستساز در آن کوه مستقر شدیم. حاج عباس در آنجا شعری در وصف مادر خواندند و سپس شروع به مداحی عاشورایی نمودند که فیلم این مداحی در فضای مجازی منتشر شد. ایشان مداحی امام حسین(ع) را افتخار میدانستند. هر گاه دل گرفته، حزین و یا در خلوت خودشان بودند و یا اوقاتی که میخواستند به نیروها روحیه دهند، شروع میکردند به مداحی و یقین داشتند که نام خدا و ذکر ائمه(ع) کمک رسان است.
روزی حرفی به من زدند که تا لحظهی مرگ فراموش نخواهم کرد، گفتند به شهادت میل عجیبی دارم سپس چفیهای که به گردن داشتند باز کردند و ادامه دادند: این چفیه را در تمامی اماکن مذهبی همچون مکه، مدینه، کربلا و نجف متبرک کردهام مانده بود حرم حضرت زینب(س) که آنهم انجام شد، فکر کنم دیگر کار من در این دنیا تمام شده است!
آناج: مهمترین بارزهی اخلاقی ایشان را در چه میدانید؟
پس از شهادت ایشان در محفلی بودیم که خانواده شهید عبداللهی نیز حضور داشتند و خاطراتی از ایشان نقل میشد. از من هم درخواست شد که خاطرهای از شهید بزرگوار بیان کنم بنده خندیدم و گفتم از ایشان خاطرات معرفتی بسیاری دارم ولی همیشه اولین خاطراتی که به ذهنم میرسد شوخیها و بذله گوییهای حاج عباس است. من از ایشان چهره خشن به یاد ندارم حتی در درگیریها نیز با بذله گویی و شوخی محیط جنگی را عاری از ترس برای همرزمان مینمود.
از دیگر صفات ایشان خاکی بودن، خود ساختهبودن و ایمان عمیق این شهید بزرگوار است. علاقه عجیبی به خانواده خود داشتند؛ نکته ای در خصوص اشاره به خودساخته بودن حاج عباس همین که ایشان مبتلا به تومور بدخیم مغزی بودند. در همان ایام مسابقات تیراندازی بین سپاه، ارتش و نیروی انتظامی برگزار شد. با اینکه حاجی در تیراندازی مقام جهانی هم داشت اما در آن مسابقه تیرها را به خطا زد؛ آنجا به من گفت: عبدالله این تومور دیدم را مختل کرده و دکترها هم ناامید شدهاند؛ ولی من که با این غده از دنیا نخواهم رفت.
مدتی گذشت تا اینکه در منطقه فکه ایشان را ملاقات کردم، لباس تکاوری پوشیده بود و با دوستان شهیدش در سجده نجوا میکرد، جالب اینکه همانجا هم دست از شوخی بر نمیداشت و با ادبیات شوخ طبعانه خود خطاب به آنها میگفت که مطمئن باشید با این بیماری پیش شما نمیآیم. معتقدم این شهید والا مقام با توکل و توسل با بیماری لاعلاج جنگید و سلامتی خود را باز یافت تا بتواند به عنوان مدافع بارگاه زینب (س) به مقام رفیع شهادت نائل شود.
آناج: اگر حاج عبدالله اکنون کنار شما بود، دوست داشتید به ایشان چه بگویید؟
من هرگز فکر نمیکنم که حاج عباس در بین ما نیست، پیوسته ایشان را در کنار خود احساس میکنم. درسهایی که ایشان به من آموختهاند همیشه در متن زندگی من جاریست و هرگز احساس نمیکنم که ایشان در بین ما نیست. به راستی که شهدا همیشه جاویدانند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز