ایران با موقعیت ویژه سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی همواره کانون توجه قدرت های بزرگ جهان بوده است و افزایش قدرت دفاعی در کنار دیپلماسی فعال، تنها راه بازدارندگی در برابر دشمنان به شمار می رود. رزمندگان سلحشور ایران در هشت سال دفاع مقدس با وجود برخی نارسایی های تسلیحاتی و اطلاعاتی در مقایسه با دشمن، […]
ایران با موقعیت ویژه سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی همواره کانون توجه قدرت های بزرگ جهان بوده است و افزایش قدرت دفاعی در کنار دیپلماسی فعال، تنها راه بازدارندگی در برابر دشمنان به شمار می رود. رزمندگان سلحشور ایران در هشت سال دفاع مقدس با وجود برخی نارسایی های تسلیحاتی و اطلاعاتی در مقایسه با دشمن، با ایمان و اراده راسخ به مصاف دشمن رفتند و حماسه هایی جاودان آفریدند. در هفته گذشته روزنامه های مختلف به منظور نهادینه کردن فرهنگ ایثار و شهادت با انتشار گزارش ها و مطالبی در محورهای گوناگون به این مهم پرداختند.
**مدافعان حرم؛ حافظان امنیت و آرامش
مدافعان حرم به عنوان حافظان امنیت و آرامش ایران، حماسه هایی بی نظیر آفریدند و در دفاع از حریم اهل بیت(ع) و ارزش های والای اسلامی، جامه زیبای شهادت برازنده قامت رعنای آنان شد و تحسین جهانیان را برانگیختند.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «خارج از میدان رزم احساس کسالت میکرد» نوشت: سومین شهید مدافع حرم استان زنجان «خیرالله صمدی» نام دارد که بر اثر اصابت ترکش خمپاره در محور بوکمال مجروح و حین انتقال به پشت جبهه به فیض شهادت نایل آمد. مردی از جنس جهاد و مقاومت که خستگیناپذیر در جبهههای مقاومت حضور داشت . سالها رزمنده دفاع مقدس بود و پس از آن رزمنده مدافع حرم شد تا در آخر به جمع یاران شهیدش بپیوندد.
روزنامه «قدس» در گزارشی با عنوان «دنیا کوچک نشده بود، تو بزرگ شده بودی» آورد: معروف شده بود به «قمر فاطمیون» به خاطر صورتش. بسیاری به شوخی میگفتند؛ حسین! چهرهات به شهدا میماند. خودش اما حرف از شهادت نمیزد، میگفت که مکلف به انجام تکالیف دینی و ملیاش در دفاع از مرزهای اسلام است. بار اول که در زمستان 94 به سوریه اعزام شد، پایش جراحت برداشت اما از خانواده پنهان کرد تا آب توی دل پدر و مادرش تکان نخورد تا برای دوباره رفتنش هم رضایت بدهند.
در ادامه این گزارش آمده است: در گرامیداشت روز شهدا به خانه شهید«حسین هریری» مدافع حرم رفتیم تا یادی کنیم از شهدای جوان کشورمان، همانها که دهه هفتادی هستند و ادبیات عملی مقاومت را خوب بلدند. عباس هریری، پدر شهید میگوید: تخصص حسین، خنثیسازی بود و تخریبچی. در تیم حفاظت و بازرسی حرم مطهر رضوی هم توفیق خدمت داشت. امام رضا (ع) به ما خیلی لطف داشته، خیلی بیشتر از لیاقتمان.
روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نامی رعبآفرین برای دواعش» نوشت: مرتضی عطایی چهارم اسفند ۱۳۵۵ در تهران و به عنوان دومین فرزند یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد و در ۲۳ سالگی ازدواج کرد با شروع درگیریها در سوریه، دیگر مرتضی مانند گذشته نبود و برای اعزام به سوریه به هر دری میزد و نمیخواست از کاروان مدافعان حرم جا بماند. به خاطر دشواریهایی که برای اعزام داوطلبان بسیجی به سوریه وجود داشت، با هر مشقتی که بود، توانست خود را در کاروان فاطمیون که مدافعان حرم افغانستانی بودند، جای دهد و به سوریه برود؛ در حالی که هنوز خانوادهاش از این موضوع مطلع نشده بودند.
** دفاع مقدس و حماسه هایی ماندگار
شهیدان به عنوان جلوه هایی ماندگار از روحیه مقاومت و پایداری در سال های دفاع مقدس به شمار می روند؛ بازخوانی منظومه فکری و عملی این دلاورمردان، می تواند به شبهه ها و پرسش های نسل جوان، پاسخ گوید و به نهادینه ساختن فرهنگ شهادت کمک کند.
روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «اگر شهید همت امروز بود…» نوشت: 34 سال پس از شهادت ابراهیم همت، بازخوانی منظومه فکری و عملی او جذاب است مخصوصا وقتی چهرههایی شبیه او در دوران ما حضور دارند تقریبا یکی از اصلیترین سوالهای نسل جوانی است که ارادت ویژهای به شهدا دارند. واقعا اگر شهید همت و امثال او زنده بودند کجای ماجرا بودند؟ سوریه بودند؟ به صندلی نمایندگی مجلس تکیه داده بودند؟ وارد کار اقتصادی شده بودند؟ خسته از گذشته سر در گریبان فرو میکردند یا هزاران احتمال دیگر؟
در ادامه این گزارش آمده است: جواب سوال را باید از زبان خود همت فهمید. فرمانده جوان لشکر 27 محمد رسولالله موضعگیریهای شفافی درباره جریانات مختلف داشته است، همت یک فرمانده صرف نظامی نبود. همت در سختترین شرایط دهه 60 توانست این بار را با کمترین هزینه تا لحظه شهادت به دوش بکشد. عدم فتح نظامی در عملیاتهایی نظیر والفجر مقدماتی و والفجر یک جبهه سنگین علیه حاجهمت در بخشی افراد بعضا سیاسی مستقر در پشت جبههها ایجاد کرد. دلیل واضح است همت در تمام عملیاتها پابهپای نیروها حرکت میکرد.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «اخلاق و اخلاص همت قلب بچه بسیجیها را ربوده بود» آورد: 17 اسفند سالگرد شهادت حاجهمت در جریان عملیات خیبر است. شهید محمدابراهیم همت جزو شهدای بنامی است که تقریباً تمام مردم ایران او را دوست دارند و میشناسند. شاید یکی از دلایل این امر فرماندهی حاجهمت بر لشکر27 محمد رسولالله(ص) به عنوان لشکر پایتخت باشد، اما به حتم اخلاصی که حاجی در جهاد و زندگیاش داشت، مزدی جز ماندگاری نامش در تاریخ و قلوب مردم ایران نخواهد داشت.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «سادهپوشی حاجعباس فرمانده لشکر92 را متعجب کرد» نوشت: بسیاری از ما سردار شهید عباس کریمی را به عنوان فرمانده لشکر27 محمد رسولالله(ص) میشناسیم اما این شهید بزرگوار پیش از آنکه فرماندهی این لشکر را به عهده بگیرد به عنوان یک نیروی اطلاعات، عملیات انجام وظیفه میکرد. شهید کریمی 24 اسفند 1363 در جریان عملیات بدر به شهادت رسید. در بزرگداشت شهدای اطلاعات نیروی زمینی سپاه و در آستانه سالگرد شهادت عباس کریمی، خاطراتی کوتاه از این فرمانده بیبدیل را در گفتوگو با مهدی عموزاده از همرزمان شهید پیش رو دارید.
روزنامه «جوان» در گفت وگویی با مادر شهید تازه تفحص شده «بهرام بابا» با عنوان «بار اول و آخری که پسرم را در آغوش گرفتم شبیه هم شد!» آورد: سالها چشمانتظار آمدنش بودم. حدس میزدم ولی باز چشمانتظارش بودم. پنج سالی با خود گفتم شاید اسیر باشد و بیاید اما وقتی اعلام کردند دیگر هیچ اسیری در عراق نمانده با خودم گفتم قطعاً شهید شده است و منتظر استخوانهای بچهام ماندم. خیلی چشمانتظاری کشیدیم تا بهرام آمد. من اما همیشه امید داشتم که یک روزی بهرام را میبینم. الحمدلله ماندم و استخوانهای بچهام را دیدم. خداوند سال 47 به من فرزندی سه کیلویی داد و وقتی هم که بعد از 29سال برگشت سه کیلو بیشتر نداشت. بهرام در 21 تیر سال 67 در خاک عراق در زبیدات به شهادت رسید.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «مسافر گمگشته دیر آمد اما همه را شگفتزده کرد» نوشت: بارها پیش آمده که شهدا ما را غافلگیر میکنند. یک نمونهاش در ماجرای شهید علایی است که در سال 1375 پس از گذشت 13 سال از شهادت و مفقودی به خانه برگشت. از تمام پیکر او جز استخوانی باقی نمانده بود، اما صورتش سالم بود تا هم شناساییاش به راحتی صورت گیرد و هم خانواده و دوستانش یکبار دیگر چهره عبدالله را از نزدیک ببینند. شهید عبدالله علایی در عملیات خیبر و منطقه طلائیه به شهادت رسید.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «سالهای انتظار خداوند یار و یاورم بود» آورد: شهید سیفعلی نظری از شهدای تازه تفحص شدهای است که بعد از 29 سال به آغوش خانواده و مادر پیرش برگشت. چه زیباست دیدار یک مادر چشم به راه با فرزند عزیزش آن هم پس از سالها دوری و بیخبری و چه زیباتر آنکه مردم قدرشناس کشورمان در مراسم تشییع پیکر شهدا سنگ تمام میگذارند و غوغایی برپا میکنند. وقتی برای گفت وگو با مادر شهید نظری به خانهشان میروم، پیکر سیفعلی تازه دفن شده و کوچهشان پر از حجله و دستهگلهایی است که برای خانواده شهید آوردهاند. هر طرف را که نگاه میکردم، تصاویر شهید به چشم میخورد و تا دم خانه مشایعتم میکرد.
روزنامه «خراسان» به روایت دیدار با همسر شهید «محمد حسین بصیر» در 35 سال عروجش، در گزارشی با عنوان «واگویه ها پس از 35 سال فراق» نوشت: هنوز بعد از35 سال، آن قدر خاطرات خوش زندگی کوتاه پنج ساله را با خودت مرور کرده ای وآن قدر دلتنگی هایت را با محمد واگویه کرده ای که بغض امانت نمی دهد. اشک و لبخند بر چهره ات می شکفد. سرما خوردگی را بهانه میکند، اما این هنر مردان خداست که در فراقشان چشم ها اشکبارشود واین را تو می دانی که می گویی:«وقتی با کسی با این شرایط که بیشتردر جبهه نبرد است وقبل از انقلاب هم فعالیت داشته است شروع کنی باید همه چیزش را بپذیری.» و تو پذیرفته ای که هم پدرباشی وهم مادر.
این روزنامه در گزارشی با عنوان «خاطرات مادر ژاپنی شهید دفاع مقدس و روایت سرفه های یک جانباز» آورد: مراسم تکریم مادران و همسران شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم در آستانه سالروز ولادت حضرت زهرا(س) حال و هوایی متفاوت به سالن آمفی تئاتر دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب بخشیده بود؛ سردار داوود غیاثی راد، معاون روابط عمومی رزمندگان غرب و شمال غرب کشور به حضور خانم کونیکا یامامورا، مادر شهید بابایی دراین مراسم اشاره کرد و گفت که وی در زمان فاجعه بمباران هسته ای هیروشیما هفت سال داشته است و پس از آشنایی با یک بازرگان ایرانی در ژاپن برای زندگی به ایران میآید که یکی از ثمرات زندگی اش شهید محمد بابایی است.
روزنامه «اطلاعات» در گزارشی با عنوان «سفره عاشقی رزمندگان در لحظه تحویل سال» آورد: در دوران دفاع مقدس، هنگام تحویل سال پوکه توپ خمپاره را میگذاشتند وسط و داخل آن را پر از گل های صحرایی میکردند و در کنارآن میوه و شیرینی میگذاشتند، در سفره هفتسین رزمندگان سینهایی مانند: سرنیزه، سیمخاردار، سیمینوف، سیمچین، سوزن سلاح، سیم تله، سمبه، C4 (نوعی خرج و مواد منفجره غیرحساس)، مینسوسکی، مینسبدی… متناسب با تخصص رزمندگان هر گردان و گروهان و دسته و سنگر قرار داشت. کنار همه این سینها قرآن کریم و عکس شهدا زینت بخش سفره هفت سین رزمندگان در میان نمازخانهها، سنگرهای اجتماعی و انفرادی بود.
در ادامه این گزارش می خوانیم: در لحظه تحویل سال بعضی از اسرا که صدای خوب و دلنشین داشتند به تلاوت قرآن میپرداختند، معمولاً بعد از تحویل سال بزرگان، روحانیون و افراد سن بالای آسایشگاه دقایقی را برای بچهها سخنرانی میکردند و به افراد روحیه میدادند. در میان نیروهای دیگر از جمله نیروی هوایی ارتش هم لحظات تحویل سال حال هوایی دیگر داشت، خلبانان در گردانهای پرواز و اتاق آلرت آماده دفاع و جانفشانی و حراست از آسمان کشور بودند. یکی از این خلبانان، حسین خلعتبری بود.
** آثار دفاع مقدس؛ یادمانی از سال های دفاع
آثار دفاع مقدس؛ یادمانی از سال های دفاع و شجاعت است. مرور خاطراتی تلخ و شیرین که پس از گذشت سال ها، برای مردمان این مرزوبوم شنیدنی است.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «ادبیات دفاع مقدس، چشم انتظار رویکردهای عقلانی و تحلیلی» نوشت: نقد روشی است که باعث فهم بهتر مفاهیم و آثاری که حول آن مفهوم شکل میگیرد، میشود. یکی از مقولاتی که در جامعه ما نیازمند نقدی جدی است آثار ادبی دفاع مقدس است. آثاری که در مرحله اول انتشار تحت تأثیر فضای اسطورهای و احساسی جنگ قرار گرفتند و بیشتر به دنبال تهییج خوانندگان خود بودند. اما در سالهای اخیر رویکرد واقعی و عینیتر به این موضوع شکل گرفته و روایتهای ملموس تری از آن منتشر شده است.
جواد کاموربخشایش از منتقدان شاخص آثار دفاع مقدس است که نقدهای بسیار جدی به چنین آثاری داشته و چند اثر از او در این زمینه منتشر شده است. کاموربخشایش معتقد است؛ نقد فقط دیدن نقاط ضعف اثر نیست بلکه در مرحله اول دیدن نقاط مثبت آن است و دیگر اینکه نقد جدی آثار دفاع مقدس، باعث پیشبرد این آثار میشوند و زمینه را برای آثار قویتر مهیا میکند.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «(سرباز کوچک امام) روایتی از خاطرات آزاده مهدی طحانیان» آورد: کتاب «خاطرات سرباز کوچک امام» به همت و قلم فاطمه دوستکامی طی چهار سال و با حمایت مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان به حجم 925 صفحه و در 8 بخش نوشته و چاپ شده است .این کتاب به بیان اتفاقات ریز و درشت زندگی مهدی طحانیان پرداخته؛ نابترین بخش این خاطرات مربوط به سالهای طولانیای راوی در اردوگاههای نگهداری اسرای ایرانی در عراق است.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «جایگزین کردن حوزهها به صلاح نیست» نوشت: بهروز سپیدنامه پژوهشگر ایلامی واز شاعران با تجربه حوزه دفاع مقدس است. از زمین باران (مجموعه شعرپایداری) و عشق این ماه سرگردان (مجموعه غزل 1)، ویرگول، عقیق و ارغوان (مجموعه شعر آیینی) و حنجرههای بیدار (ترجمه شعر مقاومت بینالملل اسلامی) از جمله آثار این هنرمند است. در فضای مجازی آثار شاعران را دنبال میکنم.،اما کمتر از شاعران پیشکسوت حوزه پایداری و دفاع مقدس اثری دیدم. اکثر نسلی که در جنگ حضور داشتند سکوت کردهاند و درگیر روزمرگی زندگی شدهاند و اکثر کارهایی هم که از نسل جوان دیدم اشعاری متفاوت از قبل هستند و اینطور به نظر می آید که آنها یا اصلاً جنگ را درک نکردند یا از خواندن آثار دیگر شاعران با جنگ ارتباط برقرار کردند که برای کسب تجربه سرودن شعر در این حوزه کافی نبوده است.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «5 شهید آرمیده در خاک» از گلزار شهدای میدان امام حسین(ع)، آورد: یادمان شهدای گمنام میدان امام حسین (ع) چند باری مرمت و بازسازی شد تا ما امروز شاهد یک بنای پنج ضلعی به نشانه پنج شهید گمنام باشیم که رأس یکی از این پنج ضلعیها در جهت قبله قرار گرفته و ضلع مقابل آن ورودی بنا را تشکیل میدهد. در این پنج ضلعی نمایی ضریحگونه از بیرون بنا ایجاد شده که باعث جذابیت خاصی شده است.
این روزنامه با درج عنوان خبری «عرضه کتابهای شاخص ادبیات دفاع مقدس در قالب جدید» نوشت: امین نادری مدیر سوره مهر الکترونیک از عرضه آثار کتابهای شاخص دفاع مقدس در قالبهای جدید در نمایشگاه کتاب تهران خبر داد و گفت: از جمله کارهایی که انتشارات سوره مهر در سال جدید برای دسترسی آسان مخاطبان به کتاب انجام داد، تولید آثار شاخص در قالب «فلش بوک» است. در هر کدام از این فلشها، یک یا چند مجموعه صوتی ذخیره شده است. تاکنون پنج عنوان از فلشبوکها تولید و عرضه شده است که از این جمله میتوان به «وقتی مهتاب گم شد»، «دختر شینا»، «آن بیست و سه نفر»، «فرنگیس» و مجموعه «رفاقت به سبک تانک»، «قصه نمایش کودکان» و مجموعه قصههای «موتوری» برای گروه سنی کودک و نوجوان اشاره کرد.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «امیرحسین شریفی: فیلمم را جلوی وزارت ارشاد آتش خواهم زد»، به نقل از این تهیهکننده آورد: جالب است در سینمایی که سازمان سینمایی دارد، اداره و تشکیلات دارد، همین تهیهکنندگان همهکاره شدهاند! خودشان فیلمنامههایشان را مصوب میکنند، بودجه و امکانات دولتی میگیرند، فیلمهایشان فوراً پروانه نمایش میگیرد و در بهترین شرایط و بهترین سئانسها و سینماها روی پرده میروند. یعنی پروسه نوشتن فیلمنامه تا اکران فیلمشان کمتر از سهماه زمان میبرد! آن وقت تهیهکنندگان و فیلمسازان کاربلدی که در این باندها و گروهها و گعدهها نیستند کلاهشان پس معرکه است!
روزنامه «خراسان» به مناسبت روز شهید در یادداشتی با عنوان «تغزل سرخ شهید» نوشت: کلمات هم عاشق می شوند وقتی قرار است در روزی شکوه یافته به نام شهید، از عشق بنویسند و به شرحی، کنار هم بنشینند که رابطه عاشق و معشوق را ، غزل وار برای مردمان بخوانند. من به زلالی واژه هایی چنین غبطه می خورم و آرزو می کنم کاش واژه ای باشم که در تعریف عشق، به مانایی رسیده باشد، آن هم عشقی که یک سویش شهید خونین قبایِ معرکه است و شوریده سر، دل هزار شرحه اش را به میدان می آورد و آن سویش، حضرت شاهد است.
*گروه اطلاع رسانی
*پژوهشم**1699**2059**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز