چکیده: گروه های سلفی-تکفیری، جریانی هستند که با خوانشی سطحی از گزارههای دینی، عمل خشونت آمیز خود را در جهت برپایی جامعه ایده آلشان توجیه می نمایند. آنان با برداشتی جزمی و به دور از هرگونه اجتهاد عقلی از شریعت که متاثر از پیشینه ذهنی و ساختار روانی آنان است، درصدد واکنش نسبت به […]
چکیده:
گروه های سلفی-تکفیری، جریانی هستند که با خوانشی سطحی از گزارههای دینی، عمل خشونت آمیز خود را در جهت برپایی جامعه ایده آلشان توجیه می نمایند. آنان با برداشتی جزمی و به دور از هرگونه اجتهاد عقلی از شریعت که متاثر از پیشینه ذهنی و ساختار روانی آنان است، درصدد واکنش نسبت به فرآیندهای ناشی از مدرنیته برمی آیند. داعش نیز به عنوان یکی از شاخه های جریانات سلفی در تلاش است تا با تفسیری رادیکال از گزاره های دینی، عمل خشونت آمیز خود را توجیه نماید. تفسیر رادیکال آن ها از دین بیش از آن که در متن شریعت موجود باشد، ناشی از فضای روانی ملتهب و آشفتگی های مواجهه با دنیای مدرن است. مساله نوشتار حاضر این است که درکنار تفاسیر رادیکال از دین چه عوامل روانشناختی در گرایش افراد به گروه داعش و انجام عمل خشونت آمیز موثر بوده است؟ دستآورد نوشتار حاضر آن است که فشارهای ناشی از دنیای مدرن بر خوانش جزمی داعش از شریعت و تمایل به بروز خشونت رفتاری جهت ارضاء امیال سرکوب شده اثرگذار بوده است. نوشته پیشرو بر آن است تا با بهره گیری از مفروضات بنیادین روانکاوی با تاکید بر خوانش ژیژک از لاکان، اندیشه و عمل داعش را از زاویه روانشناسی سیاسی و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی و کنکاش قرار دهد.
واژههای کلیدی: داعش، کنش رفتاری، روانشناسی سیاسی، خشونت، گروههای سلفی- تکفیری، دگر بزرگ
نویسندگان:
پیمان زنگنه: مربی گروه علوم سیاسی دانشگاه بیرجند
سمیه حمیدی: استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه بیرجند
فصلنامه پژوهشهای سیاسی جهان اسلام – سال ششم، شماره 3، پیاپی 20، پاییز 1395.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز