ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 94116
  • ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۳
  • 683 بازدید
  • ارسال توسط :
روایت یک پدر شهید مدافع حرم از آرزوی فرزندش که با دعای مادرش محقق شد

روایت یک پدر شهید مدافع حرم از آرزوی فرزندش که با دعای مادرش محقق شد

– اخبار استانها – به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، عبدالوهاب زارع در مراسم جشن بزرگ دانشجویی که در سالن امام خمینی(ره) دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: جوانی دورانی است که انسان باید مراقب نفس خود باشد و از گناه دوری کند. وی افزود: […]

– اخبار استانها –

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، عبدالوهاب زارع در مراسم جشن بزرگ دانشجویی که در سالن امام خمینی(ره) دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: جوانی دورانی است که انسان باید مراقب نفس خود باشد و از گناه دوری کند.

وی افزود: جوانان تلاش کنند که رضایت پدر و مادر خود را جلب کنند چون رضایت والدین سبب رضایت الهی می شود، یک بار در زندگی خود مشاهده نکردم که شهید عبدالصالح مقابل من راحت بنشیند و همواره مودب و متین بود.

پدر شهید زارع با اشاره به خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش تصریح کرد: چند سری که به اتاق پسرم رفتم مشاهده کردم که خواب بود و به احترام من پاهای خود را جمع کرد، برای همین زمانی که عبدالصالح استراحت می‌کرد سختم بود به اتاقش بروم.

عبدالوهاب زارع رضای الهی را مورد تاکید قرار داد و عنوان کرد:باید در زندگی خود همواره خدا را در نظر بگیریم و هیچ گاه برای غیرخدا کاری انجام ندهیم، دنیا محل گذر است و باید تلاش کنیم آخرت خود را بسازیم.

وی افزود: شهید زارع در دوران عقد خود دنبال کاغذ بود و روی کاغذ نوشت که به عروس بگویید برای شهادت من دعا کند، همسرش می‌گفت که باور نمی کردم که زمان زندگی ما اینقدر کوتاه باشد.

پدر شهید زارع با بیان اینکه شهادت مهم ترین آرزوی پسرم بود، تصریح کرد: به پسرم گفتم راضی هستم که شهید شوی ولی هرچه خدا بخواهد، از سوریه تلفنی با مادرش صحبت کرد و به وی گفت برای شهادتم دعا کن که مادرش گفت 8 سال است که دعا می‌کنم شهید بشوی.

عبدالوهاب زارع عنوان کرد: عبدالصالح از تعلقات دنیا به دور بود و هیچ وابستگی به دنیا نداشت، سال 92 از سپاه قم بازنشسته شدم و ماشین قسطی برای پسرم خریدم ولی راضی نشد از آن استفاده کند، هیچ گاه راضی نمی شد حقوق اضافه کاری دریافت کند و می گفت که باید همانند بقیه حقوق دریافت کنم.

وی افزود: لطف الهی این بود که خدا به واسطه عبدالزارع به من نگاهی کرد و پدر شهید شدم، باید برای سلامتی و عاقبت به خیری تلاش کنیم.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن