ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 6031
  • ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۰:۰۲
  • 572 بازدید
  • ارسال توسط :
فتح ارتفاعات لاذقیه توسط رزمندگان فاطمیون در یک ساعت/مردم سوریه می‌گویند فاطمیون روی سرمان جای دارند

فتح ارتفاعات لاذقیه توسط رزمندگان فاطمیون در یک ساعت/مردم سوریه می‌گویند فاطمیون روی سرمان جای دارند

به گزارش شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، رشادت‌های مدافعان حرم امروز بر‌کسی پوشیده نیست و فاطمیون امروز برای بسیاری از مردم شناخته شده ‌و مردم از شجاعت‌ها و نبرد آنها در سوریه نکات زیادی را شنیده‌اند. از سوی دیگر مردم مشهد نیز به دلیل اینکه هرازچندگاهی شاهد تشییع شهدای […]

به گزارش شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، رشادت‌های مدافعان حرم امروز بر‌کسی پوشیده نیست و فاطمیون امروز برای بسیاری از مردم شناخته شده ‌و مردم از شجاعت‌ها و نبرد آنها در سوریه نکات زیادی را شنیده‌اند. از سوی دیگر مردم مشهد نیز به دلیل اینکه هرازچندگاهی شاهد تشییع شهدای مدافع حرم در این شهر هستند با مدافعان حرم آخت و انس بیشتری پیدا کرده‌اند.

ثامن و بلال، دو تن از مدافعان حرم فاطمیون در روزهای اخیر مهمان دفتر خبرگزاری تسنیم خراسان رضوی بودند تا ساعتی با آنها گپ و گفت کنیم.

بخش نخست مصاحبه تسنیم خراسان رضوی با یکی از مدافعان حرم به شرح زیر است:

«ثامن» یکی از مدافعان حرم حضرت زینب (س) ابتدا از آشنایی خود با مسائل سوریه و مدافعان حرم آغاز کرد و اظهار داشت: سال 1392 زمانی که مشغول کار و زندگی روزمره خود بودم، برادرم گفت به همراه دایی و پسر عمه‌ام قصد اعزام به سوریه را دارند، من اطلاعی از اوضاع سوریه نداشتم اما دفاع از حرم حضرت زینب (س) تمام فکرم را مشغول خود کرده بود اما اطلاع دقیقی نداشتم که دقیقاً چرا به سوریه می‌روند، از اینکه اوضاع سوریه و حرم حضرت زینب (س) در چه شرایطی قرار دارد اطلاع دقیقی نداشتم.

وی افزود: با وجود اینکه اطلاعات زیادی از اوضاع سوریه و فاطمیون نداشتم اما یک میل درونی برای رفتن به جنگ در وجودم شکل گرفته بود و هر روز شعله‌ورتر می‌شد، با این وجود می‌ترسیدم که با خانواده در میان بگذارم، بیشتر به این دلیل که من فرزند کوچک خانواده هستم و این ترس را داشتم که خانواده اجازه ندهند اما دوستان نزدیکم را در جریان قرار دادم.

این مدافع حرم تصریح کرد: روزها سپری می‌شد و فرصت را از دست می‌دادم، به همین دلیل عزمم را جزم کردم و موضوع را به خانواده گفتم،  برادرم که برای مرخصی آمد از او راهنمایی گرفتم چرا که هیچ اطلاعی نسبت به نحوه ثبت نام نداشتم، برادرم من را به شهید " محمد رضا خاوری" معرفی کرد. به یاد دارم اواخر ماه رمضان بود طوری که عید فطر به پادگانی در سوریه رسیدیم.

ثامن عنوان کرد: در این مدت در شهرهای زیادی از سوریه مانند دمشق، حلب، حماء و لاذقیه حضور داشتم، همیشه فکر می‌کنم یک نوع نیروی جاذبه و یک کشش قلبی من را به این سمت کشاند و گرنه من تا قبل از آن هیچ اطلاعی از شرایط جنگ در سوریه و اینکه حرمین تا چه اندازه تخریب شده نداشتم و حضور من در  فاطمیون میل و کششی باطنی و قلبی بود.

این مدافع حرم درباره نگاه مردم سوریه به مدافعان حرم حضرت زینب (س) اظهار داشت: رزمنده‌های فاطمیون، عزم، ایمانشان و فداکاریشان را به مردم سوریه اثبات کردند.

وی درباه نگاه مردم ایران به فاطمیون نیز بیان کرد: اوایل در ایران کسی از اوضاع فاطمیون در سوریه زیاد مطلع نمی‌شد، بسیاری از رزمنده‌های فاطمیون می‌گفتند برای کار به شهرستان می‌رویم حتی خانواده‌شان نیز اطلاعی نداشتند اما زمانی که من برای نخستین بار به مرخصی آمدم فضا کاملاً تغییر پیدا کرده بود، اکثر مردم درباره فاطمیون اطلاع داشتند و افراد زیادی به استقبالم آمدند حتی کسانی که هیچوقت ارتباط زیادی با آنها نداشتم، مردم همه پیگیر اوضاع سوریه و حلب و حرم حضرت زینب (س) بودند.

ثامن درباره عملیات‌ها و شرایطش در سوریه خاطرنشان کرد: به دلیل کاری که در فاطمیون برایم تعریف شده، زیاد در خط  و در عملیات‌ها حضور ندارم، اما در لاذقیه که بعد از بلندی‌های جولان که در دست اسرائیل است، دومین ارتفاع بلند با 1840 متر است، قرار بود ارتفاعات را فتح کنیم.

وی افزود: دفعه اول به دلیل حساسیت منطقه تعدادی از نیروها برای عملیات مشترک با ارتش سوریه اعزام شدند، در این عملیات 25 نفر از بچه‌های ما به عنوان خط‌شکن حضور داشتند و 500 سوری نیز به عنوان پشتیبان بچه‌ها به بالای ارتفاعات رسیدند اما متاسفانه 5 شهید دادیم و برگشتیم، در عملیات دوم هشت نفر از فرماندهان برای شناسایی رفتند و قرار شد دوباره عمل کنیم منتهی با کمترین تعداد و تنها با حضور بچه‌های فاطمیون، 50 نفر خط شکن و 50 نفر پشتیبان رفتیم و الحمدالله در همان یک ساعت اول توانستیم ارتفاع را بگیریم و ظرف دو روز تثبیت کردیم.

وی افزود: این عملیات سبب شد تا دید مردم سوریه نسبت به فاطمیون تغییر کند، مردمی که نسبت به ما شناختی نداشتند و نسبت به دین و طایفه و مذهب ما اطلاعی نداشتند، نگاهشان نسبت به ما بعد از این عملیات تغییر کرد و بچه‌ها خود را با اخلاص و رشادت‌هایی که داشتند ثابت کردند و امروز هر جای سوریه که قدم می‌گذاریم اسم فاطمیون که می‌آید مردم سوریه می‌گویند فاطمیون روی سرمان جای دارند.

ثامن تاکید کرد: با ورود پنجمین گروه فاطمیون که من نیز در بین آنها بودم  فاطمیون توانست مستقل عمل کند و برای خود تخصص داشته باشد. ما وارد سلطانیه شدیم و در آنجا مستقر بودیم، به یاد دارم که شهید ابوحامد و شیخ محمد رضایی برای استقبالمان آمدند، تا قبل از این اصلاً اسمشان را نشنیده بودم و نمی‌دانستم که ابو حامد فرمانده ماست.

نخستین برداشت و نگاهی که از شهید ابوحامد و رضایی داشتم را خوب به یاد دارم، وقتی دیدمشان به بچه‌ها گفتم این‌ها جنسشان با ما فرق می‌کند، اینها پاک هستند، آدم یاد شهدا می‌افتد و بعد از این دیدار که در فاطمیون ورود پیدا کردیم نسبت به ابو حامد شناخت بیشتری پیدا کردم.

وی تصریح کرد: جانفشانی‌ها و رشادت‌های فاطمیون در این چند سال بسیار تأثیر داشته است. در خاکریز و سنگر نزدیکی به خدا حس قشنگی است که شاید هر کسی نتواند آن را احساس کند  اینکه هر لحظه ممکن است اتفاقی برای آدم بیفتد. ابوحامد و فرماندهان فاطمیون نگاهشان همیشه به آینده بود.

هدف و صداقتی که ابوحامد و فاتح و دیگر فرماندهان داشتند سبب شد تا جذب آنها شویم و در جنگ بمانیم و تا امروز ادامه دهیم. کسی که نان جبهه و جنگ را می‌خورد نمی‌تواند به زندگی عادی برگردد، یک روایت هست که می‌گویند دو جماعت نمی‌توانند به زندگی عادی خود برگردند یکی فردی که جنگ تجربه کرده و دوم کسی که عشق تجربه کرده و ما جنگ تجربه کردیم و واقعاً سخت است برگشت دوباره  به زندگی عادی، اولین بار که مرخصی آمدم رفت و برگشتم 10 روز بیشتر طول نکشید.

وی افزود: اول خیلی خوشحال بودم که بعد از مدت زمانی طولانی فرصت شده تا خانواده و دوستانم را ببینم اما لحظه‌ای که روی صندلی هواپیما نشستم دلم ریخت و حس عجیبی داشتم، هنوز نرفته بودم دلم برای بچه‌های فاطمیون تنگ شده بود، حس خیلی قشنگی بود که از آن زمان هر بار به مرخصی برمی‌گردم به من دست می‌دهد. خانه برایم ناآشنا بود وقتی از مرخصی برگشتم، دوست داشتم هر چه زودتر برگردم به نوعی فضای فاطمیون حسابی مرا گرفته بود و شوق من را برای برگشت بیشتر می‌کرد.

این مدافع حرم خاطرنشان کرد: اگر نگاه منطقی داشته باشیم در کشورهای منطقه، لبنان و افغانستان، پاکستان و هرجا جنگ داخلی بوده، جنگ به راحتی تمام نشده است. سوریه یک کشور حساس است که از یک  طرف ایران و متحدانش تمام توانشان را می‌گذارند و از یک طرف دیگر مخالفان، آمریکا و متحدانش تمام توانشان را گذاشته‌اند و به نوعی جنگ جهانی در سوریه شکل گرفته است.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن