ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 59415
  • ۱۷ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۸
  • 379 بازدید
  • ارسال توسط :
همسرم شب سالگرد ازدواجمان به شهادت رسید/ پسرم با خدمت در نیروی انتظامی راه پدرش را ادامه می‌‌دهد

همسرم شب سالگرد ازدواجمان به شهادت رسید/ پسرم با خدمت در نیروی انتظامی راه پدرش را ادامه می‌‌دهد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خاورستان، شهید عیدمحمد عباسی سالک‌آباد، یکی از شهدای مواد مخدر استان است که در 13 تیر سال 1373 به شهادت رسید. این شهید در سال 1348 در روستای دزگ توابع زیرکوه به دنیا آمد؛ دوران دبستان را در […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خاورستان، شهید عیدمحمد عباسی سالک‌آباد، یکی از شهدای مواد مخدر استان است که در 13 تیر سال 1373 به شهادت رسید.

این شهید در سال 1348 در روستای دزگ توابع زیرکوه به دنیا آمد؛ دوران دبستان را در زادگاهش سپری کرد و دوران راهنمایی را تا سال دوم در شهر قاین گذراند. بعد از آن برای ادامه تحصیل به مشهد مقدس رفت.

دوران دبیرستان را تا سال دوم دبیرستان خواند. بعد از آن عازم خدمت مقدس سربازی شد و به جبهه رفت و مدت 24 ماه را دلیرانه در جبهه با دشمنان بعثی جنگید. سپس به استخدام کمیته انقلاب اسلامی بیرجند درآمد و با ادغام کمیته با نیروهای انتظامی به مبارزه با اشرار و قاچاقچیان پرداخت.

سرانجام در سال 1373 در نزدیکی روستای تخویج شهرساان درمیان در هنگام درگیری با اشرار مسلح با اصابت گلوله به سر و دست و در اثر ایست قلبی در کنار هم‌رزمش، شهید خزاعی، به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

مزار شهید عیدمحمد عباسی در کنار شهید حسین فلاحی در محل زادگاهش، روستای دزگ شهرستان زیرکوه قرار دارد.

شهید عیدمحمد عباسی سالک‌آباد

طیبه قهرمانی، همسر شهید عید محمد عباسی سالک آباد، در گفتگو با خبرنگار خاورستان، اظهار کرد: همسرم تیرماه سال 73 به دلیل درگیری با اشرار در منطقه اسدیه ( شهرستان درمیان فعلی) به شهادت رسید.     وی افزود: همسرم در قسمت مبارزه با مواد مخدر انتظامی کار می‌کرد و روز آخری که رفت سر کار تا صبح روز بعد برنگشت و من از او خبری نداشتم.     همسر شهید بیان کرد: بعد از گذشت 24 ساعت از بی خبر بودن از همسرم با محل کارش تماس گرفتم و پیگر شدم که چرا به خانه نیامده که یکی از همکارنش گفت: همسر شما به همراه چند نفر از همکاران به ماموریت رفته اند و چون ماموریت تمام نشده است برنگشته اند.     قهرمانی عنوان کرد: در منطقه اسدیه درگیری شده بود و از آنجا به بیرجند درخواست نیرو داده بودند که همسر من و چند نفر ازهمکاران به عنوان نیروی کمکی به اسدیه اعزام شده و در آنجا بین نیروهای انتظامی و اشرار درگیری صورت گرفته که در نهایت همسرم و یکی از همکارانش به شهادت رسیدند.     وی اذعان کرد: همان روز که من با محل کار همسرم تماس گرفتم، یکی از همکاران آقای عباسی به نام آقای اخوت  به خانه ما آمد و گریه می‌کرد، پرسیدم چرا گریه می‌کنید؟ گفت: چیزی نیست و به دلیل اینکه دو روز قبل بردارآقای اخوت فوت کرده بود من فکر کردم او به این دلیل گریه می‌کند وپیگیر نشدم.     همسر شهید بیان کرد: آقای اخوت از من خواست که لباس سیاه بپوشم ودر خانه هم پرچم سیاه نصب کنم که من نگران شدم که نکند برای همسرم اتفاقی افتاده است و اصرار کردم به همکارش که چرا لباس سیاه بپوشم و… که جوابی نداد و گفت نگران نباشید.   شهید عیدمحمد عباسی سالک‌آباد قهرمانی گفت: آن زمان من یک دختر 13 ماهه داشتم و فرزند پسرم هم قرار بود چهار ماه دیگر به دنیا بیاید برای همین ابتدا کسی به من مستقیم نگفت چه اتفاقی افتاده است.     وی اظهار کرد: من که خیلی نگران شده بوده همسر خواهر شوهرم را به محل کار همسرم فرستادم تا ببیند چه خبر است که وقتی همسرخواهر شوهرم برگشت حالش خوب نبود و من مطمئن شدم که اتفاقی افتاده است و گریه می‌کردم.     همسر شهید ادامه داد: همسر خواهر شوهرم گفت آقای عباسی مجروح شده و او را به مشهد منتقل کرده اند که من گفتم می‌خواهم به مشهد بروم اما مانع شدند و گفتند از بس شدت جراحت زیاد بوده او را با هواپیما به تهران برده اند؛ بعد از شنیدن این خبر بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم که در بیمارستان بودم و همسرم همان لحظه اول به شهادت رسیده بود مشهد و تهران بردن بهانه بود که من متوجه نشوم.     قهرمانی بیان کرد: در بیمارستان هم که بودم کسی خبر شهادت همسرم را به من نداد و هر چه می‌پرسیدم می‌گفتند که حالش خوب است بعد از ترخیص از بیمارستان در مسیر خانه، جلوی در کلانتری عکس همسرم را روی ماشین کلانتری دیدم و آنجا بود که فهمیدم همسرم شهید شده است از لحظه آخری که همسرم را دیدم تا شنیدن خبر شهادتش سه روز طول کشید. شهید عیدمحمد عباسی سالک‌آباد   *شب سالگرد ازدواجمان همسرم به شهادت رسید   وی با بیان اینکه حدود دو سال با همسرم زندگی کردم، عنوان کرد: همسرم شب سالگرد ازدواجمان به شهادت رسید و من را با دو فرزند تنها گذاشت.     همسر شهید گفت: همسرم بسیار خوش اخلاق و مهربان بود و من در مدت کوتاه زندگی با او هیچ برخورد نامناسب و تندی ندیدم.     قهرمانی خاطر نشان کرد: پسرم چهار ماه بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد و دخترم هم هنوز زیاد متوجه نمی‌شد وقتی سراغ پدرشان را می‌گرفتند در جواب به آنها می‌گفتم پدرتان رفته پیش خدا و قرارنیست پیش ما برگردد بلکه ما می‌خواهیم پیش پدر برویم.     وی اظهار کرد: پسرم گاهی اوقات لباس های نظامی  پدرش را با اینکه برایش بزرگ بود اما می‌پوشید.     قهرمانی گفت: پسرم در یک نمایش که سال سوم دبستان در مدرسه تمرین می‌کردند نقش فرزند شهید را داشت، این موضوع و نقش فرزند شهید داشتن خیلی روی او تاثیر گذاشت و تا مدتی به مدرسه نمی‌رفت.   مزار شهدای روستای دزگ   این همسر شهید تصریح کرد: پسرم  الان در نیروی انتظامی شاغل شده و با وجود اینکه دانشجوی رشته عمران بود و  دو سه ترم را گذراند برای استخدام شدن در نیروی انتظامی ثبت نام کرد و گفت که می‌خواهم با حضور در این کار راه پدرم را ادامه بدهم.     قهرمانی با بیان اینکه همه شهدا و شهدای ناجا برای دفاع از کشور و ناموس خونشان ریخته شده است،درخواست کرد: از خواهران می‌خواهم حجاب خود را حفظ کرده و باعث استحکام بنیان خانواده های خود شوند.     وی با بیان اینکه همسرم در قسمت مبارزه با مواد مخدر انتظامی فعالیت داشت، تصریح کرد: قاچاقچیان مواد مخدر که باعث از بین رفتن زندگی جوانان و بی خانمان شدن آنها می‌شوند باید ریشه کن شوند.     این همسر شهید عباسی در پایان هفته ناجا را به همه  پرسنل خدوم و زحمت کشی نیروی انتظامی که ضامن امنیت جان،مال و ناموس مردم هستند تبریک و یاد همه شهدای ناجا را گرامی داشت.  

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.