ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 9144
  • ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۹:۰۵
  • 266 بازدید
  • ارسال توسط :
نوحه‌خوان زینبی مدافع حریمش شد

نوحه‌خوان زینبی مدافع حریمش شد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، با گذشت سالیان دراز از واقعه عاشورا، باز پای یزیدیان زمان، می‌خواست که به حرم باز شود و حرم اهل‌بیت(ع) در خطر بود، اما مریدان حضرت عباس(ع) مگر می‌گذارند که به حرم عمه جان امام زمان(عج) جسارت شود، […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، با گذشت سالیان دراز از واقعه عاشورا، باز پای یزیدیان زمان، می‌خواست که به حرم باز شود و حرم اهل‌بیت(ع) در خطر بود، اما مریدان حضرت عباس(ع) مگر می‌گذارند که به حرم عمه جان امام زمان(عج) جسارت شود، پس باز مدافع حرمی برای دفاع از خاندان عصمت و طهارت(ع) لازم بود، که بی‌هیچ مهنتی جان بر کف دست بگذارد و در راه عشق به اهل بیت(ع) به مقام شهادت دست یابد.بعد از وقایع کشورهای همسایه و آمدن مهمان نامبارکی به اسم داعش که توسط آمریکا و برخی هم‌پیمانانش وارد برخی مناطق اسلامی شدند، جوانان زیادی برای دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) به کشور سوریه رفتند تا در برابر اربابشان یعنی حسین‌بن‌علی(ع) بتوانند سربلند کنند، یکی از این شهدا یاسر جعفری است که در تاریخ 18 آبان 1392 در شهر حلب سوریه به شهادت رسید.بنا بر این گزارش، مرضیه احمدی، مادر یاسر جعفری، شهید مدافع حرم، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایکنا، ضمن بیان اینکه شهید یاسر فرزند اولش بوده است،گفت: یاسر پسر خوبی بود از همان دوران کودکی یعنی هفت سالگی از این هیأت به آن هیأت می‌رفت، همین باعث شد که به سمت مداحی کشیده شود، لذا ما اصلا نفهمیدیم که چطور یاسر مداح شد.
در حال.........
ندیدم نمازی از او قضا شود
احمدی، ضمن بیان اینکه شهید جعفری از کودکی تابوت نمادین حضرت زهرا(س) را در دهه فاطمیه به همراه دوستانش به خانه می‌آورد و به عزاداری می‌پرداخت، افزود: از زمانی که به سن تکلیف رسید من ندیدم نمازی از او قضا شود و بیشتر وقتش را در مساجد می‌گذارند.وی گفت: پسرم خیلی اخلاق خوبی داشت و این اخلاق خوبش منحصر در خانه نبود بلکه در اجتماع هم همین‌طور بود، به این نحو که با پیرمرد 90 ساله مثل خودش و با بچه پنج ساله مثل خودش رفتار می‌کرد، به خاطر همین از همه نوع آدم رفیق داشت. مادر شهید جعفری افزود: در هیأت امام حسین(ع) به همراه دوستانش خرج می‌داد، یک روز به او گفتم تو این همه مهمان دعوت کردی برای هیأت، آیا فکر هزینه آن را هم کرده‌ای؟ با لبخندی دلنشین گفت: برای هر کس که آمده‌اند عزاداری کنند خودش هم درست می‌کند.در ماه محرم زیارت عاشورا و حدیث کساء از یاسر ترک نمی‌شد
احمدی، در خصوص برنامه‌های دهه محرم شهید یاسر ضمن بیان اینکه از اول دهه محرم در هیأتی که با رفیقانش داشتند برای عزاداری شرکت می‌کرد، ابراز کرد: در ماه محرم زیارت عاشورا و حدیث کساء از یاسر ترک نمی‌شد.وی ادامه داد: از موقعی که فهمیدم یاسر می‌خواهد به سوریه برود، به سراغ یکی از دوستانش به نام آقای فصیحی رفتم و گفتم: آقای فصیحی شما می‌دانید که پدر یاسر خانه نیست و  من یک بچه 18 ساله فلج دارم که باید از او مراقبت کنم، خواهش می‌کنم اگر یاسر پیش شما آمد او را از رفتن به سوریه منع کنید.
در حال.........
آرزویش این بود که در حرم حضرت زینب(س) مداحی کند
مادر شهید جعفری در همین راستا بیان کرد: آقای فصیحی در جواب من گفت: چشم، اگر پیش من آمد او را منع می‌کنم ولی اگر هم بخواهد برود، در غالب گروه فرهنگی اعزام خواهد شد تا در آنجا به مداحی بپردازد، گفتم تو را به خدا چیزی راجع به مداحی در سوریه به یاسر نگوئید که یاسر همه آرزویش این بوده که در حرم حضرت زینب(س) مداحی کند.احمدی یادآور شد: یک روز صبح یاسر گفت: مادر بعدازظهر می‌خواهم برای مسافرت به تهران بروم و 15 روزی آنجا بمانم تا آب و هوایی عوض کنم، بعد از ظهر که شد قرآن و کاسه آبی برداشتم تا او را بدرقه کنم، آب را که پشت سرش ریختم بوسش نکردم، چون گفت زود برمی‌گردد، دیدم کیفش را روی شانه‌اش انداخته و به من لبخند می‌زند، شاید پیش خودش فکر می‌کرد: خوب خودم را رها کردم.وی در همین راستا افزود: شب همان روز یک نفر به من زنگ زد و گفت: یاسر قصد دارد به سوریه برود اما من گفتم یاسر، من و این بچه فلج را تنها نمی‌گذارد و به سوریه برود. به همین خاطر به یاسر زنگ زدم و گفتم که به من گفتن تو می‌خواهی به سوریه بروی،گفت: مادر جان آن‌ها سر به سر تو می‌گذارند، من که بدون اجازه شما جایی نمی‌روم و این شد که من خاطرجمع شدم.
در حال.........
شاید رفتم و عاقبت بخیر شدم
مادر شهید جعفری، می‌افزاید: سه روز تلفن همراه شهید خاموش بود، بعد از سه روز به تلفن همراه خواهرش پیامک داد که من در بابلسر در حال آموزش دیدن هستم که برای مداحی به سوریه بروم، از طریق پیامک هر چه خواهرش به یاسر گفت که برگرد، سوریه جنگ است، می‌گفت: چرا این قدر می‌گوئید برگرد، «شاید رفتم و عاقبت بخیر شدم».احمدی که دیگر کارش شده بود نذر و نیاز کردن برای سلامتی یاسر، عنوان کرد: بعد از اتمام دوره 15 روزه آموزشش در بابلسر، به سوریه اعزام شد و قرار ما با شهید بر این شد که هر روز زنگ بزند و من هم خاطرجمع که برای مداحی به سوریه می‌رود.
آخرین تماس قبل از شهادت
وی تعریف می‌کند: هشت روز بود که از یاسر خبر نداشتم، باز به آقای فصیحی که خودش رزمنده بود زنگ زدم و گفتم اگر یاسر را دیدید بگوئید حتما زنگ بزند، که فردای آن روز دیدم یاسر زنگ زد، گفتم مادر جان کجائی؟ چی کار می‌کنی؟ حرم حضرت زینب(س) رفتی؟ برای همه دعا کن، بعد از چند لحظه سکوت گفت: مادر من حلب هستم. این آخرین تماس ما با یاسر بود و من نفهمیدم که آیا حرم حضرت زینب(س) را زیارت کرده است یا نه؟مادر شهید جعفری، با بیان اینکه حساب کردم دیدم 45 روزی که باید در سوریه می‌بود تمام شده و باید کم‌کم بر می‌گشت، اظهار کرد: بنا براین رفتم حرم امام رضا(ع) و به حضرت عرض کردم، آقا جان خودت ضامن آهو شدی، پس ضامن یاسر من هم بشوید، شما می‌دانید که من بدون یاسر نمی‌توانم زندگی کنم، از قضا آن روز پول سیدها را که عیدی گرفته بودم و با ارزش‌ترین چیزی بود که داشتم را بردم و درون ضریح انداختم. اما  گویا امام رضا(ع) شهادت را برایش بهتر می‌دانست ولی من نمی‌دانستم، این شد که بعد از چند روز خبر شهادت یاسر را برایم آوردند.
احمدی با نقل خاطره‌ای از شهید یاسر جعفری، ابراز کرد: شهید یاسر، یک روز که در خانه بود داشت نوحه‌ای را آماده می‌کرد با این بیت شعر که«شهیدم من شهیدم من  به کام خود رسیدم من» و می‌گفت: به‌به، خوشا به حال کسی که این نوحه را بخواند.
 همیشه از خدا خواسته‌ام به من صبر زینبی عطاء کند
وی ضمن بیان این مطلب که اگر حضرت زینب(س) نبودند اسلام زنده نمی‌ماند، افزود: حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) هر چه که داشتند در راه خدا، اسلام و قرآن دادند، لذا همیشه از خدا خواسته‌ام به من صبر زینبی عطاء کند و من هم رهرو آن حضرت بوده و راهش را ادامه بدهم.
همیشه هوای من را داشت
امیرحسین جعفری، برادر کوچک شهید که حالا راه مداحی برادر را ادامه می‌دهد، بیان کرد: من از روز اول می‌دانستم که یاسر قرار است به سوریه برود، اما به من گفته بود چیزی به مادر نگویم، او که خودش به دلیل شرایط سخت تحصیل برای مهاجرین، درس را ادامه نداده بود، من را به مدرسه فرستاد و همیشه هوای من را داشت.
در حال.........
یادآور می‌شود: شهید یاسر جعفری متولد 1363 در مشهد است که در تاریخ 30 مهر 1392 به سوریه اعزام شد تا در تیپ فاطمیون به دفاع از حریم ولایت بپردازد و در تاریخ 18 آبان 1392 در شهر حلب سوریه ساعت14:30 دقیقه به دلیل انفجار بمب به شهادت رسید.
محمد خسروی

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن