شهید اسحاقیان در مصاحبهای پیش از شهادت و در پاسخ به این سؤال که: «با وجود اطلاع از خطرات و احتمال شهادت در حال اعزام به سوریه هستید چه حسی دارید؟» پاسخ داد: «اینکه انسان توفیقی پیدا کند که برای دفاع از اسلام و حریم اهل بیت (ع) قدمی بردارد با نظر مستقیم خود […]
شهید اسحاقیان در مصاحبهای پیش از شهادت و در پاسخ به این سؤال که: «با وجود اطلاع از خطرات و احتمال شهادت در حال اعزام به سوریه هستید چه حسی دارید؟» پاسخ داد: «اینکه انسان توفیقی پیدا کند که برای دفاع از اسلام و حریم اهل بیت (ع) قدمی بردارد با نظر مستقیم خود اهل بیت (ع) است. مطمئنا در این راه خطرات وجود دارد، اما انسان باید برای حفظ اسلام و دفاع از حریم اهل بیت (ع) از جان و مالش مایه بگذارد.»
در مورد نحوه شهادتش، همرزمش میگوید: شهادت مهدی در حالی اتفاق افتاد که خیلی عقبتر از خط بود، مهدی داخل ماشین بود که گلولهای کنار آنها میخورد و ترکش به سرش اصابت میکند. برای کار ترجمه به سوریه رفته بود ونیازی نبود که در خط مقدم حضور داشته باشد، اما شهادت، همان جا سراغش آمد، جایی که کسی فکرش را هم نمیکرد. شب اعزام، وقتی داشت سوار اتوبوس میشد رو به من کرد و گفت: مسلم، خدا را شکربالاخره این درس و دانشگاه يك جایی خوب به دردم خورد. منم که برام مثل روز روشن بود که رفتن مهدی بیبرگشت است، رو به بچهها میکنم و میگویم: «اگر قرار باشه کسی از شما شهید بشه، مهدی است، اما با همه این اوصاف خیلی مراقبش باشید.» دو روز قبل از شهادتش دلشوره عجیبی داشتم، انگار به دلم افتاده بود قرار است خبر شهادت مهدی را بیاورند و همینطور هم شد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز