ایستگاه صلواتی:
دانلود صلواتی تقویم دیو.اری و پوستر شهدا

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 84564
  • ۲۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۴:۱۳
  • 86 بازدید
  • ارسال توسط :
روایتی از یک مدافع حرم و فرزندی که بعد از شهادتش هویدا شد

روایتی از یک مدافع حرم و فرزندی که بعد از شهادتش هویدا شد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از ایکنا؛ عصر یکی از روزهای گرم مرداد 97 پله‌های یک ساختمان چهار طبقه را طی کردم تا به مقصد مورد نظر رسیدم؛ زنگ در را فشار دادم، خانمی میانسال در را باز و مرا به سمت پذیرایی راهنمایی کرد و گفت: خوش آمدید، بفرمایید. […]

از حمایت یتیم تا دفاع از حرم با درک نوع‌دوستیبه گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از ایکنا؛ عصر یکی از روزهای گرم مرداد 97 پله‌های یک ساختمان چهار طبقه را طی کردم تا به مقصد مورد نظر رسیدم؛ زنگ در را فشار دادم، خانمی میانسال در را باز و مرا به سمت پذیرایی راهنمایی کرد و گفت: خوش آمدید، بفرمایید.

انگشتان دست دخترک خانه که خودش را خدیجه معرفی کرده بود و می‌گفت این نام را پدرم برایم انتخاب کرده در حلقه‌های یک ضریح با پارچه‌های سبز قفل شده بود. محو تماشای عکس روی دیوار بودم که صدای خانمی جوان با قامتی استوار نگاهم را به سمت خود جلب کرد.

کم حرف بود و آرام و شمرده شمرده صحبت می‌کرد، نگاهش را به گل‌های قالی دوخته بود تا شاید چشمان نم‌‌دارش را پنهان کند، گاهی لبخندی گوشه لبان خشکش می‌نشیند، خودش را معرفی کرد و گفت: مریم غفاری هستم، متولد سال 1354، همسر شهید «محمدرضا جبلی» و سه فرزند دختر بنام‌های فاطمه زهرا 20 ساله، زینب 12 ساله و خدیجه سه ساله دارم.

همسر شهید جبلی به سالگرد ازدواجشان اشاره کرد و گفت: سال 1380 با همسرم که یک سال از من بزرگ‌تر و از همسر اولش جدا شده بود و یک دختر پنج ساله داشت ازدواج کردم که ماحصل این ازدواج دو دختر (زینب و خدیجه) است که با فاطمه زهرا می‌شوند سه دختر.

وی با بیان اینکه فاطمه زهرا را همچون دختران خود دوست دارد و به او عشق می‌ورزد، تأکید کرد: فاطمه زهرا با مادرش در ارتباط است و خودش انتخاب کرده که با ما زندگی کند و در رابطه او با دو خواهرش مشکلی وجود ندارد.

خانم غفاری با اشاره به نحوه شهادت همسرش می‌گوید: همسرم کارمند شهرک‌های صنعتی ایران زیر مجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت بود و 21 سال سابقه کار داشت که 15 اسفندماه 1394 برای دفاع از حرم حضرت زینب و حضرت رقیه(س) عازم سوریه شد و یک ماه بعد در 13 فروردین 1395 در منطقه خان‌طومان به شهادت رسید و بعد از پنج روز که پیکر وی به کشور منتقل شده بود، خبر شهادتش را به ما اطلاع دادند.

این بانوی استوار و صبور از لحظه شنیدن خبر شهادت همسرش گفت و با بغض ادامه داد: از سپاه با من تماس گرفتند و گفتند می‌خواهیم برای دیدار شما به منزلتان بیاییم، همان لحظه به خودم گفتم حتما برای همسرم اتفاقی افتاده وگرنه یک ماه است که محمدرضا به سوریه رفته است و کسی به منزل ما نیامده بود، گوشی که قطع شد در دلم آشوب بود، با خواهر همسرم تماس گرفتم و ماجرا را برایش گفتم و شماره را به وی دادم تا با آن‌ها تماس بگیرد که بعد از تماس وی خبر شهادتش را اعلام کردند. روزهای سختی را با دختران و خانواده همسرم گذراندیم، روزها، هفته‌ها و ماه‌ها با خدیجه یک و نیم ساله به بهشت زهرا می‌رفتم و با حرف زدن با همسرم از دلتنگی‌هایم کم می‌کردم.

از فرزند چهارمش بعد از شهادت وی خبردار شدیم

وقتی به این همسر شهید گفتم که اسم همسر شما به عنوان حامی ایتام کمیته امداد امام خمینی(ره) منطقه 9 تهران ثبت شده است، با لبخندی که گوشه لبانش نقش می‌بندد، گفت: بعد از شهادت همسرم متوجه شدم ماهیانه مبلغی از حساب او کم می‌شود، پیگیری کردم و متوجه شدم او پنج سال حامی یک پسر یتیم از ایتام تحت حمایت کمیته امداد منطقه 9 تهران بوده و ماهیانه مبلغی از حسابش برای آن یتیم اختصاص می‌یافته است.

وی ادامه داد: همسرم بسیار دست و دل باز بود و تا جای که می‌توانست به افراد نیازمند کمک می‌کرد اما من نمی‌دانستم حامی فرزند یتیم است. بعد از شهادتش حمایت ما از این پسر یتیم ادامه پیدا کرد و سه سال است که علاوه بر کمک ثابت ماهیانه در مناسبت‌های مختلف و همچنین بعضی ماه‌ها بیشتر از مبلغ ثابت به حساب آن فرزند واریز می‌کنم.

همسر شهید جبلی با بیان اینکه فرزند معنوی همسرش را ندیده است، تأکید کرد: چندین بار از طرف کمیته امداد منطقه 9 تهران زمینه دیدار با آن فرزند فراهم شد که نتوانستم بروم و او را ببینم چرا که فکر می‌کنم نمی‌توانم بر احساساتم غلبه کنم.

خانم غفاری با اشاره به اینکه اعتقاد قلبی برای کار خیر دارم، گفت: همسرم در طول زندگی مدام ما را به کار خیر سفارش می‌کرد و می‌گفت در کار خیرخودتان مرا هم شریک کنید. علاوه بر کمک به این فرزند یتیم به نیازمندان دیگری نیز کمک می‌کنم و نتیجه آن برکتی است که در زندگیم می‌بینم.

گفتگویم با خانم مریم غفاری، همسر شهید محمدرضا جبلی به پایان می‌رسد اما نمی‌توانم از خدیجه دختر سه ساله شهید که در طول گفت‌وگو با شیرین زبانی‌هایش اشک‌هایم را به لبخند تغییر می‌داد، بگذرم. با همان شیرین زبانی‌های دختران سه ساله می‌گفت: «بابام رفته پیش خدا، چون خدا بابام رو دوست داشته برده پیش خودش تو آسمون.»

آسمان بهترین جا برای کسانی است که قدر و قامتشان در زمین کوچک دنیا جای نمی‌گیرد.

انتهای پیام

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن