ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » شهید حججی
  • شناسه : 73444
  • ۰۹ فروردین ۱۳۹۷ - ۷:۳۳
  • 512 بازدید
  • ارسال توسط :
حاتمی کیا در پردیس سینمایی چهارباغ اصفهان

حاتمی کیا در پردیس سینمایی چهارباغ اصفهان

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ چهارشنبه هشتم فروردین. چهارباغ و پردیس سینمایی و صفی طولانی از دوستداران فیلم‌های ارزشی در پیاده‌رو. درست در کنار سینما. گردشگران نوروزی هم اندک اندک به صف می پیوندند. آنها شنیده‌اند که قرار است ابراهیم […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ چهارشنبه هشتم فروردین. چهارباغ و پردیس سینمایی و صفی طولانی از دوستداران فیلم‌های ارزشی در پیاده‌رو. درست در کنار سینما. گردشگران نوروزی هم اندک اندک به صف می پیوندند. آنها شنیده‌اند که قرار است ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردان محبوب کشوری به این سینما بیاید. مقابل باجه بلیط فروشی قرق می شود. قرار است «به وقت شام» بر روی پرده نقره ای به نمایش درآید. فیلمی از ابراهیم حاتمی کیا.«بلیط ها پیش فروش شده اینترنتی. بلیط نداریم.» این صدای دختر جوان پشت گیشه است که در لحظات پایانی ساعت 18 به علاقمندان و مشتریان، پاسخ می دهد.

ساعت 18 درب چوبی سینما با دست های مرد جوان آبی پوش باز می‌شود و خیل عظیم دختران و پسران جوان با قیافه هایی متفاوت از جوان های امروزی با برگه های بلیط اینترنتی وارد سالن می شوند.

مخاطبان مثل همیشه نیستند با گیسوهای پریشان شده و شال های نیم بند. اغلب دختران و زنان باحجاب اند؛ اما «به وقت شام» برای همه اقشار مردم ساخته شده است چه برای آنهایی که خانواده های معظم شهدا هستند و برای چه برای آنهایی که آمده اند تا از روی پرده سینما حس کنند که دژخیم و دشمن کیست؟ سردادن برای حفظ وطن چیست؟ بی پدری چیست؟ شهید کیست؟ آنجا که پدر می ماند و پسر شهید می شود.

چند لحظه از استقرار مخاطبان نمی گذرد که جوانان آبی پوش کت و شلواری، بی سیم به دست از آمدن ابراهیم خبر می دهند. عکاسان و تصویر برداران جلوی سن قرار می گیرند. پرده های عنابی سینما تکان نمی خورد. میکروفی به اندازه قامت ابراهیم وسط سن می گذارند و پس از چند لحظه مردی خوش قامت و خوش چهره با موهایی قهوه ای و صاف به همراه چند جوان در تاریکی های مطلق، وارد سالن سینما می شود.

او کسی نیست به جز ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان دوست داشتنی و محبوب مردم ایران که این بار با تولید «به وقت شام» کولاک کرده است.

«خدا را شکر می کنم. خدا را شکر. مگر یک فیلمساز چه می خواهد. همین را می خواهد که علاقمندان برای دیدن فیلمش سر از پا نشناسند.»

این چند جمله را که ابراهیم می گوید؛ صدای دست زدن ها می پیچد در سالن سینما.

«عزیزان، واقعا خوشحالم. نه اینکه بگویم خسته نیستم. واقعا خیلی خسته ام؛ اما خوشحالم که در کنار شما هستم در شهر هنرپرور اصفهان، شهر شهدا و به خصوص شهری که چهره هایی از دفاع مقدس را دارد مانند شهید حججی ها. انشاءالله که «به وقت شام» به وقت تهران و اصفهان و ایران نشود که ما مدیون شهدا هستیم. امیدوارم که وقتتان را تلف نکرده باشید برای دیدن«به وقت شام» نمی دانم چند نفر از شما این فیلم را دیده اید. هر کس دیده است دستش را بالا بیاورد. من باز هم خوشحالم. انشاءالله که دیدن این فیلم پسند شما شود و اگر پسندیدید تبلیغ آن را هم بکنید.

امیدوارم سینمایی که حرفی و بحثی برای گفتن دارد پابرجا باشد. می دانم که الان عید است و باید فیلم های شاد و تفریحی دیده شود؛ اما این فیلم، حرفی برای گفتن دارد. انشاءالله که جوانان این فیلم را بپسندند. مواظب کودکان باشید. برخی از قسمت های فیلم برای آنها اذیت کننده است. دوست دارم که آنها خاطره بدی از من نداشته باشند. الهی که همیشه سرفراز باشید و الهی که امسال سال خوبی برای شما باشد. آرزو می کنم که اتفاقات تازه ای در حوزه های مختلف رخ دهد به خصوص اقتصاد این مملکت. چون می بینم که برخی از مخاطبان ما را مسبب می دانند انگار که ما در حوزه اقتصاد هستیم.

ما با بچه هایی که جنگ و جهاد کردند مانوسیم و سعی می کنیم که رشادت های آنها را به تصویر بکشیم. ممنونم از شما. انشالله که پسندتون باشد. بسلامت.»

گفته های حاتمی کیا که به پایان می رسد بازهم صدای دست ها پردیس را تکان می دهد.

ابراهیم از روی سن پایین می آید و جوانان تا انتهای چهارباغ او را همراهی می کنند و بسیاری با او عکس سلفی می گیرند. من نیز از ابتدا تا انتها با او هستم و او هر بار ضبط مرا که می بیند؛ می گوید: مصاحبه نمی کنم. به انتهای چهارباغ که می رسیم دستش را می گذارد روی ضبط تا آن را از من بگیرد.«مصاحبه نمی کنم.»

حاتمی کیا مصاحبه بکند یا نکند محبوب همه مردم است.

«این هنرمند ارزشی کشور، دوست داشتنی و محبوب است.» این گفته زهرا دانشجوی سال آخر مهندسی فیزیک است. او که به همراه خانواده برای دیدن فیلم آمده است؛ می گوید: در طول این چند سال شاید یکی دوبار سینما را به این شلوغی دیده بودم و این نشان دهنده این است که مردم هنوز شهدا و هنرمندانی که مبنای تولیداتشان را شهدا می گذارند؛ دوست دارند.

مریم یکی دیگر از تماشاگران این فیلم می گوید: هنری که از دل برآید لاجرم بر دل می نشیند. پیداست حاتمی کیا این صحنه ها برایش ملموس بوده که توانسته به این زیبایی به رشته تصویر بکشد. این کار هر کسی نیست. تمام صحنه های فیلم و لحظه لحظه آن مملو از خلاقیت و ابتکار است.

سعید که کارمند است و به همراه خانواده برای تماشای فیلم آمده است؛ می گوید: «ما می توانستیم برای دید و بازدید عید بیرون باشیم یا به پارک برویم؛ اما اینجا را انتخاب کردیم هم برای دیدار هنرمند انقلابی کشور حاتمی کیا و هم برای اینکه برای شهدا ارزش قائلیم و هر موضوعی که با شهدا پیوند خورده باشد برای ما جذاب و دیدنی است.»

آنچه که علاقمندان این فیلم بازگو کردند متنی از واقعیت بود. حاتمی کیا آنچنان با مهارت و تخصص اعمال خبیثانه نیروهای تکفیری داعش را به تصویر کشیده بود که همه آنهایی که از نزدیک این صحنه ها را مشاهده نکرده اند برایشان قابل درک شد که چه اتفاقی رخ داده است.

حاتمی کیا، کارگردانی است کاردان و با تجربه. می داند چه موضوعی باید برای ذائقه مخاطب تولید کند و در این راستا با همه چیره دستی اش همیشه جز برندهای سینمایی و تک هاست و در واقع بی نظیر است.

ابراهیم حاتمی کیا، ارزش های انقلاب اسلامی را به  تصویر می کشد. موضوعی که شاید کارگردانان دیگر کمتر به آن توجه کرده اند و در این دنیای زرد فیلم های سینمایی که بیشتر موضوعات اجتماعی و آسیب ها به تصویر کشیده می شود همیشه جای خالی فیلم های ارزشی به وضوح دیده می شود؛ اما هر بار حاتمی کیا معرکه ای برپا می کند و با ساختن فیلمی متفاوت همه را متحیر می کند.

دست مریزاد کارگردان محبوب دوست داشتنی.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.