به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری فارس از مشهد، شب گذشته مسجد حضرت زهرا (س) مشهد مقدس میزبان انبوهی از دوستان و یاران جانشین فرمانده تیپ عمار لشکر فاطمیون بود تا وداع دیگری باشد و شاید پیمانی، میان او دوستانش برای ادامه راهش. نزدیک اذان که میشود که دیگر […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری فارس از مشهد، شب گذشته مسجد حضرت زهرا (س) مشهد مقدس میزبان انبوهی از دوستان و یاران جانشین فرمانده تیپ عمار لشکر فاطمیون بود تا وداع دیگری باشد و شاید پیمانی، میان او دوستانش برای ادامه راهش.
نزدیک اذان که میشود که دیگر جای برای ایستادن و خواند نماز جماعت نماند، بیرون از مسجد بنرهای ابوعلی در حال نصب است، شب خداحافظی با رفیق است، نماز که تمام میشود سیل مردم برای شرکت در مراسم در مسجد حضور مییابند.
ابتدای این مراسم با تلاوت کلام نورانی قرآن آغاز شد و پس زیارت عاشورا خوانده میشود، سپس تصاویری از حضور ابوعلی در سوریه پخش میشود، تصاویری که دل دوستان و همرزمان شهید با یادآوری روزهای خوبی که کنار هم داشتند را خون میکند و صدای گریههای مردانه در فضای مسجد طنین میاندازد انگار مسجد است که برای ابوعلی گریه میکند.
به یاد این شهید مدافع حرم روضه علیاصغر خوانده میشود، مداح زمانی که به تیر سه شعبه اشاره میکند آه فغان همه بالا میرود چراکه ابوعلی هم با تیری که به پهلو و گلویش خورده به شهادت رسید.
روضه به اوج خود میرسد مداح میگوید ابوعلی هم نشان از علیاصغر دارد و هم از کوچههای مدینه؛ این حرف نالههای مردمی که برای وداع با پیکر جانشین فرمانده تیپ عمار لشکر فاطمیون آمدهاند به آسمان میرساند.
یادگاران ابوعلی، نفیسه و علی در کنار تابوت پدر که به پرچم سه رنگ ایران مزین شده، نشستهاند و در سکوت با آخرین نجواهایش را به پدر میگویند، او که زندهتر از همه آدمهایی است که در این مجلس حضور دارد.
و در آخر نفیسه فرزند بزرگ ابوعلی وصیتنامه پدر را میخواند هرچند که در تمام طول خواند وصیتنامه سعی دارد صدایش نلرزد.
بسمالله الرحمن الرحیم
«کلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَینا تُرْجَعُونَ»
دفتر جرم مرا روز جزا باز مکن / من به امید عطایی تو گنه کار شدم
الهی یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات- سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ
اللهم بَیِّضْ وجهی بِنُوْرک – اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک
سلامعلیکم اینجانب مرتضی عطایی ثواب زیارت امام حسین (ع) و دو رکعت نماز تحت قبه سیدالشهدا را در تاریخ 17/6/90 مصادف با نهم شوال 1432 که بهجا آوردهام برسد به کسانی که در تشییعجنازهام شرکت کردهاند غسلم داده کفنم کرده و به خاک سپرده و در مراسم تعزیهام شرکت مینمایید هدیه نموده و امیدوارم خداوند متعال، اربابم اباعبدالله حسین (ع) را شفیع و دستگیرشان در یوم الحسرت قرار دهد انشالله. ضمناً همه را تحت قبه دعا نمودم مخصوصاً تمامی همسفران که اینجانب را همراهی نموده و احتمالاً از من دلخور و یا رنجیده شدهاند.
برای شب اول قبرم دعا نموده و در زیارت عاشورایی که از تاریخ دهم محرمالحرام 1433 تا اربعین بعد از نماز صبح که انشالله تحت قبه میخوانم دعاگویم و برای فرج امام زمان (عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحبالزمان (عج) میباشد.
از همه حلالیت میطلبم مخصوصاً همسرم مریم، دخترم نفیسه و پسرم علی
امشب خداحافظی است از همه جای شهر موتورسوار و لباس خاکیها آمدهاند، آمدهاند با دوست و همرزمشان آخرین حرفها و قولهایش را بزنند و شاید بخواهند فرماندهشان باز هم فرمانده بماند و راه بهشت، و پرواز بهسوی خداوند را نشان دهد.
مسجد الزهرا که دریکی از پر رفت و آمدترین نقاط شهر مشهد یعنی احمدآباد قرار دارد تاکنون اینهمه آدم را برای تشییع پیکر ندیده است بهطوریکه عابران گذری و ماشینهای عبوری لحظهای سرعت کم میکند تا ببیند چه اتفاقی خیل عظیم بچه مذهبیها و لباس خاکیها را در یکجا جمع کرده است.
تنها یک دلیل باعث حضور اینهمه جمعیت شده است و آنهم عشق به مردیست که از دنیا دست شست تا از حرم عشق دفاع کنند و همین عشق مشترک است که اینهمه جمعیت را یکجا جمع کرده، بهگونهای که ابو سجاد یکی از دوستان ابوعلی که اهل کاظمین است از عراق به ایران میکشاند تا در مراسم این بزرگمرد اسلام حضورداشته باشد و برای آخرین بار با ابوعلی وداع کند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز