به گزارش شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کوله بار، هسته‌ اولیه‌ شکل‌گیری تیپ فاطمیون، تعدادی از بچه‌های افغانستانی بودند که به آن‌ها سپاه محمد(ص) می‌گفتند. این گروه در افغانستان علیه شوروی می‌جنگیدند و نیروهایی بودند که از انقلاب اسلامی ایران نیز حمایت می‌کردند و به‌ نوعی نیروهای امام خمینی(ره) محسوب می‌شدند و در جنگ با طالبان نیز حضور داشتند.

سپاهیان محمد(ص) در دوره‌های مختلف از نظر تعداد اعضا در نوسان بودند و کم‌ و زیاد می‌شدند. این‌ها به شدت مرید امام خمینی(ره) بودند. حتی یکی از رزمنده‌ها به خاطر اینکه بتواند در جنگ تحمیلی شرکت کند، شناسنامه ایرانی گرفته بود. زمانی که آمریکا در افغانستان مستقر شد، گروه از هم پاشید و بسیاری از رزمنده‌ها مقیم ایران شدند؛ چون دولت افغانستان آن‌ها را بازداشت می‌کرد و سرویس‌های جاسوسی آمریکا به دنبالشان بودند.

عزم لشکر فاطمیون برای مقابله با داعش
زمانی که بحث سوریه پیش آمد از جمهوری اسلامی تقاضا کردند که کمک کند تا در جنگ شرکت کنند. این تقاضا را حاج آقا علوی و شهید ابوحامد (فرمانده تیپ فاطمیون) مطرح کردند. انقلاب اسلامی هم که همیشه و همه‌جا حامی گروه‌های مقاومت است، از تشکیل گروه فاطمیون حمایت کرد.

هسته اولیه تیپ فاطمیون با ۲۵ نفر شکل گرفت و این‌ها اولین نیروهایی بودند که به سوریه رفتند. اوایل با گروه‌های عراقی کتائب سیدالشهدا و دیگر گروه‌ها کار می‌کردند و به عنوان دسته کوچکی در کنار آن‌ها قرار می‌گرفتند.

کم‌کم راه باز شد و هر بار که شهیدی از بچه‌های افغانستانی را برای تشییع به ایران و افغانستان می‌آوردند، موجی از شیعیان افغانستان برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفتند.

شهید کلانی، شهید بشیر و شهید مرادی از اولین شهدایی بودند که پیکرشان بازگشت. کم‌کم جمعیت زیادی برای رفتن به سوریه ثبت‌نام کردند تا اینکه تعدادشان از ۲۵ نفر به ۵۰، ۶۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و چند هزار نفر رسید.

دلیل نامگذاری لشکر فاطمیون
نام «فاطمیون» به این دلیل انتخاب شد که این تیپ در ایام شهادت حضرت زهرا(س) شکل گرفت. همچنین بچه‌ها می‌گفتند چون حضرت زهرا(س) غریب بود و در غربت شهید شد و ما هم در سوریه غریب هستیم، نام فاطمیون برازنده است. همه رزمنده‌های تیپ، افغانستانی هستند؛ عده‌ای از خود افغانستان و عده‌ای هم از افغانستانی‌های مقیم سوریه هستند. افغانستانی‌های مقیم سوریه در همان اطراف زینبیه زندگی می‌کردند و جمعیتی در حدود ۱۵ تا ۱۶ هزار نفر داشتند که بعد از حمله تکفیری‌ها، چیزی حدود پنج هزار نفر ماندند و از حرم دفاع کردند.

یک عده از افغانستانی‌ها هم با حزب‌الله کار می‌کنند، ولی غالباً با تیپ فاطمیون هستند. به ‌دلیل تعداد زیاد نیروها، مدتی است تیپ به لشکر تبدیل شده و تیپ‌های لشکر در شهرهای مختلف مستقر شده‌اند؛ روز به روز نیز در حال گسترش هستند و موج جمعیت به آن‌ها می‌پیوندد.

"شهید علی اصغر محمدی" از افغانستانی‌های لشکر فاطمیون و متولد سال 1371 بود. این شهید بزرگوار در بردسیر استان کرمان سکونت داشت که برای دفاع از حرم‌های مطهر به سوریه رفته بود و در بهمن ماه سال 94 به شهادت رسید.

گفتگوی خبرنگار کوله بار با "علی اکبر محمدی" پدر این شهید مدافع حرم را در ادامه می‌خوانید :
 

این پدر شهید در ابتدای صحبت، در تشریح وضعیت شهدای مدافع حرم می گوید: فرقی ندارد که شهدای اسلام کجا به شهادت رسیده باشند، هر جا ظلم و ستمی باشد، باید برای مقابله با دشمنان اسلام شتافت و شهدای مدافع حرم ایرانی و افغانستانی نزد خداوند یکسانند.

* امام حسین (ع) و یارانش الگوی شهدای اسلام
وی ادامه می دهد: همان طورکه امام حسین (ع) در جنگ با ظالمان به شهادت رسیدند، رزمندگان اسلام نیز هر جا ستمی بر مردم مسلمان ببینند، به دشمنان اسلام حمله می‌کنند؛ الگوی شهدای اسلام ، امام حسین (ع) و یارانشان بودند.

پدر شهید مدافع حرم محمدی با اشاره به خاطره روزی که فرزندش اعلام کرد که قصد اعزام به سوریه را دارد، می‌گوید: روزی که علی اکبر تصمیم گرفت به جنگ با تروریست‌های داعشی برود، از من و مادرش اجازه گرفت و گفت اگر شما اجازه بدهید و راضی باشید، می‌خواهم به سوریه بروم.

وی اضافه می‌کند: پسرم از کودکی علاقه خاصی به ائمه اطهار(ع) داشت و همیشه در مراسم مذهبی با اشتیاق خاصی شرکت می‌کرد اما هرگز فکر نمی‌کردم روزی سعادت شهادت در راه حق نصیبش شود؛ ما هم که روحیات معنوی اش را دیدم، نخواستیم که مانعش شویم و با رفتنش موافقت کردیم.

هیچ فردی حاضر نیست که به خاطر پول جانش را بدهد
 

محمدی در پاسخ به این سوال که  در برخی رسانه‌ها تهمت‌هایی مطرح می شود که شهدای مدفع حرم برای پول به سوریه رفته‌اند، جواب شما در مقابل این تهمت‌ها چیست؟ می‌گوید: باید یاد و خاطره شهدایی که برای دفاع از مظلومان و حرمت حضرت زینت(س) به سوریه سفر کردند، نگه داشته شود و نگویندکه آنان به خاطر پول و حقوق‌های ‌بالا به جنگ با داعش رفتند، چرا که هیچ فردی حاضر نیست که جانش را در راه پول بدهد چرا که اگر جانی نداشته باشد چگونه می تواند از پول بهره ای ببرد؟!

وی با اشاره به خلوص عمل و اشتیاق شهید علی اکبر ادامه می دهد: همان ابتدای جنگ سوریه با تروریست‌های داعشی، علی اکبر تصمیم به رفتن کرد و بعد از اینکه فرزند و همسرش را اول به خدا و سپس به ما سپرد، راهی جبهه حق علیه باطل شد.

پسرم برای نجات جان زنان و کودکان بی گناه سوریه به نبرد با داعش رفت
پدر شهید علی اکبر محمدی می افزاید: من چهار پسر و سه دختر دارم ولی رفتن علی اکبر به جنگ با داعش برایم سخت بود اما هر بار یادم می‌افتاد پسرم برای نجات جان زنان وکودکان بی‌گناه به سوریه رفته است، آرام می‌گرفتم و آن را به بی‌بی زینب (س) می‌سپردم.

وی خاطر نشان می کند: چند ماه بعد از اولین اعزام، علی اکبر به ایران آمد اما مجروح شده بود. با این همه در تلاش بود دوباره به سوریه برود. عشق به فرزند و خانواده هم نتوانست پسر مرا از رسیدن به راه حق بازدارد و دوباره به سوریه رفت.

پدر شهید مدافع حرم با اشاره به تماس های تلفنی فرزند شهیدش از سوریه می گوید: خیلی از سوریه با خانواده تماس نمی‌گرفت اما هر بار که زنگ می‌زد با عشق خاصی از مدافعان حرم حرف می‌زد و خوشحال بود که توانسته این گونه خود را وقف  اسلام کند.

یک فرزند پسر از فرزند شهیدم به یادگار مانده است
پدر شهید در پاسخ به این سوال که آیا از شهید فرزندی نیز به یادگار مانده است ، می افزاید: از علی اکبر  یک پسر به یادگار مانده است که امیدوارم همانند پدرش، سرباز امام زمان(عج) شود.

محمدی با اشاره به تاثیرات برگزاری اردوهای راهیان نور و ضرورت آشناسازی مردم با ارزش های 8 سال دفاع مقدس، می گوید : وقتی به مناطق جنگی جنوب کشور رفتیم و مظلومیت شهدای جنگ تحمیلی را دیدم، حس کردم ایران و سوریه فرقی با هم ندارند. همه مسلمانان با یکدیگر برادر هستند و راهشان یکی است و امیدوارم روحش شهدای مدافع حرم همیشه یار و یاور مدافعان حرم و مسلمانان باشد.