به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی، وقتی وارد خانه یک شهید میشوی عطرو بوی معنویت، صداقت و سادگی موج میزند و آرامشی عجیب در قلبت خانه میکند. آرامشی که حاصل سالها صبر و بردباری و فراق است. شهیدان گل محمد و ابراهیم عباسی فرزندانی […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهدای مدافع حرم به نقل از خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی، وقتی وارد خانه یک شهید میشوی عطرو بوی معنویت، صداقت و سادگی موج میزند و آرامشی عجیب در قلبت خانه میکند. آرامشی که حاصل سالها صبر و بردباری و فراق است.
شهیدان گل محمد و ابراهیم عباسی فرزندانی غیور و پاک سیرتی بودند که برای حفظ انقلاب اسلامی به شهادت لبیک گفتند. میهمان خانواده شهیدان عباسی بودیم، میهمان مادری قدخمیده بادستانی لرزان و قلبی رئوف و پدری که به علت کهولت سن کم شنواشده بود.
سکوت و یک دنیا سخن
دستان لرزان مادر و لبخند شیرین پدر نشان سالها صبوری درغم نبودن گل محمد و ابراهیم است. وقتی از پدر خواستیم درباره شهیدانش حرف بزند لحظهای سکوت کرد، سکوتی که خود نشان از حرفهای نگفته بود.
محمدعلی عباسی پدر شهیدان گل محمد و ابراهیم عباسی بالبخندی زیبا از اخلاق نیک و معنویت و علاقه فرزندانش به انقلاب و اسلام گفت و اینکه فرزندانش بااشتیاق فراوان برای حفظ انقلاب و اسلام تلاش میکردند او گفت آنها در آرزوی شهادت بودند .
محمد علی عباسی گفت: در سن 17 سالگی طی یک مراسم ساده باحاج خانم درروستای رومنجان ازدواج کردم و آن زمان شغل من کشاورزی و دامداری بود و بعد از مدتی خداوند اولین فرزندمان را به ما هدیه کرد.
وی ادامه داد: بعد از مدتی با خانوادهام به زاهدان رفتم و به شغل نانوایی مشغول شدم و دومین فرزندم گل محمد به دنیا آمد.
فرزندانم را با نان حلال بزرگ کردم
پدر شهیدان گل محمد وابراهیم از روزی حلال و تاثیرآن برزندگی خود و فرزندانش سخن گفت و درمورد خصوصیات اخلاقی گل محمد بیان کرد: او بسیار متواضع و مهربان بود و از همان کودکی منشی مردانه داشت و به من و مادرش احترام می گذاشت.
عباسی اظهار کرد: فرزندم به تحصیل مشغول بود اما در نانوایی به من نیز کمک میکرد هشت ماه از سربازیاش مانده بود که بااشتیاق وارد میدانهای جنگ شد و فعالیتش در جبهه را آغاز کرد.
پدر شهید گفت: او در سال 61 در ایلام غرب به درجه رفیع شهادت نائل گشت. سخن که به این جا رسید، لحظهای فضای خانه شهید درسکوت فرو رفت واشک چشمان مادرو پدر فرو ریخت .
از وزنهبرداری تا مقابله با اشرار در سیستان و بلوچستان
پدر گل محمد و ابراهیم عباسی در وصف ابراهیم گفت: ابراهیم نیز مانند گل محمد بسیار متواضع و مهربان بود ابراهیم به رشته وزنهبرداری می رداخت و به شغل جوشکاری مشغول بود و بعد از مدتی با مراسمی ساده ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد.
وی ادامه داد: ابراهیم یک جهادگر بود و بسیار علاقه مند به نظام و انقلاب و سرانجام در عملیاتی در ایرانشهر دردرگیری با اشراردر سال91 به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
فاطمه حسینی مادر شهیدان گل محمد و ابراهیم عباسی باصدایی لرزان و قلبی پر از بغض و چشمانی که پر از اشک و آه است از مردانگی و مهربانی فرزاندانش میگوید و ادامه میدهد: گل محمد و ابراهیم خیلی متواضع و مهربان بودند و من همیشه حضورشان رادر لحظات زندگی حس میکنم اما برای من که مادرم، نبودنشان داغ بزرگیست.
او دستان لرزانش را نشان داد و گفت داغ فرزندانم با من چنین کرد اما باهمه این داغ خوشحالم که فرزندانم درراه انقلاب و اسلام پاگذاشتند و به شهادت رسیدند.
پدر شهیدان گفت: پدر و مادر شهید بودن یک افتخار است و خداوند به هرکسی این موهبت را نمیدهد و من افتخار میکنم که پسران در راه انقلاب اسلامی در میدانهای جهاد به شهادت رسیدند .وقتی از او میخواهیم لحظهای رابا فرزندانش درددل کند او فقط سکوت میکند و بابغضی که در قلبش نهفته است دستی بر روی قاب عکس فرزندانش میکشد و آنها را میبوسد و بعد روضهای حضرت علی اکبر را میخواند.
درلحظاتی که پدر شهید روضه میخواند مادر نیز با چشمان پر از اشک در فراغ فرزندانش گریه میکند و او نیز با نوازش قاب عکس فرزندانش و بوسه بر آن نام فرزندانش را زمزمه میکند.
رها صلاحی مقدم
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت مربوط به تیم نجف آبادنیوز است.
طراحی سایت : نجف آبانیوز