چکیده بر مبنای نظریۀ استعارۀ ماکس بلک، واژهها در یک عبارت استعاری با یکدیگر تعامل میکنند تا معنایی تولید کنند که حاصل این تعامل است.بلک این تعامل را بهعنوان تعاملی بین چارچوب و کانون استعاره تحلیل میکند که در آن، چارچوب با ارائۀ یک بستر منحصربهفرد برای کانون، نوعی گسترش معنایی بر کلمۀ کانونی تحمیل […]
چکیده
بر مبنای نظریۀ استعارۀ ماکس بلک، واژهها در یک عبارت استعاری با یکدیگر تعامل میکنند تا معنایی تولید کنند که حاصل این تعامل است.بلک این تعامل را بهعنوان تعاملی بین چارچوب و کانون استعاره تحلیل میکند که در آن، چارچوب با ارائۀ یک بستر منحصربهفرد برای کانون، نوعی گسترش معنایی بر کلمۀ کانونی تحمیل میکند. کلمۀ کانونی نیز از این تعامل، معنای تازهای کسب میکند. نظریۀ بلک باوجود ارائۀ نکات ارزشمند، در باب مسائلی ازجمله کسب معانی جدید در استعاره ها، نحوۀ عملکرد آنها و درستی یا نادرستی گزاره های استعاری پاسخ روشن و قانع کننده ای ندارد. این نوشته بر آن است تا بررسی جامع و روشنی از نظریۀ تعاملی ارائه دهد و انتقادهایی را نیز نسبت به آن بیان کند.
کلیدواژه ها: استعاره؛ دیدگاه تعاملی؛ ماکس بلک
نویسندگان:
مرتضی براتی: دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
محمدرضا صالحی مازندرانی: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
نصرالله امامی: استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
کریم لویمی مطلق: استادیار زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
فصلنامه حکمت و فلسفه – دوره 12، شماره 48، زمستان 1395.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز