ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 66175
  • ۱۵ آذر ۱۳۹۶ - ۶:۱۰
  • 126 بازدید
  • ارسال توسط :
عربستان می خواهد به هر قیمتی خود را به صهیونیستها نزدیک کند/ پیروزی از آن جریان مقاومت بوده است

عربستان می خواهد به هر قیمتی خود را به صهیونیستها نزدیک کند/ پیروزی از آن جریان مقاومت بوده است

«محمدعلی هژبری» روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: با شکست داعش در عراق و سوریه و مقاومت حوثی ها در برابر عربستان سعودی، علی رغم جنگ طولانی و ویرانگر سوریه و عراق، پیروزی از آن جریان مقاومت بوده است.این کارشناس روابط بین الملل معتقد است برخی از دولت های خاورمیانه […]

«محمدعلی هژبری» روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: با شکست داعش در عراق و سوریه و مقاومت حوثی ها در برابر عربستان سعودی، علی رغم جنگ طولانی و ویرانگر سوریه و عراق، پیروزی از آن جریان مقاومت بوده است.
این کارشناس روابط بین الملل معتقد است برخی از دولت های خاورمیانه و بازیگران فرامنطقه ای فقط به فکر منافع خود هستند . او شکل گیری همکاری های اثر بخش در زمینه مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آسیا را دور از انتظار می داند.
وی بر این نظر است که داعش با ایجاد گروه‌های جهادی تکفیری در روستاها و ائتلاف با گروه‌هایی که حتی از لحاظ ایدئولوژی با آنها دچار تضاد است مانند طالبان، القاعده، احرارالشام، انصار‌الاسلام به حیات خود ادامه خواهد داد و خاورمیانه همچنان در آشوب و بحران باقی می ماند و روی خوش را نخواهد دید.
به اعتقاد او آمریکا نیز سعی می کند در چارچوب افزایش نقش منطقه ای خود در غرب آسیا با حمله به روح و جسم برجام، مزایای این توافق را برای تهران به حداقل رسانده و فعالیت های منطقه ای و موشکی ایران را ذیل برجام تفسیر کند.
مشروح این گفت و گو در زمینه سناریوهای محتمل برای آینده غرب آسیا در دوران پساداعش به شرح زیر است:
**ایرنا: با توجه به تحولات در روابط ایران و عربستان و نگاه آمریکا و دیگر بازیگران بین المللی به نقش تهران در منطقه، چه سناریوهایی را برای آینده خاورمیانه در دوران پساداعش محتمل می دانید؟
روابط عربستان سعودی با ایران طی این سالها با افت و خیز فراوانی همراه بوده است؛ تقابل ریاض با تهران خود را به وضوح در پرونده هسته ایران و بعد از آن در تفسیر متفاوت دو بازیگر منطقه از انقلاب های عربی سال 2009( بیداری اسلامی یا بهارعربی) و سپس در جنگ ها و بحران ها درکشورهای سوریه، عراق و یمن نشان داد.
عربستان سعودی در موضوع «سعد الحریری» و متعاقب آن شلیک موشک یمنی به فرودگاه بین المللی ریاض با اجماع‌سازی در سطح منطقه به‌ خصوص متقاعد کردن رژیم صهیونیستی و با مشروعیت بخشی و همراه کردن آمریکا و اتحادیه عرب، پروژه فشار بر تهران دنبال می کند؛ حتی «محمدبن سلمان» ولیعهد عربستان تا حدودی توانست «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه را در حمله به سیاست های منطقه ای، فعالیت های دفاعی و موشکی تهران و حتی برجام و ضرورت مذاکره مجدد برای اصلاح آن، متقاعد و همراه سازد.
نشست اخیر اضطراری وزیران خارجه اتحادیه عرب (یکشنبه 18 آبان -19 نوامبر) و متهم کردن ایران به دخالت در لبنان و ادعای فروش تسلیحات به حوثی ها و حتی شلیک موشک های ایرانی از یمن، در بیانیه پایانی و قرائت آن از سوی «احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه نشان داد که محورعربی نیز همچنان در موضوعات منطقه ای، فشار بر ایران را پیگیری می کند.

**ایرنا: ریاض چه هدفی را دنبال می کند؟
عربستان برای افزایش توان خود با خرج میلیاردها دلار برای خرید تسلیحات مدرن آمریکایی و تشکیل ائتلاف های «عربی-غربی-عبری» و موازنه مثبت و منفی یکجانبه و چند جانبه می خواهد بلوک خود را تقویت و بلوک ایران موسوم به محور مقاومت را تضعیف کند؛ هرچند بن سلمان و «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان بارها از کشاندن جنگ به زمین ایران سخن گفته اند، اما معتقدم ریاض قصد ورود به جنگ مستقیم و پرهزینه و بدون دورنمای روشن را ندارد، بلکه با موازنه ‌بخشی برای خنثی‌سازی تاثیر ایران، سیاست «سد نفوذ ایران در منطقه» را دنبال می کند.
نخبگان جدید عربستان نیز وجود حوثی ها با مذهب شیعه را در یمن، تهدیدی استراتژیک و باعث شکنندگی مرزها در همسایگی استان های صعده، الجوف و حجه عربستان قلمداد می کنند.
حضور شاهزاده سعودی «ترکی الفیصل» وزیر خارجه سابق سعودی در نشست منافقین و خاصه سخنرانی اختصاصی او در این جمع ضد ایرانی و تئوری تغییر رژیم در ایران، گویای بسیاری از این موارد است؛ هرچند فیصل در حال حاضر مقام و مسئولیت رسمی ندارد، اما همین اندیشه در کارگزاران سعودی نسبت به ایران وجود دارد.

**ایرنا: آیا ابرقدرت های نظامی در دوران پساداعش خاورمیانه را ترک می کنند؟
برای آینده منطقه غرب آسیا در بدترین سناریوی ممکن که آن را «منتظره نامطلوب» عنوان می کنم، شاهد روابط خصمانه ریاض و تهران و حضور فعال ایالات متحده آمریکا در منطقه خواهیم بود؛ اگر چه حضور ابرقدرت ها و مداخله در امور کشورها خود موجب بحران و افزایش تنش در منطقه است ولی ایالات متحده آمریکا با وجود همین بحران ها، شورش ها و جنگ ها در خاورمیانه ضرورت حضور خود را به عنوان یک ابرقدرت در منطقه توجیه و تلاش می کند تا بخش زیادی از بحران های اقتصادی واشنگتن را نیز از طریق استراتژی «دوشیدن گاوهای شیرده» و فروش تسلیحات مدرن و غیرمدرن به بازیگران مختلف دولتی و غیردولتی منطقه ، حل کند.
در این سناریو، تروریسم در منطقه غرب آسیا باقی می ماند و کشورها نه تنها به توافقی بر سر مبارزه با تروریسم نمی رسند، بلکه به پیگیری استراتژی عدم همکاری خود با یکدیگر ادامه می دهند و به تبع آن، نظام بین الملل نیز بر همین روند کنونی تداوم خواهد داشت.

**ایرنا: این عدم همکاری، در روند مبارزه با تروریسم موثر است؛ پس آینده تروریسم در منطقه چه می شود؟
این طور به نظر می رسد که طی دهه آینده نوعی نظم مبتنی بر الگوی کثرت گرا بر خاورمیانه و نظام بین الملل حاکم خواهد بود که در آن برخی از دولت ها تنها به وسیله قواعد و اصولی که با آن موافقت کرده اند، محدود شده و به وسیلهٔ همین قواعد در کنار یکدیگر قرار بگیرند، زیرا آنها منافع مشترکی در حفظ نظم بین المللی ندارند.
بنابراین در منطقه غرب آسیا شاهد همکاری چندانی در زمینه تروریسم میان دولت ها نخواهیم بود، زیرا برخی از دولت ها به فکر منافع خود هستند که در این حالت کماکان شاهد تقسیم تروریسم به دو نوع خوب و بد خواهیم بود‌ و نظام بین المللی قادر به شکست دادن تروریسم در خاورمیانه نخواهد شد، پس چالش تروریسم برای دهه های آینده نیز ادامه خواهد یافت.
حمله تروریستی و خونبار به نمازگزاران در مسجد روضه در شهر العریش واقع در شمال صحرای «سینا» در مصر و کشته شدن بیش از سیصد نفر از نمازگزاران نیز موید همین مطلب است و نشان می دهد که خاورمیانه تا مدت ها روی خوش را نخواهد دید و همچنان در آشوب و بحران خواهد بود.

**ایرنا: تروریست ها و داعش در منطقه غرب آسیا و جهان چگونه به حیات خود ادامه خواهند داد؟
هرچند داعش موسوم به دولت شام وعراق و نیروهای وابسته به آن در عراق و سوریه به پایان راه رسیده اند و سرزمین و منابع مالی خود در این کشورها را از دست داده است، اما این به معنای اتمام داعش و نیروهای سلفی نیست؛ در نیجریه، سومالی، مالی، تونس، لیبی، هند، پاکستان، افغانستان، یمن، فلییپین و قفقاز، گروه‌های مختلف تروریستی وجود دارند که با «ابوبکر البغدادی» اعلام بیعت کرده اند؛ داعش با ایجاد گروه‌های جهادی تکفیری در سطح روستاها و ائتلاف با گروه‌هایی که حتی از لحاظ ایدئولوژی با آنها دچار تضاد است مانند طالبان، القاعده، احرارالشام، انصار‌الاسلام به حیات خود ادامه خواهد داد و شاهد انتقال تروریست های داعش به مناطق بیابانی افغانستان، پاکستان و مصر خواهیم بود‌.
با تحلیل رفتار داعش در سال‌های اخیر نیز می‌توان پیش‌بینی کرد این گروه در اقدام بعدی خود، همان طور که اعلام کرده است، برنامه‌ریزی جهت انجام عملیات‌های تروریستی در کشورهای اروپایی و ایالات متحده را برای ایجاد جنگ روانی، در دستور کار خود قرار دهد؛ همین موارد می تواند بهانه را برای حضور بیشتر آمریکا و همپیمانان غربی آنها در منطقه و دخالت در امور منطقه برای مبارزه با تروریسم فراهم کند.

**ایرنا: سیاست و نقش فعال واشنگتن در این سناریو در منطقه چگونه است؟
با توجه به باقی ماندن گروه های معارض سوری مانند النصره و کردهای سوری مخالف «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه در شرق این کشور، تسلط آنها بر منابع انرژی و چاه های نفتی و پشتیبانی و حمایت وسیع و لجستیک آمریکا از این نیروها، معتقدم که دوران مذاکره بین آنها دوران سختی خواهد بود؛ هر چند دولت «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه در حال حاضر به خاطر حمایت آمریکا از حزب اتحاد دموکراتیک سوریه(پ.ی.د) بسیارعصبانی است و به همین جهت به محور روسی و ایرانی نزدیک شده است، اما احتمال تغییر موضع آنکارا هم بعید نیست؛ چرا که تحولات شرق سوریه، بیش از هر بازیگری به ضرر ترکیه بوده و آمریکا می تواند از این حربه برای تغییر موضع اردوغان استفاده کند.
البته توافق چند روز پیش آمریکا و ترکیه نیز می‌تواند منجر به بهبود روابط آنکارا- واشنگتن را شود چرا که ایالات متحده قول قطع کمک تسلیحاتی به کردهای سوریه را داده است؛ در این سناریو، آمریکا همان سیاست موازنه تهدید و ایجاد اختلال در بازیگری ایران در منطقه را با همراهی کشورهای همپیمان عربی و اروپایی پی گیری می کند.
آمریکا سعی می کند در چارچوب افزایش نقش منطقه ای خود در غرب آسیا با حمله به روح و جسم برجام، مزایای این توافق را برای تهران به حداقل رسانده و فعالیت های منطقه ای و موشکی ایران را ذیل برجام تفسیر کند و در این سناریو ترامپ و مکرون، بیشترین همراهی را با بن سلمان خواهند داشت.

** ایرنا: ریاض در این سناریو چه نقشی بر عهده دارد؟
با اعلام پادشاهی بن سلمان و یکدست شدن حاکمیت ضد ایرانی در ریاض، این رویه شدت گرفته وعربستان و ایران نه تنها در عراق رقابت های ایدئولوژیک، اقتصادی و سیاسی خواهند داشت، بلکه تحولات و بحران یمن، سوریه و حتی لبنان به نقطه تقابل ریاض و تهران تبدیل می شود؛عربستان در انتخابات آتی عراق در دوران پساداعش گزینه های خاص خود را خواهد داشت و نخواهد پذیرفت که تهران نیز بازیگری موثر در تحولات سیاسی منطقه باشد.

** ایرنا: رژیم صهیونیستی هم در این سناریو نقش خواهد داشت؟
در این سناریو حضور نظامی روسیه و تا حدی آمریکا در سوریه ادامه خواهد داشت و کشیده شدن مجدد پای رژیم صهیونیستی به جنگ رو در رو با لبنان هم غیرمحتمل نیست؛ همچنان که «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان اخیرا به آن اشاره کرد که «بن سلمان» بارها از رژیم صهیونیستی خواسته که با هزینه ریاض، لبنان را تنبیه کند.
از طرفی ممکن است شاهد حمایت رژیم صهیونیستی و آمریکا از کردهای سوری و تشکیل کریدور کردی برای اتصال به کردهای عراق و اعلام دوباره استقلال کردستان عراق در سال های آینده باشیم.

**ایرنا: نمی توان نقش روسیه و سیاست های ترکیه را در تحولات آینده خاورمیانه و دوران پساداعش نادیده گرفت؛ تاثیر آنکارا و مسکو را در روند تحولات در غرب آسیا چگونه تحلیل می کنید؟
دقیقا. سناریوی دومی که می توان برای تحولات منطقه در دوران پسا داعش فرض کرد در همین چارچوب است؛ معتقدم با ایجاد تغییرات در دولت های ترکیه و روسیه، تحولات مهمی نیز در محور مقاومت صورت می گیرد؛ چنانچه «ولادیمیر پوتین» در سال 2018 در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکند و بازنشستگی خود را از دنیای سیاست اعلام کند، احتمال پیروزی گروه دیمیتری مدودف (نخست وزیر کنونی روسیه) وجود دارد؛ ویژگی اصلی گروه مددوف، یهودگرایی است؛ لذا نزدیکی به تل آویو و رژیم صهیونیستی و تا حدی غرب در دستور کار قرار می گیرد و تهران متحد منطقه ای مهمی را از دست می دهد که علاوه بر موضوعات منطقه ای، در تفسیر توافق برجام هم مشکلاتی خواهیم داشت.
از طرفی «عبدالله گل» نیز در ترکیه خود را برای ریاست جمهوری آماده می کند؛ بیشتر تحلیلگران، اختلافات ایجاد شده در روابط واشنگتن- آنکارا را در چارچوب فشار آمریکا برای تضعیف اردوغان و خارج کردن او از قدرت، تحلیل می کنند. در حال حاضر یکی ازعلت های نزدیکی اردوغان به روسیه و ایران ، نا امیدی از اتحادیه اروپا و تخریب روابط آنکارا با برلین، بروکسل و ناتو است؛ از طرف دیگر دولت آمریکا از موضوع پرونده «رضا ضراب» جهت افزایش فشار اقتصادی و سیاسی بر آنکارا و همچنین با تجهیز حزب اتحاد دموکراتیک سوریه(پ.ی.د) جهت اخلال در امنیت ترکیه استفاده می کند.
با این تفاسیر چنانچه عبدالله گل و باباجان (منجی بحران اقتصادی ترکیه که با آمریکا ارتباط خوبی دارد) به قدرت برسند، شاهد بازیگری بیش از پیش آنکارا در محور غربی و تقویت استراتژی اروپاگرایی در سیاست خارجی این کشور خواهیم بود و موضوع ورود ترکیه به اتحادیه اروپا در اولویت سیاست های این کشور قرار گرفته و بازیگری آنکارا در خاورمیانه، تابعی از مطالبات اروپا و آمریکا خواهد بود وهمانند سال های ابتدایی ریاست جمهوری اردوغان، دوباره آنکارا به ناتو نزدیکتر شده و از محورعربی و ایران، فاصله می گیرد.

**ایرنا: محور مقاومت در منطقه خاورمیانه در این سطح تحلیل ها و سناریوها در چه جایگاهی قرار دارد؟
بخش مهمی از تحولات خاورمیانه را می توان در تقابل محور غربی-عربی شامل عربستان و متحدین عربی و رژیم صهیونیستی و آمریکا با محور مقاومت شامل عراق، ایران، سوریه، حزب الله لبنان، یمن و گروه های مردمی مانند حشدالشعبی در بعضی کشورهای منطقه خلاصه کرد. به نظر می رسد با شکست داعش در عراق و سوریه و مقاومت حوثی ها در برابر عربستان سعودی، علی رغم جنگ طولانی و ویرانگر سوریه و عراق، پیروزی از آن جریان مقاومت بوده است؛ نکته مهم دیگر اینکه، محور مقاومت توانسته حمایت متحدی استراتژیک به نام روسیه را جلب کند. ائتلاف روسیه با ایران در جنگ با داعش و حفظ تمامیت ارضی سوریه و دولت قانونی بشار اسد، خشم مقامات صهیونیستی را به دنبال داشته است.

**واکنش رژیم صهیونیستی نسبت به ائتلاف ایران و روسیه در مبارزه با تروریسم و پساداعش چه خواهد بود؟
در حال حاضر مسکو جایگاه خود را در خاورمیانه، تثبیت کرده و اکنون پایگاه نظامی هوایی کاملا فعال و نیروی دریایی تقویت شده ای مستقر در طرطوس سوریه دارد؛ لذا رژیم صهیونیستی قصد دارد از استقرار طولانی مدت مسکو در سوریه به نفع خود استفاده کند.
بنیامین نتانیاهو در دیدار مقامات مسکو بارها تاکید کرده است که نمی خواهد از کنترل نیروهای اسرائیلی بر بلندی های جولان عقب بکشد و کنترل بر این منطقه را خط قرمز خود اعلام کرده است، هرچند بلندی های جولان رسما به سوریه تعلق دارند، اما از سال 1967 در کنترل نیروهای این رژیم قرار دارد؛ رهبران رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده اند، در صورتی که پایگاه های ایران در سوریه احداث شود، اسرائیل در سوریه مداخله خواهد کرد.
نتانیاهو همچنین در دیدار با پوتین (اول شهریور23 اوت 2017) خطاب به رئیس جمهوری روسیه گفت: «ما با تلاش مشترک می‌توانیم گروه موسوم به دولت اسلامی(داعش) را شکست دهیم و این موضوعی بسیار مهم است، اما جنبه بد موضوع این است که نابودی دولت اسلامی جای پای ایران را باز می‌کند… ایران بسوی کنترل عراق و یمن پیش می‌رود و تا حدود زیادی عملا لبنان را هم در کنترل دارد.»

**ایرنا: سیاست عربستان را در قبال محور مقاومت در منطقه چگونه ارزیابی می کنید؟
معتقدم مقامات سعودی به دنبال آن هستند تا به هر قیمتی که شده خود را به صهیونیست‌ها نزدیک کنند و نزدیک شدن ریاض و تل اویو فصل جدیدی از معادلات را مثل گذشته مانند صلح مصر و اردن با رژیم‌صهیونیستی رقم خواهد زد و می‌توان گفت نوع رابطه سعودی‌ها با صهیونیست‌ها تعیین‌کننده گام بعدی رژیم صهیونیستی در مقابل محور مقاومت خواهد بود.
سعودی ها و صهیونیست ها از این که عمق استراتژیک ایران تا عراق و سوریه افزایش یافته است، به شدت نگران هستند. از طرفی با آزادسازی عراق از وجود داعش، ارتش این کشور توانسته بخش بزرگی از توانایی خود را بازیابد و نیروهای مردمی حشد الشعبی که طی سه سال گذشته توانسته است تجربیات عملیاتی بزرگی را به دست آورد ، به منبع نگرانی بزرگی برای آنها تبدیل شده است.
از طرف دیگر، تحولات کردستان وعقب نشینی بارزانی و پیشمرگه های فرقه دموکرات از کرکوک و مدیریت بحران تجزیه عراق توسط ایران به فرماندهی سردار سلیمانی، بیش از پیش عمق استراتژیک تهران در خاک عراق را به عربستان و رژیم صهیونیستی نشان داد.
وقتی عادل الجبیر همصدا با رکس تیلرسون و نتانیاهو از انحلال حشدالشعبی سخن می گوید و واشنگتن در اولین اقدام، گروه النجبا از گروه های ضد تروریستی حشدالشعبی را جزو گروه تروریستی اعلام می کند و حزب الله لبنان را یک گروه تروریستی عنوان کرده و بیان می کنند که بدون خلع سلاح این گروه، لبنان شاهد صلح و ثباتی نخواهد بود باید گفت که ریاض برای محور مقاومت و هر یک از کشورهای جریان مقاومت نقشه جداگانه ای دارد.

**ایرنا: رویکرد ریاض نسبت به بغداد در دوران پساداعش تغییر کرده است؟ ریاض به چه می اندیشد؟
محمد بن سلمان نفوذ در کشور شیعی عراق را در دوره پساداعش، بعید و غیرممکن نمی داند و سیاست فعال، یارگیری و تلاش برای نفوذ در عراق و لبنان را در اولویت قرار داده است؛ در همین چارچوب بن سلمان در کنار دعوت گروه های سنی تاثیرگذار در سیاست عراق، همه مخالفین شیعی تهران را به ریاض دعوت کرده است. نزدیک شدن بن سلمان به تشکل های شیعی عراق، کمک های مالی به بغداد، تبریک آزادسازی شهر «تلعفر» به دولت عراق، رایزنی برای افتتاح کنسولگری ریاض در نجف اشرف و افتتاح دوباره گذرگاه عرعر، اعطای بورسیه تحصیلی به دانشجویان عراقی، نشان از نقش متفاوت ریاض در دوره پساداعش و دوره بازسازی عراق دارد.

**ایرنا: مواضع جدید سعودی ها در قبال دمشق هم تغییر کرده است؟
همین تغییرات را نیز تا حدی در مواضع عربستان در قبال سوریه می توانیم ببینیم؛ با شکست معارضان در سوریه و ابقاء بشار اسد، ریاض به دوره بازسازی سوریه می اندیشد؛ البته عربستان بیشتر نگران روابط تهران- دمشق و حضور طولانی مدت ایران در سوریه است؛ از این رو در نظر دارد حساسیت تل اویو را نسبت به این موضوع تقویت کرده و آنها را به درگیری دیگری در منطقه یا در سوریه یا در لبنان وارد کند.
بر همین اساس علی رغم درایت سیدحسن نصرالله و حمایت میشل عون از نخست وزیر حریری، احتمال می دهم با کوچکترین اختلاف در داخل لبنان، بحران به منطقه سرایت کرده و رژیم صهیونیستی برای شروع درگیری و گسترش آن، به این موضوع وارد شود.
اگر این نوع سناریو با هدف تضعیف و تخریب محور مقاومت در منطقه پیاده شود باید شاهد درگیری کمابیش فیزیکی و پراکنده بین ریاض و تهران در سوریه باشیم که احتمال ورود رژیم صهیونیستی به این قضیه نیز زیاد دور از تصور نیست، اما معتقدم رقابت عربستان و ایران در عراق و لبنان به صورت رقابت سیاسی خواهد بود.
سیام**3070**
گفت و گو: داود نخ کوب نیاسر*انتشار دهنده:امیرکاردان

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.