ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 90786
  • ۰۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۸
  • 77 بازدید
  • ارسال توسط :

خیانت و شکست‌های پیاپی راز دشمنی سعودی با ایران

فریده شریفی منطقه غرب آسیا هر روزی را که پشت سر می‌گذارد، با تنش و بحرانی جدید روبه‌رو می‌شود. به جرات می‌توان گفت که هیچ منطقه‌ای به اندازه غرب آسیا شاهد تلاطم، تنش و منازعه نبوده است. ریشه‌های منازعات در این منطقه راهبردی را می‌توان در اختلافات مرزی و ارضی، اختلافات قومی، تعارضات ایدئولوژیک، منابع طبیعی […]

فریده شریفی
 منطقه غرب آسیا هر روزی را که پشت سر می‌گذارد، با تنش و بحرانی جدید روبه‌رو می‌شود. به جرات می‌توان گفت که هیچ منطقه‌ای به اندازه غرب آسیا شاهد تلاطم، تنش و منازعه نبوده است. ریشه‌های منازعات در این منطقه راهبردی را می‌توان در اختلافات مرزی و ارضی، اختلافات قومی، تعارضات ایدئولوژیک، منابع طبیعی به ویژه نفت و گاز و دخالت قدرت‌های فرامنطقه‌ای دانست. به همین دلیل، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای غالبا در حال تعامل یا تقابل با هم برای حفظ منافع راهبردی خود در منطقه هستند. ايران و متحدانش در يک جبهه، سعودی و آمريکا در جبهه ديگر، ترکیه نیز گاهی با این و گاهی با آن، هر کدام بر اساس یک گفتمان و یک چارچوب خاص برگرفته از سیاست‌های راهبردی خود، در پی رهیابی به منافع خود هستند و می‌خواهند به جايگاه مورد نظرشان در این منطقه مهم برسند. در چنين شرايطي تروريسم و مبارزه با داعش نیز از دیگر برنامه‌هایی است که در چند سال اخیر تبدیل به بهانه‌ای برای حضور و تعامل بیشتر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در منطقه حساس و استراتژیک غرب آسیا شده است. در این میان، مداخلات عربستان در سایر کشورها و دشمنی غیرعادی‌اش علیه ایران، نزدیک به یک دهه است که کشمکش اصلی منطقه‌ای محسوب می‌شود و به باور بسیاری از تحلیلگران، سایه‌های این مداخلات و خصومت‌های رژیم سعودی را می‌توان در ناآرامی‌های عراق، لبنان، بحرین، سوریه و یمن و به ویژه جایگاه ویژه ایران در منطقه جست‌وجو کرد.
سایه‌های اختلاف
روابط ایران و عربستان در یکی از بدترین وضعیت‌های خود طی دهه‌های اخیر قرار دارد. روی کار آمدن فرد خام و جویای نامی مثل بن سلمان در به وجود آمدن این فضا قطعا نقش مهمی دارد. با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا و ولیعهدی «محمد بن سلمان» این درگیری‌ها و تنش‌ها بیشتر نیز شده است. تا جایی که سعودی‌ها از منزوی شدن ایران! سخن می‌گویند اما بالعکس مقامات ایرانی شاهد شکست قطعی آل سعود در بسیاری از جبهه‌های منطقه، بالاخص در یمن و سوریه هستند. هرچند سعودی‌ها دل خوش دارند که با توجه به فضای کنونی منطقه، شاهد شکست و انزوای ایران باشند اما نمی‌خواهند که ایران از بازی‌های منطقه‌ای کاملا بیرون گذاشته شود چرا که دشمنی با ایران به ابزار کسب مشروعیت سیاسی برای حکام جدید سعودی و حامیان فرامنطقه‌ای آن در میان برخی کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. اما سوال اصلی این است که آیا تشدید اختلافات و قطع روابط دو کشور می‌تواند تامین‌کننده منافع ملی دو طرف باشد و آیا بهتر نیست که هر دو طرف با کاهش اختلافات به دیپلماسی و راه حل سیاسی به جای دشمنی و خصومت متمایل شوند؟! و اصلا این کار ممکن است؟ به ویژه آنکه مشترکات زیادی از جمله همسایگی، امنیت منطقه‌ای، انرژی، اسلامی بودن و… ایران و عربستان را به هم پیوند می‌دهد.  
در چنین شرایطی آیا می‌توان چشم‌اندازی برای بهبود روابط دو کشور در آینده نزدیک متصور شد؟
دلایل اصلی دشمنی
در عرصه بین‌الملل، سیاست‌ها همیشه ثابت نیستند و بر اساس شرایط و موقعیت تغییر می‌کنند. ماجرای اختلافات میان ایران و عربستان نیز به چند ماه و چند سال اخیر خلاصه نمی‌شود، از واقعه قتل «ابوطالب یزدی» در مکه در سال 1322 شمسی گرفته تا به شهادت رساندن صدها ایرانی در حج خونین سال 1366، ماجرای یمن، سوریه، مسئله حزب‌الله و لبنان، مسئله عراق و فاجعه منا در سال 1394 و … موضوعاتی است که موجب شده رابطه میان این دو  کشور تیره و تار شود بعد هم حضور «محمد بن سلمان» در سمت ولیعهدی این کشور و ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید موجب شده که رابطه ایران و عربستان تبدیل به یک کلاف سردرگم شود که هر روز بر تیرگی آن افزوده می‌شود. حمله به کنسولگری ایران در بصره که بعدها مشخص شد دست سعودی‌ها در این کار بوده نیز اوضاع را بدتر کرد.
تحلیلگران معتقدند، دلایل اصلی این تیرگی روابط که مانع برقراری روابط عادی و مسالمت‌آمیز میان دو کشور شده عبارتند از: 1- از دکترین دو ستونه «نیکسون، کسینجر» که عربستان و ایران را مسئول تامین امنیت منطقه خصوصا خلیج فارس می‌دانست تا به امروز که ایران به یک بازیگر بسیار مهم در منطقه غرب آسیا تبدیل شده، عربستان در حال رقابت با ایران بر سر نفوذ منطقه‌ای است.
 عربستان نیز رقبای دیگری همچون ترکیه و رژیم صهیونیستی را بر سر تصاحب «قدرت هژمون منطقه» مقابل خود احساس می‌کند. به این علت ریاض با استراتژی‌های گوناگون در قبال ایران، قصد دارد با تاکید بر اقتصاد نفتی و سرمایه‌گذاری اقتصادی و سیاسی روی متحدانش، این بازیگر مهم منطقه‌ای را با خیال واهی رسیدن به یک قدرت مسلط منطقه‌ای کنار بگذارد. در واقع، سیاست منطقه‌گرایی عربستان معطوف به حمایت از تروریسم منطقه‌ای (گروه‌هایی مثل داعش و القاعده) و کشورهای بزرگ و کوچک حاضر در منطقه جنوب غربی آسیا است. عربستان هم اکنون در یمن، لبنان، عراق و از همه مهم‌تر سوریه مداخله می‌کند و می‌خواهد از این نقش مداخله‌جویانه برای کسب امتیازات بیشتر استفاده کند در حالی که بالعکس در گردابی فرو رفته که امکان بیرون آمدن از آن به این راحتی‌ها امکان‌پذیر نیست. تغییر مهره‌ها، متوسل شدن به این کشور و آن کشور هم تاکنون برای این کشور نتیجه‌ای به همراه نداشته است.
2- بحران سوریه نیز به عنوان یک دلیل مهم دیگر خصومت عربستان با ایران مطرح می‌شود. ایران از ملت سوریه حمایت می‌کند و عربستان به حمایت از هر گروه تروریستی و غیرتروریستی مخالف بشار اسد اقدام می‌کند. عربستان تا به امروز از هیچ کمکی به گروه‌های مخالف بشار اسد خصوصا سلفی‌ها دریغ نکرده است و تندترین موضع در قبال ملت سوریه را اتخاذ کرده و هنوز هم بر آن پافشاری می‌کند. سران ریاض تاکید دارند که بشار اسد هرچه سریعتر باید از قدرت کناره‌گیری نماید و پس از این کناره‌گیری در مورد آینده سوریه تصمیم گرفته شود. اما ایران از ملت سوریه  در مقابل تروریست‌های تکفیری حمایت می‌کند و در شرایطی که تروریست‌های تحت حمایت آمریکا و عربستان مردم مظلوم شهرها و روستاهای این کشور را محاصره و در گرسنگی قرار داده بودند ایران به این کشور غذا و مواد خوراکی انتقال می‌داد.
3- وحشت از حاکمیت شیعیان و متحدان ایران در کشورهای منطقه، به ویژه در کشور عربستان از دیگر دلایل دشمنی  آل سعود با ایران می‌تواند باشد. ترویج ایده دروغین «هلال شیعی» در منطقه توسط سعودی‌ها دقیقا با این هدف صورت گرفت که جلوی نفوذ ایران در میان شیعیان منطقه گرفته شود. سران عربستان از این سیاست جهت برانگیختن اکثریت سنی منطقه علیه ایران استفاده می‌کنند چرا که نگران هستند نفوذ معنوی ایران در کشورهای عربی و اسلامی منجر به کاهش نفوذ آل سعود در این کشورها شود.
4- دلیل دیگر خصومت سعودی‌ها علیه ایران هراس از قدرت نفتی ایران و رقابت نفتی با تهران است، عربستان افزایش تولید نفت ایران را به ضرر خود می‌بیند چرا که می‌پندارد ایران از پول فروش نفت به قدرت خویش می‌افزاید، به همین دلیل با توان هرچه بیشتر از تحریم‌های نفتی ایران استقبال می‌کند. به همین دلیل هم هست که در روابط نزدیک و تنگاتنگ با دولت ترامپ مدعی شده می‌تواند تمام نفت آمریکا و متحدانش را تامین نماید به شرط اینکه واشنگتن به تحریم‌های بیشتر علیه ایران مبادرت کند.
مداخله نظامی عربستان در یمن به عنوان رهبر ائتلافی از کشورهای عربی و آفریقایی، جان باختن صدها زائر ایرانی در جریان حج در سال 2015 و اعدام شیخ «نمر النمر» روحانی عربستانی در سال 2016 اما موانع بیشتری در روابط دو کشور ایجاد کرده است.
نتیجه‌گیری
به باور کارشناسان، تنش در روابط ایران و سعودی به مرحله‌ای رسیده که در شرابط فعلی حتی چشم‌انداز روشنی برای گفت‌وگو میان طرفین وجود ندارد، چه رسد به این که، گفت‌وگو به نتیجه برسد. اظهارات تند و غیرمرسوم مقامات سعودی از جمله «محمد بن سلمان» ولیعهد و «عادل الجبیر» وزیر خارجه این کشور علیه ایران نشان می‌دهد که آنها روابط با ایران را یک بازی با حاصل‌جمع صفر می‌دانند. به اعتقاد آنان،  هر گونه گفت‌وگو با ایران، به معنای گردن نهادن به برتری ایران در منطقه است و حاکمان سعودی نمی‌خواهند این خفت و خواری را که برای همه مشخص و آشکار شده است بپذیرند به همین دلیل شمشیر را از رو کشیده و به عناوین مختلف خصومت و دشمنی خود را نسبت به ایران نشان می‌دهند. اگرچه این مهم را هم نباید از نظر دور داشت که نظام تحمیل شده سعودی به عربستان که ذره‌ای مشروعیت سیاسی و مردمی ندارد، کاملا تحت کنترل قدرت‌های بزرگ است.
بن سلمان نشان داده برای رسیدن به تخت پادشاهی حاضر است هر هزینه‌ای را بپردازد. ولو این هزینه 400 میلیارد دلار باج به ترامپ باشد. افسار سعودی در دستان سعودی نیست که اجازه یابد با ایران وارد مذاکره بشود یا نشود!
منابع استفاده شده
1- خبرگزاری فارس
2- سایت تابناک

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن