به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از گروه دفاتر خارجی خبرگزاری تسنیم، نگاهی به مراودات باکو با ریاض طی سال 2017 نشان میدهد که در تمام دوران روابط حکومت سعودی با جمهوری آذربایجان از زمان اقدام ریاض در به رسمیت شناختن موجودیت جمهوری آذربایجان در 30 دسامبر 1991 تاکنون، سال 2017 پررونق […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از گروه دفاتر خارجی خبرگزاری تسنیم، نگاهی به مراودات باکو با ریاض طی سال 2017 نشان میدهد که در تمام دوران روابط حکومت سعودی با جمهوری آذربایجان از زمان اقدام ریاض در به رسمیت شناختن موجودیت جمهوری آذربایجان در 30 دسامبر 1991 تاکنون، سال 2017 پررونق ترین دوره در روابط باکو – ریاض بوده است و این در حالی است که طی چند سال منتهی به 2017 ، جاه طلبیهای سعودی های حاکم بر حجاز به ویژه با قدرتگیری محمد بن سلمان، ولیعهد جوان و بی تجربه سعودی وجه و چهرهای بسیار نامناسب از حاکمیت سعودی به نمایش گذاشته است.
اگر به گذشته روابط باکو با ریاض توجه شود، روشن است که از زمان سفر حیدرعلی اف، رئیس پیشین جمهوری آذربایجان به ریاض در 13 جولای 1994، حاکمیت وهابی تا چندین سال، روابط خود را با جمهوری آذربایجان در ارتباطات نیمه رسمی خلاصه میکرد تا در حدی که جمهوری آذربایجان را در سطح یک کشور و دولت یا واحد سیاسی دارای حق برابر، تلقی نمیکرد. به نحوی که چند سال پس از تشکیل جمهوری آذربایجان نیز ریاض در باکو سفارتخانه دایر نکرده بود و صرفا پس از سفر حیدرعلی اف به ریاض در جولای 1994 ، حاکمان سعودی تصمیم گرفتند در 21 نوامبر 1994 سفیر عربستان سعودی در ترکیه را در جمهوری آذربایجان نیز آکرودیته کنند و همچنان از گشایش سفارت در باکو خودداری کردند. جالب آنکه با وجود گشایش سفارت جمهوری آذربایجان در عربستان سعودی در ماه آوریل 1994، عربستان تا ژوئن 1999 در باکو سفارتخانه دایر نکرد. حال آنکه در همین دوران، جمهوری آذربایجان بیشترین نیاز را با حمایت بین المللی و سیاسی و دیپلماتیک داشت تا هم ضمن تحکیم پایههای این جمهوری به عنوان یک واحد سیاسی موضوع روابط بین الملل و عضو سازمان ملل، در بحران قره باغ نیز از حمایت بین المللی بهرهمند شود.
در این دوره، حاکمیت سعودی – وهابی به جای حمایت سیاسی از جمهوری آذربایجان و دستکم برقراری روابط متعارف سیاسی و دیپلماتیک، صرفا به فکر جذب نیرو برای جریان وهابیت بود و از اوضاع نابسامان آن زمان جمهوری آذربایجان و وضعیت آوارگان جنگ قره باغ و خلأ ایدئولوژیک ناشی از فروپاشی شوروی و ضعف حاکمیت مرکزی جمهوری آذربایجان، برای پاشیدن بذرهای شجره خبیثه وهابیت در نقاط مختلف جمهوری آذربایجان بهره میگرفت. به گونهای که مسجد جمعه منطقه نریمان اف باکو به وهابیهای وابسته به عربستان سعودی اختصاص یافت و حتی نام آن مسجد نیز به «مسجد ابوبکر» تغییر داده شد و قامت سلیمان اف، تربیت یافته وهابیت، به کارگزاری سعودی در جمهوری آذربایجان مشغول شد.
البته در همین دوره، در تقسیم منافع نفتی که به نام جمهوری آذربایجان از دریای خزر غارت میشود، در قرارداد نفتی که در 20 سپتامبر 1994 با شرکت انگلیسی «بی پی» و شرکایش منعقد شده و باکو آن را «قرارداد قرن» مینامد و منتقدان آن را « ریسمان اسارت قرن » نام نهادهاند، به شرکت نفتی « دلتا – هس » عربستان سعودی نیز 72/2 درصد سهم از این «مال یتیم» تعلق گرفت. اما، همچنان حاکمیت سعودی تمایل چندانی به همکاری اقتصادی با جمهوری آذربایجان نداشت و نخستین کمیسیون مشترک باکو و ریاض تا فوریه 2001 تشکیل نشد و مناسبات اقتصادی دو طرف همچنان لنگ میزد و نه مناسبات اقتصادی و نه مناسبات سیاسی و دیپلماتیک میان باکو و ریاض در حدی قابل توجه نبود. گرچه، امروزه در تبلیغات رسانه ای باکو ، عربستان سعودی به عنوان یکی از حامیان اصلی جمهوری آذربایجان در قطعنامههای سازمان همکاری اسلامی درباره قره باغ قلمداد میشود، واقعیات مناسبات دو طرف مسائل مهمتری را نشان میدهد.
اکنون این سوال مطرح است که چه اتفاقات و تحولاتی سبب شده است که مناسبات باکو و ریاض طی سالهای اخیر وارد مرحله جدیدی شود؟ چه عواملی این تحرک در مناسبات باکو – ریاض را ایجاب کرده است؟ واقعیت این است که مهمترین عامل تاثیرگذار بر مناسبات ریاض با باکو طی سالهای اخیر، تحرکات منطقه ای ریاض و مشخصا مشارکت ریاض در پروژه داعش در سوریه و عراق و حمله نظامی به یمن بوده است. به ویژه، سیاست های عربستان سعودی در قبال شیعیان و حملات وحشیانه داعش به اماکن متبرکه شیعه در سوریه و عراق و نیز حملات نیروی هوایی عربستان به شیعیان بی دفاع یمن، ماهیت ضدشیعی حاکمیت وهابی سعودی را بیش از پیش برملا کرد. به همین علت بود که رژیم سعودی در اوج حملات وحشیانه خود به یمن و وحشیگری داعش در عراق و سوریه ، برای نقاب کشیدن بر ماهیت ضدشیعی و داعش پرور خود و برای پنهان کردن این چهره زشت، تصمیم گرفت الهام علی اف را به عنوان رئیس جمهوری یکی از کشورهای شیعه به ریاض دعوت کند. ریاض در این حرکت خود سنگ تمام گذاشت و حتی درِ خانه کعبه را نیز به روی خانواده علی اف گشود تا در آنجا فیلم و عکس یادگاری بگیرند و در شبکه های تلویزیونی و اینترنت منتشر کنند. حال آنکه در دوره حاکمیت همین خانواده بر جمهوری آذربایجان، تجاسر علیه دین مبین اسلام و افتخار به تحکیم لائیسم و سکولاریسم و در واقع تداوم «آتئیسم» و الحاد کمونیستی در جمهوری آذربایجان، روی رژیم کمونیستی شوروی را نیز سفید کرده است.
یکی دیگر از انگیزههای ریاض در گسترش روابط با باکو در سالهای اخیر، استفاده از جمهوری آذربایجان به عنوان جای پایی برای پیشبرد سیاستهای تحریک قومیتی علیه ایران بوده است. مقامات ریاض و مشخصا ولیعهد کم تجربه سعودی چند بار به طرح ریزی و پیشبرد این سیاست علیه جمهوری اسلامی ایران آشکارا اذعان کرده است. سعودیهای وهابی که در گذشته همواره ایرانیها و سایر شیعیان از جمله آذریها را مجوس و رافضی میخواندند، طی سالهای اخیر با «رافضیهای باکو» بنا به تعبیر خود،عقد اخوت بستهاند که نشانههای آن صرفا در گسترش مناسبات دیپلماتیک و سیاسی و تا حدی تجاری و افزایش سفرهای گردشگری پولدارهای سعودی و امارات متحده عربی به جمهوری آذربایجان خلاصه نمیشود. بلکه ، این مناسبات جنبههای اعلام نشده امنیتی و رسانهای نیز دارد. عربستان سعودی توانسته است به کمک باکو و فعالان قومیت گرایی ضدایرانی، سایتهای اینترنتی و صفحات ویژه نفرت پراکنی قومی در شبکههای اجتماعی و کانالهای مربوطه را در شبکههای موبایلی دایر کند که کمک گرفتن ریاض از باکو و مترجمان و نویسندگان مسلط بر لهجه باکویی زبان آذری در این حرکت بر اهل فن پوشیده نیست. به ویژه که فعالان نفرت پراکنی علیه ایران در این صفحات و کانالها به موازات ماموریت اصلی خود، به تبلیغ برای باکو و ریاض نیز مشغولند.
اما، علاوه بر انگیزههای خاص باکو و ریاض از گسترش همکاریها در برهه کنونی، معادلات منطقهای و تعمیق نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در عربستان سعودی نیز از عوامل ترغیب باکو به نزدیکی به ریاض است. طی سالهای اخیر به ویژه انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا که نگاه ویژهای به حاکمیتهایی نظیر حکومت سعودی در حجاز و حکومت علی افها در باکو دارد و اصل سوداندوزی از طریق وارد کردن این حکومتها در تحرکات و ائتلافات چالش زا و مخاطره ساز را در دستور کار خود دارد، نزدیکی هرچه بیشتر اجزای این شبکه به همدیگر را نیز ایجاب میکند. همچنین پیش روی حاکمیت سعودی در علنیتر کردن مناسباتش با رژیم صهیونیستی در برههای که جنایات و خباثتهای این رژیم علیه جهان اسلام شدیدتر شده است، به طور طبیعی دنبالهروهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه را نیز به حاکمیت سعودی نزدیکتر میکند. همچنین تلاطمهای جاری در بازار جهانی نفت و فراز و فرودهای شدید قیمت نفت، حاکمیتهای وابسته به درآمدهای نفتی و نیز حاکمیتهای فقیر و نیازمند را به سمت همکاری با عربستان که یک پای ثابت بازار نفت و تلاطمهای آن است، سوق میدهد که در تحلیلها و توجیهات رسمی ، رایزنیهای باکو با ریاض در سالهای اخیر در این حوزه نیز قابل توجه بوده است و در نهایت به توافق دو طرف برای گشایش دفتر منطقهای شرکت « آرامکو» در باکو منجر شده است.
اما، با توجه به اینکه سنگ بنا یا یکی از پایههای اصلی رژیم سعودی، جریان خطرناک و انگلیسی وهابیت است، نزدیکی به رژیم سعودی – وهابی واجد مخاطراتی ذاتی است که با هیچ تضمین و تفاهمی میان نظام لائیک باکو و نظام وهابی ریاض ، قابل پیشگیری نخواهد بود. سخنان مقامات باکو و مطالبی که در رسانههای جمهوری آذربایجان درباره ثروت و حجم تولید ناخالص و صادرات نفت و ارقام نجومی خریدهای تسلیحاتی و سرمایههای سعودی در آمریکا و اروپا و حتی نگهداری شاهزادههای سعودی بازداشتی در هتلهای پنج و شش ستاره، نشان میدهد که تصور و ارزیابی باکو از دوستی با رژیم سعودی، صعود دیپلماتیک و دستیابی به منبع بزرگی از ثروت است. اما، تجارب دوستان قبلی رژیم سعودی از جمله ترکیه، وضعیتی برعکس و خطر سقوط را نشان میدهد و بی احتیاطی باکو در نزدیکی به رژیم سعودی نیز میتواند مخاطرات جدی به دنبال داشته باشد. به ویژه که نزدیکی باکو با ریاض در دورهای در حال شکلگیری است که مسئله جابجایی نیروهای خطرناک وهابی و داعشی شکست خورده در سوریه و عراق به افغانستان یا آسیای مرکزی در دستور کار قرار دارد و سعودیها تلاش خواهند کرد از تمام ارتباطات خود و از تمام راههای ترانزیت هوایی به این مناطق که جمهوری آذربایجان و پروازهای شرکت هوایی «سیلک وی» باکو یکی از مشهورترین این مسیرهای هوایی است، برای جابجایی نیروهای داعشی و تجهیزاتشان بهره برداری کنند.
رژیم سعودی در دوستی خود با کشورهای منطقه، غیرقابل اعتماد بودن خود را به اثبات رسانده است. چنانکه با وجود عضویت ترکیه در ائتلاف نظامی تحت رهبری ریاض که در ارتباط با حمله به یمن تشکیل شد، رژیم سعودی در کودتای آمریکایی 16 جولای 2016 در ترکیه، از بازیگران اصلی بود و یکی دیگر از موارد آشکار و اخیر زیر و رو شدن یک باره دوستیها با سعودیهای وهابی، خشم ناگهانی ریاض بر قطر در سال گذشته بود که به محاصره قطر و تلاش سعودی برای براندازی دوستان سابق خود در دوحه انجامید. بنابراین ، درِ باغ سبزی که ریاض به باکو نشان میدهد نیز هیچ گاه به روضه خرم و خوش آب و هوای مورد نظر باکو گشوده نخواهد شد. زیرا در برهوت سعودی، سرابهایی که تشنگان را به سوی خود میکشند، هیچ گاه این تشنهها را به آب نمیرسانند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز